الگوهای بازگشت روند

الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس چیست؟ | معرفی انواع الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس
تحلیل در بازار بورس امری بسیار حائز اهمیت است. تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین تحلیلهای بازار سرمایه به حساب میآید. در تحلیل تکنیکال اصطلاحات زیادی مورد بحث قرار میگیرد، الگوی ادامه دهنده یکی از اصطلاحاتی است که در تحلیل تکنیکال مورد بحث است. با استفاده از الگوی ادامه دهنده اطلاعات مفیدی درباره تحلیل سهام ارائه میشود که برای تعیین و تشخیص روند پیشروی سهام کمک زیادی میکند. مفهوم الگوی مثلث ادامه دهنده در بورس نشان دهنده این است که ادامه حرکت قیمت یک سهم در جهت روند، غالب میباشد. یعنی، اگر روند یک سهم حالت صعودی داشته باشد بعد از تکمیل الگوی ادامه دهنده دوباره به حالت صعودی خود بر میگردد.
برای بررسی نمودار نمادهای مختلف، میتوانید به سایت ره آورد365 به نشانی rahavard365.com مراجعه کنید.
انواع تحلیل در بازار بورس
بورس بازاری است که هر دو طرف معامله در آن سود میکنند. از یک طرف سرمایهگذاری با توجه به سرمایهای که دارند سهمی که قابلیت رشد دارد را خریداری کرده و به نسبت سرمایهای که دارند سود میکنند. از طرفی دیگر، شرکتهایی که فرصت ورود به بازار بورس را پیدا کردهاند از طریق سرمایههای مردمی میتوانند فعالیت شرکت خود را افزایش داده و باعث پیشرفت شرکت شوند. کسب سود در بازار سرمایه زمانی امکانپذیر است که تمامی مراحل سرمایهگذاری، خرید و فروش سهام با آگاهی کامل انجام شود. هر بازار نیاز به علم و دانش مختص خود دارد؛ بازار بورس هم از این قاعده مستثنی نیست. برای سود در بازار سرمایه باید اطلاعات کافی درباره انواع تحلیل در بازار بورس را داشته باشیم. به طور کلی، دو نوع تحلیل در بازار سرمایه مورد استفاده تحلیلگران قرار دارد که میتوان به تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال اشاره کرد.
تحلیل بنیادی: یکی از انواع تحلیلهای بازار بورس تحلیل بنیادی است که سرمایهگذاران میتوانند به کمک آن وضعیت یک شرکت را مورد بررسی قرار داده و ارزش سهم آن را محاسبه کنند و با بررسی ارزش واقعی سهام و قیمت بهروز سهام شرکت، نسبت به خرید و فروش آن اقدام کنند.
تحلیل تکنیکال: یکی دیگر از تحلیلهای موجود در بازار بورس تحلیل تکنیکال است که سرمایهگذاران با استفاده از این تحلیل میتوانند با خیال راحت و مطمئن نسبت به معاملات خود اقدام کنند. تحلیل تکنیکال یکی از متداولترین تحلیلهای بازار سرمایه است. این تحلیل، تمرکز کامل بر دادهها و نمودارهای بازار دارد و از آن میتوان برای پیشبینی آینده سهم در بازار استفاده کرد.
الگوی مثلث در بورس
برای درک بهتر الگوی مثلث در بورس، باید اطلاعات بنیادی خودمان در این زمینه را افزایش دهیم. تحلیل تکنیکال در بازار بورس به سه حالت؛ نزولی ، صعودی و خنثی تقسیمبندی میشود. وقتی روند نزولی سهمی به اتمام میرسد و سهم حالت صعودی پیدا میکند، الگوی برگشتی در سهم اتفاق میافتد. از دیدگاه تحلیل تکنیکال، قیمت یک سهم چه در حالت نزولی و چه در حالت صعودی باشد، معمولا رشد مداوم ندارد بلکه با افت و خیز، استراحت و اصلاح قیمت همراه است. در بازهای که سهم به صورت استراحت است الگوی ادامه دهنده اتفاق میافتد. الگوی مثلث هم نوعی الگوی ادامه دهنده میباشد. زمانی که نمودار سهمی حالت الگوی مثلث تشکیل داد، پیشبینی میشود قیمت سهم پس از تشکیل الگوی مثلث به روند قبل برگردد یعنی، اگر قیمت سهم در حال افزایش بود بعد از تکمیل این مدت به صعود خود ادامه دهد و اگر در حال کاهش بود بعد از طی این الگو به نزول خود ادامه دهد. به این روند، الگو مثلث ادامه دهنده در بورس میگویند.
الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیم برای معاملهگرانی است که از روی نمودار اقدام به خرید و فروش سهام میکنند؛ باید با آن آشنایی داشته باشند. در حالت کلی، دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که میتوان به الگوی ادامه دهنده و الگوی بازگشتی اشاره کرد. الگوی ادامه دهنده زمانی اتفاق میافتد که یک وقفه موقت در روند سهم ایجاد شود ولی الگوی بازگشتی نشان دهنده این است که روند سهم به زودی تغییر خواهد کرد. در ادامه، به توضیح کاملتر این دو الگو میپردازیم.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns): زمانی که در مسیر روند یک سهم توقف ایجاد میشود ولی بعد از آن، روند سهم دوباره به مسیر خود ادامه میدهد، الگو ادامه دهنده میگویند. یعنی، حرکت قیمت بر اساس دادههای قبلی پیش میرود. برای پیشبینی روند سهم بعد از تشکیل الگو باید به خطوط روند توجه کرد تا بتوان تشخیص صحیح نسبت به قیمت سهم انجام داد. الگوهای ادامه دهنده در زمان کمتری نسبت به الگوهای برگشتی تشکیل میشوند و در رده الگوهای کوتاه مدت یا میان مدت قرار دارد.
الگوهای بازگشتی (Reversal Patterns): در این الگو شاهد تغییر روند قیمت قبلی سهم هستیم. به این معنا که، روند قبلی متوقف شده و سهم خلاف جهت روند قبلی حرکت میکند. مثلا اگر بازگشت قیمت در سقف بازار پیش آید با فروش سهامداران مواجه میشود. ولی در صورتی که بازگشت قیمت در کف بازار پیش آید با خرید هیجانی سهامداران مواجه میشود. به این الگو، الگوی بازگشت میگویند.
انواع الگوی ادامه دهنده
یک معاملهگر زمانی که به نمودار سهمی نگاه میکند با استفاده از اطلاعات و دانشی که دارد میتواند الگوهای مختلفی از آن نمودار استخراج کند و روند سهم را تحلیل کند. معاملهگران با استفاده از الگوهای مختلف قیمت سهم را پیشبینی میکنند. وقتی الگوی ادامه دهنده ایجاد شود به این معناست که، روند قیمت سهم ادامه پیدا میکند. متعارفترین الگوهای ادامه دهنده شامل؛ الگوی مثلث، الگوی پرچم، الگوی مستطیلی، الگوی فنجان و دسته (کاپ).
الگوی مثلث
الگوی مثلث در ردههای الگوهای ادامه دهنده قرار دارد. اما، گاهی شباهتی نیز به الگوهای برگشتی دارد. الگوی ادامه دهنده نشان میدهد که وقتی یک حالت خنثی یا توقف در روند سهم ایجاد میشود، این توقف مقطعی است و بعد از آن روند دوباره در همان جهت به حرکت خود ادامه میدهد. الگوی مثلث در بورس انواعی دارد که به توضیح آن میپردازیم.
انواع الگوی مثلث
الگوی مثلث که از الگوهای ادامه دهنده است انواع مختلفی دارد که چهار نمونه پر کاربرد آن را در زیر مورد بررسی قرار میدهیم:
- الگوی مثلث متقارن یا The Symmetrical Triangle Pattern
- الگوی مثلث افزایشی یا بالا رونده یا The Ascending Triangle
- الگوی مثلث کاهشی یا پایین رونده یا The Descending Triangle
- الگوی مثلث پهن شونده یا The Broadening Formation
الگوی مثلث متقارن: این الگو زمانی ایجاد میشود که خط روند بالا و خط روند پایین، شکلی مانند متساویالساقین تشکیل دهد که به صورت متقارن هستند. این الگو یک الگوی ادامه دهنده است؛ یعنی، اگر قیمت سهم قبل از تشکیل الگوی مثلث حالت صعودی داشته باشد پس از مکث معمولا قیمت سهم دوباره به حالت صعودی ادامه میدهد و اگر روند سهم نزولی بود بعد از مکث انجام شده انتظار ادامه روند به شکل نزولی را خواهیم داشت.
الگوی مثلث افزایشی یا بالا رونده: این الگو شباهت زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد ولی با این تفاوت که ضلع بالای مثلث حالت افقی و ضلع پایین مثلث شیب افزایشی دارد. به این الگو مثلث صعودی در بورس نیز میگویند. در الگوی مثلث افزایشی شاهد تشکیل سقفهای قیمتی پشت سر هم و در یک محدوده هستیم ولی کفهای قیمتی هر بار بالاتر میروند. الگوی مثلث افزایشی نشان دهنده این است که، قدرت خریدار بیشتر از فروشنده است و فروشندگان نمیتوانند بر خریدار غلبه کنند. این نوع الگو معمولا در روندهای صعودی پر قدرت شکل میگیرد.
الگوی مثلث کاهشی یا پایین رونده: الگوی مثلث کاهشی بر عکس الگوی مثلث افزایشی است. بنابراین می توان گفت، ضلع پایین مثلث افقی است و ضلع بالایی شیب کاهشی دارد. زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر از خریداران باشد در این صورت فروشندگان بازار را در دست میگیرند و قیمت شروع به کاهش میکند.این الگو در روند نزولی پر قدرت است.
الگوی مثلث پهن شونده: الگوی مثلث پهن شونده با الگوهای دیگر کمی متفاوت است. در الگوهای قبلی ضلعهای بالا و پایین مثلث بهم نزدیک میشوند ولی در الگوی مثلث پهن دو ضلع مثلث از هم فاصله میگیرند. الگوی مثلث پهن شباهت زیادی به الگوهای بازگشتی دارد. بنابراین، نباید الگوی مثلث پهن را با الگوی بازگشتی اشتباه گرفت. این الگو نسبتا نادر است و همچنین، معامله بر اساس آن دشوار است. به همین علت، به افراد تازه کار پیشنهاد نمیشود.علت تشکیل این الگو تمایل بیش از حد خریداران به خرید سهم الگوهای بازگشت روند است که باعث ایجاد سقف قوی در بازار میشود.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث
بررسی حجم معاملات در بازار بورس از اهمیت زیادی برخوردار است. حجم معاملات از شاخصههای مهم برای بررسی تمایلات بازار و قدرت خریداران و فروشندگان محسوب میشود. در همه انواع الگوها از جمله الگوهای متقارن، افزایشی و کاهشی هر چقدر به قسمت انتهای مثلث نزدیکتر شوید، بازه نوسان قیمت کمتر شده و حجم معاملات کاهش مییابد. اما با آغاز موج بعدی حجم معاملات افزایش مییابد. افزایش حجم معاملات نشان میدهد که، یا گروه خریداران یا فروشندگان یکی بر دیگری غلبه کرده است. در این صورت، قیمت را به سمت دلخواه حرکت میدهند. تحلیلگران تکنیکال بازار بورس توصیه میکنند که هرگز در داخل الگوی مثلث اقدام به انجام معامله نکنید و تا زمان شکست الگوی مثلث منتظر بمانید تا به طور دقیق تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
الگوی پرچم
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده در بورس است که کارآمدترین الگوی موجود در تحلیل تکنیکال به حساب میآید. الگوی پرچم نیز بر اساس نمودار قیمتی در طول بازههای زمانی تشکیل میشود و به تحلیگران کمک بسیار زیادی برای تعیین و تشخیص سرنوشت سهام میکند.این الگو زمانی که نمودار قیمتی با یک شیب خاص در حرکت باشد و بعد از مدتی در یک ناحیه، به تراکم یا نوسان برسد اتفاق میافتد. در الگوی پرچم بعد از هر صعود و تشکیل الگوی پرچم بدون شک باید منتظر صعود دیگری شبیه به صعود قبلی باشیم. به همین خاطر، الگوی پرچم از مهمترین الگوهای ادامه دهنده و کاربردی در تحلیل تکنیکال است.
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل یکی دیگر از انواع الگوهای ادامه دهنده در بورس است. در الگوی مستطیلی معمولا کفهای قیمتی با سقفهای قیمتی در تحلیل نمودارها اهمیت زیادی دارند. در این الگو، خط کفهای قیمتی با سقفهای قیمتی به صورت موازی هستند که در صورت وصل آنها به یکدیگر تشکیل یک مستطیل میدهد.نوسان قیمتی در طی بازههای زمانی، در صورت برخورد با سقف و کف قیمتی تشکیل الگوی مستطیلی میدهد. الگوی مستطیلی دارای دو حالت کاهشی و افزایشی است. در الگوی مستطیل افزایشی، نمودار بعد از انجام چند نوسان میتواند با عبور از سقف، روند افزایشی قبل را تکرار کند و معمولا در این حالت سیگنالی برای خرید صادر میکند. الگوی مستطیل کاهشی بر عکس الگوی مستطیل افزایشی است. در این صورت، نمودار سهم بعد از افت زیاد قیمت وارد نوسان شده و در یک محدوده مستطیلی شکل متراکم میشود. در الگوی مستطیل کاهشی این انتظار میرود که سهم به افت قیمتی خود ادامه دهد. این زمانی اتفاق میافتد که نمودار از ناحیه مستطیلی خارج شود. در الگوی مستطیلی هر چقدر تراکم بیشتر باشد شدت روند بعد از عبور از تراکم قویتر است.
الگوی فنجان و دسته (کاپ)
آخرین الگویی که در دسته الگوهای ادامه دهنده مورد بررسی قرار میدهیم الگوی فنجان و دسته یا کاپ است. در الگوی فنجان و دسته همانگونه که از اسم آن مشخص است نمودار به شکل یک فنجان و دسته کناری آن تشکیل میشود. قسمتی از نمودار که نشان دهنده ریزش شدید قیمت است و به شکل حرف U میباشد قسمت فنجان این الگو را تشکیل میدهد. قسمت دسته به قسمتی از نمودار میگویند که قیمت سهم، زیر سطح مقاومت، در یک محدوده متراکم میشود.
الگوی فنجان و دسته (کاپ) برای تحلیل بازار در بلند مدت مناسب است. کوتاهترین مدت تشکیل این الگو 7 هفته و بلندترین مدت آن ممکن است 65 هفته طول بکشد. الگوی فنجان و دسته (کاپ) در روند صعودی به وجود میآید و میتوان آن را به عنوان سیگنال مثبت برای قیمت در نظر گرفت. بهترین زمان برای ورود به سهم در الگوی فنجان و دسته زمانی است که بدنه فنجان به طور کامل و نیمی از دسته فنجان شکل گرفته باشد.
مقالات پیشنهادی
کلام آخر
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال مطرح میشود و یکی از الگوهای ادامه دهنده در بازار بورس است. این الگو برای تشخیص و درک موجهای حرکتی قیمت سهام مناسب است. با استفاده از دانش الگوهای مثلث میتوانیم تشخیص دهیم که سهم مورد نظر رشد میکند یا حالت نزولی در پیش میگیرد. همچنین، الگوی مثلث دارای انواع مختلفی است که در این مقاله به طور مختصر به توضیح آنها پرداختیم و امیدواریم با مطالعه این مقاله به دانش شما در خصوص تحلیل تکنیکال در عرصه معاملات بورس افزوده باشیم.
الگوی مثلث متقارن الگوی مثلث بالارونده یا افزایشی الگوی مثلث پایین رونده یا کاهشی الگوی مثلث پهن شونده
زمانی که در مسیر روند یک سهم توقف ایجاد می شود ولی بعد از آن، روند سهم دوباره به مسیر خود ادامه می دهد الگو ادامه دهنده می گویند.یعنی حرکت قیمت بر اساس داده های قبلی پیش می رود.
در الگو بازگشتی شاهد تغییر روند قیمت قبلی سهم هستیم.به این معنا که روند قبلی متوقف شده و سهم خلاف جهت روند قبلی حرکت می کند. ولی در الگوی ادامه دهنده روند یک سهم بعد از توقف کوتاه دوباره به حالت قبل خود برمی گردد.همچنین الگوهای ادامه دهنده در زمان کمتری نسبت به الگوهای برگشتی تشکیل می شوند و در رده الگوهای کوتاه مدت یا میان مدت قرار دارد.
آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز
ما در مطالب قبلی مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کرده ایم. اکنون می خواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه الگوهای نمودار است. در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قله ها و فرورفتگی ها با نام های صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی بود.
اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه معینی از زمان حرکت می کنند. این دوره های حرکت جانبی است که در این دو فصل بیشتر ما را نگران می کند. این باور اشتباه است که اکثر تغییرات روند بسیار ناگهانی است.
واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دوره های انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دوره های جانبی، فقط یک وقفه یا کنسول سازی را در روند موجود نشان می دهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته می شود.
الگوهای قیمت
مطالعه این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق می دهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا تشکل هایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده می شوند که می توانند در بخش های مختلف طبقه بندی شوند و قابل پیش بینی هستند.
الگوی برگشتی و ادامه دار
دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامه دار. همان طور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.
- سر و شانه، سقف و کف
- سه قلوهای سقف و کف
- دوقلوهای سقف و کف
- اسپایک های سقف و کف
- الگوی گرد یا نعلبکی
در این قسمت صرفا نحوه شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه این الگوهای قیمت ایفا می کند. در موارد شک و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین کننده اعتماد به این الگو باشد.
در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیل گر کمک می کند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معامله گر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.
در الگوی ادامه دهنده را مطالعه می کنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشه ها و مستطیل هستند که بیشتر نمایان گر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که برای همه این الگوها مشترک است.
- پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
- اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
- هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
- الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاه تر، با نوسان بلندتر هستند.
- كف معمولا دامنه قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانی تر است.
- حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.
نیاز به یک روند اولیه
وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر می شود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.
با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقل ها به کار می روند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.
شکستن روندهای مهم
اولین نشانه برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشان گر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته می شود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.
الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» الگوهای بازگشت روند استفاده می کنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره می کنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری می کند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانی تر خواهد بود، هرچه این زمان طولانی تر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا می کند.
تقریبا تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه اول برای نمودارهای میله ای استفاده می شود که از یک اندازه گیری عمودی criteria استفاده می کند. روش اندازه گیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.
در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده می شود که رابطه نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاه تری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف است.
شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به الگوهای بازگشت روند افت دارند. برای همین معامله گر همواره می تواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریع تری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز در زندگی، مبادله ای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازده های بیشتر جبران می شود و بالعکس. الگوهای صعود سخت تر است، اما ارزش تلاش را دارند.
حجم مهم تر از صعود است
به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. چارتیست ها دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.
کندل های شمعی CANDLESTICK
در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را الگوهای بازگشت روند بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر الگوهای بازگشت روند خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای الگوهای بازگشت روند نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته الگوهای بازگشت روند که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
تعریف الگوی های بازگشتی و ادامه دهنده
تحلیل تکنیکال یک روش کارآمد جهت تحلیل انواع بازارهای مالی می باشد، به جهت کسب سود مارکت هایی مانند فارکس، ارزدیجیتال، بورس ایران باید از یک سری اصول استفاده کرد. از قواعد کارآمد در تحلیل تکنیکال که بسیار حائز اهمیت هستند، الگوهای قیمتی می باشند، این الگوها نشان دهنده ی تغییر روندهای صعودی به نزولی و بالعکس هستند . به صورت کلی الگوهای قیمتی به دو نوع تقسیم بندی می شوند، بازگشتی و ادامه دهنده. برای مطالعه ی بیشتر همراه یار سرمایه باشید.
الگوهای ادامه دهنده ( Continuation Patterns )
این الگوها اصولا زمانی تشکیل می شوند که در مسیر روند، یک توقفی ایجاد می شود و سپس روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد و الگوهای ادامه دهنده شکل می گیرند. به عبارت بهتر گاهی در میان مسیر یک روند، الگویی شکل می گیرد که باعث نوسان قیمت شده و سپس در ادامه ی مسیر روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد.
نکات مهم در الگوی ادامه دهنده
- معمولا بازیگران سهم، برای ادامه ی روند، در محدوده های ایجاد شده توسط الگوهای ادامه دهنده به اصطلاح استراحت می کنند یا نفس می گیرند.
- در صورتی که الگوی ادامه دهنده در حال شکل گیری است ولی هنوز تکمیل نشده، نمی توان به صورت قطعی گفت که روند ادامه می یابد، یا برگشت قیمت رخ می دهد. برای تشخیص روند سهم بعد از الگوی شکل گرفته باید به خطوط الگوهای بازگشت روند روند بسیار توجه نمود، تا بتوان تشخیص صحیحی نسبت به رشد قیمت به بالا یا پایین داد.
- صرف نظر از اینکه روند حاکم بر بازار صعودی یا نزولی است، در صورتی که تحرکات قیمت بزرگتر، زمان شکل گیری و تکمیل الگو بیشتر شود، حرکت بعدی قیمت در خارج از الگوی ادامه دهنده نیز با شدت بیشتری خواهد بود.
- در تحلیل تکنیکال توصیه می شود روند را ادامه دار بدانیم، مگر برگشت قیمت رخ دهد.
نمونه هایی از الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای بازگشتی ( Reversal Patterns )
به الگویی که در روند فعلی تغییر ایجاد می کند، الگوی بازگشتی می گویند، با تشکیل این الگو، روند قبلی متوقف شده و در مسیری خلاف جهت روند قبلی حرکت می کند. به عنوان مثال با شکل گیری این دسته از الگوها در یک روند صعودی، روند فوق متوقف شده و در نهایت، روند نزولی را ایجاد می کنند. در صورتی که بازگشت قیمت در کف بازار اتفاق افتاد، با خرید مصرانه و هیجانی خریداران مواجه می شود. اما در صورتی که بازگشت قیمت، در سقف بازار اتفاق افتاد، با فروش سهام داران، مواجه می شود که اصطلاحا به این الگوها، الگوهای توضیعی ( Distribution Patterns ) می گویند.
نکته: مانند الگوهای ادامه دهنده، هرچه زمان تشکیل الگوها زیاد باشد، حرکت بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت با شدت بیشتری الگوهای بازگشت روند خواهد بود.
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال؛ تشخیص نقاط ریزشی بازار
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشوند از پرتگاههای بازار، جان سالم به در ببریم.
تحلیل تکنیکال در خرید و فروشهای شما به چه میزان مؤثر است؟ با الگوهای افزایشی و کاهشی آشنایی دارید؟ آیا بازار طبق الگوهای صعودی و نزولی پیش میرود؟
همانطور که میدانید تشخیص الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. ما در این مقاله سعی داریم به معرفی الگوهای ریزشی در بازار کریتوکارنسی به صورت تک کندلی تا چندین کندلی بپردازیم.
شناخت دقیق الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشود که نقاط ریزشی قیمت را بهتر تشخیص دهید تا با توجه به استراتژی معاملاتی خود، سرمایه خود را حفظ کنید یا از ریزش های بازار ارزهای دیجیتال سود کنید.
در این مقاله میآموزید:
- آشنایی با الگوهای قیمتی
- الگوی سر و شانه سقف و دو قلو سقف
- مثلث ادامه دهنده و بازگشتی نزولی
- الگوی الماس و پرچم نزولی
- الگوی تک کندلی مرد به دار آویخته و ستاره ثاقب
- الگوی دو کندلی پوشش ابر سیاه
- الگوی دو کندلی هارامی نزولی و پوشا نزولی
- الگوی ستاره عصرگاهی و سه کلاغ سیاه
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- تریدرها و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال
- پژوهشگران بازارهای بورس و ارز دیجیتال
- معاملهگرانی که برای خرید و فروش خود پایبند به تحلیل تکنیکال هستند.
آشنایی با الگوهای قیمتی
الگوها در تحلیل تکنیکال ، قابلیت تکرارپذیری دارند. میتوان در هر چارت نموداری و هر تایم فریم، الگوها را مشاهده نمود.
الگوهای قیمتی، سیگنالی برای ورود، ابزار تائید و یا پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار هستند. زمان تشکیل یک الگوی چند کندلی، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید درست بودن و میزان قدرت الگو است.
هر الگویی، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارد که میزان تحقق آن، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
الگوهای ریزشی به دو بخش تک کندلی و چند کندلی تقسیم میشوند. الگوی ریزشی تک کندلی برای نوسان گیری و یا تعیین نقطه خروج مناسب هستند. الگوهای ریزشی چند کندلی روند مدتدار ریزشی را نشان میدهند.
در بازار فیوچرز ارزهای دیجیتال میتوان با تشخیص الگوی ریزشی چند کندلی، از افت قیمت ارزها سود برد. در شروع الگوی ریزشی، پوزیشن فروش باز کنید و با پایان یافتن الگوی ریزشی ارز را خریداری کنید.
از مهمترین الگوهای ریزشی ارز دیجیتال میتوان به مرد به دار آویخته، ستاره ثاقب، سه کلاغسیاه، پوشش ابر سیاه، پوشا نزولی، هارامی نزولی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد.
به طورکلی الگوهای قیمتی چند کندلی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. الگوهای بازگشتی و نزولی مانند سر و شانه سقف، دو قلو سقف، مثلث بازگشتی، الگوی الماس هستند.
الگو نزولی ادامه دهنده مانند مثلث نزولی و پرچم نزولی، از مهمترین الگوهای ریزشی و تعیینکننده روند نزولی هستند که در بخشهای آینده به معرفی هرکدام میپردازیم.
بررسی الگوهای ریزشی ارز دیجیتال
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال: الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر و شانه | آکادمی آینده
تشکیل الگو سر و شانه سقف، موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتا مدت و معمولی هست. به لحاظ هندسی، از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که دومین قله که به آن سر میگویند، نسبت به شانهها (قله سمت راست و چپ سر) بلندتر بوده و طرحی شبیه به سر و شانههای انسان پدیدار میشود.
این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل بازگشت قیمت باشد.
دو شانه در صورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند. خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به هم میرساند، ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضا در این شرایط اینطور است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود باعث کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود.
در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود.
دفعه دوم به دلیل تقویت انتظارات مثبت معامله گران و تفکر اینکه اصلاح قیمت پایان یافته، موج جدید صعودی شروع میشود. جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو و قله قبلی شکسته شده و قیمت نقطه جدیدی در بالای نمودار ثبت میکند.
با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی شروع به ذخیره سود میکنند و دارایی خود را میفروشند. همزمان با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش مییابد و به سطح حمایتی قله یا مقاومت قبلی که حالا نقش حمایتی دارد، میرسد.
با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا نزدیکی دره اول سقوط میکند.
در مرحله سوم، تعدادی از خریداران پیگیر با سفارشهای خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار روند نزولی قوی ایجاد میکنند و بر بازار مسلط میشوند.
کاهش قیمت با رسیدن به خط روند حمایت قبل که ناشی از اتصال دو دره قبلی بود و به آن خط گردن میگوییم، متوقف نمیشود و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود.
از لحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت ادامه روند صعودی است که در نهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی ایجاد میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است.