فارکس درامد

انواع عقود

در حقوق عقد صلح یکی از عقود معین محسوب می‌شود و در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی، تسالم و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است.

انواع عقد قرارداد در قانون مدنی

انواع عقد قرارداد در قانون مدنی

بر طبق تعریف قانون مدنی عقد توافق دو اراده برای ایجاد یک اثر حقوقی است. این اثر حقوقی می‌تواند ایجاد مالکیت برای یک شخص در عقد بیع، برقراری رابطه‌ زوجیت میان طرفین در عقد نکاح و … باشد. عقود تقسیم بندی‌های مختلفی دارند که در این نوشتار قصد داریم به اختصار آنها را توضیح دهیم.

تعریف عقد

بر اساس ماده ۱۸۳ قانون مدنی، عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری کنند که مورد قبول آنها باشد. همچنین در ماده ۱۸۴ قانون مدنی می خوانیم که عقود و معاملات به لازم، جایز، خیاری، منجز و معلق تقسیم می شوند.

از دیگر تقسیمات عقود می توان انواع عقود به موارد ذیل اشاره کرد:

  1. عقود معوض و مجانی
  2. عقود معین و نامعین
  3. عقود تملیکی و عهدی
  4. رضایی و عینی و تشریفاتی
  5. جمعی و فردی

تصویر

عقد لازم

مطابق ماده 158 قانون مدنی: عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشد، مگر در موارد معینه. موارد معین، مواردی است که در قانون برای یکی یا هر دو، خیار فسخ پیش بینی شده باشد، البته اگر دو طرف با توافق قصد بر هم زدن عقد را داشته باشند، عملشان اقاله نام داشته و از لحاظ حقوقی دو اراده ای که عقد را بوجود آورده اند، قدرت بر هم زدن آن را هم دارند .

عقد جایز

ماده 186 قانون مدنی عقد جایز را چنین تعریف کرده است: عقد جایز آن است که هر یک از طرفین بتواند هر وقتی بخواهد آن را فسخ کند.

عقد خیاری

در این عقد طرفین شرط می کنند که یکی از آنها یا هر دوی آنان و یا شخص ثالثی اختیار داشته باشد عقد را فسخ و منحل نماید. از عقود موضوع قانون فوق معاملات قرض الحسنه، فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک ،لازم و عقود مشارکت ، مضاربه و جعالعه جایز می باشند.

قدمنجّز و عقدمعلّق

براساس ماده 189 قانون مدنی:

  • عقد منجّز آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء، موقوف به امر دیگری نباشد و الّا معلّق خواهد بود. در عقد منجز، اثر عقد، موقوف به امر دیگری نیست، بلکه به محض انشاء، آثار عقد بر آن مترتب خواهد شد.
  • عقد معلق آن است که با توافق اراده طرفین، قرارداد منعقد می گردد، اما اثر آن موقوف به امر دیگری است و تا آن امر واقع نشود، اثری بر عقد مترتب نخواهد شد. مثال این خانه را به تو می فروشم مشروط بر اینکه با من ازدواج کنی.

صحت عقد معلق در فقه اسلامی محل اختلاف است اما در حقوق ایران توسط قانون، علمای حقوق و رویه قضایی انواع عقود پذیرفته شده در حقوق فرانسه نیز با اصطلاح تعهد مشروط پذیرفته شده. عقد معلق از زمان اجرای شرط موثر است اما طرفین می توانند شرط کنند که به گذشته نیز تاثیر داشته باشد.

عقد معین و غیر معین

گروهی از قراردادها هستند مثل: بیع، اجاره، رهن، قرض، صلح، که در قانون مدنی نام خاص دارند. در واقع قانونگذار شکل و قالب بسیاری از این معاملات را معین نموده و برای هرکدام آثار و احکام و قواعدی را مشخص نموده است. بنابراین شرایط و آثار آنها، نحوه تشکیل، انحلال و فسخ ارادی و انحلال قهری آنها را قانون معین کرده است. البته لازم به ذکر است که اولاً: گاهی افراد می توانند قرارداد خود را بر چند عقد استوار کنند مانند اینکه اشخاصی یک شرکت تجاری تشکیل دهند که یکی از آنها منافع محلی را به عنوان آورده خود می گذارد که چنانچه استفاده از آن رایگان باشد امانت، و اگر مال الاجاره ای دریافت کند عقد اجاره است. در صورتیکه برخی تخصص خود را در اختیار شرکت قرار دهند عقد اجاره اشخاص (مشمول قانون کار) محقق می شود. همچنین ممکن است برخی اعضا ماشین آلات یا سخت افزاری دیگری را در اختیار بگذارند که عقد اجاره اشیاء لقب دارد. ثانیاً: در پاره ای موارد می توان قرارداد را به گونه ای تنظیم نمود که ضمن رعایت موازین قانونی به تأمین نظرات طرفین آن نیز منجر شود. از جمله مصادیق آن شرط حق مسکن، اشتغال و تحصیلات برای زوجه حین تنظیم سند ازدواج یا مثلاً در عقد اجاره، می توان هزینه ها و مخارجی که برای امکان استفاده مستأجر از مال مورد اجاره ضروری بوده و بر عهده مالک می باشد (تعمیرات کلی و اساسی) را با توافق بر عهده مستأجر گذاشت. بنابراین در عقود معین ضرورتی ندارد که تمام حقوق و تکالیف در قرارداد ذکر شود. همین که هر یک از طرفین سکوت کند یعنی تمام آثار و شرایطی را که قانون مدنی برای آن عقد معین کرده پذیرفته است. زیرا قانونگذار این حقوق و تکالیف را در قانون مشخص و آنچه لازم بوده پیش بینی کرده است.
عقود غیر معین، عقودی هستند که در قانون نام خاص ندارند و قانونگذار هم شرایط و آثار آن ها را در قانون به طور خاص بیان نکرده است. بنابراین شرط و آثار این عقود بر اساس دو عامل است:

  • قواعد عمومی قراردادها
  • اصل حاکمیت اراده یعنی اصل آزادی قراردادی. مانند قرارداد مربوط به انتشار کتاب، انتقال سرقفلی، اخذ مشاوره که به هر شکل بسته می شود.

النهایه، گاهی ممکن است برخی از قراردادهای نامعین، ترکیبی از چند عقد معین باشد. فی المثل قرارداد اقامت در هتلی متشکل از قرارداد اجاره، خرید غذا و استفاده از خدمات استخر و سونا و خشکشویی، باشد. بنابراین برخی اوقات طرفین برای انجام دادن معاملات و ایجاد قراردادهای خود مجبور نیستند فقط از آن شکل و معاملاتی که فوقاً اشاره شد، تبعیت کنند. بلکه در مواردی مانند قراردادهای پیمانکاری از قبیل تهیه تیزرهای تبلیغاتی، می توانند آزادانه و جدا از هرگونه محدودیتی معاملات خود را آن گونه که می خواهند انجام دهند و هر آثاری که تمایل دارند تا جاییکه مخالف قانون نباشد، در معاملات خود ایجاد نمایند.

عقد رضایی و تشریفاتی و عینی

عقد رضایی عقدی است که با توافق دو طرف واقع می شود بی آنکه تشریفات خاصی مثل تنظیم سند مورد توجه قانون گذار باشد، مثل عقد وکالت یا اجاره، با این توضیح که در اجاره، تنظیم سند مثل رسمی یا عادی لازم نیست و اجاره را با دلایل دیگری ازجمله شهادت شهود هم می شود اثبات کرد، درواقع چیزی که مهم است رضایت و قصد طرفین است؛ اما عقد تشریفاتی نیازمند رعایت تشریفات خاصی است که اگر رعایت نشود عقدی واقع نمی شود؛ درواقع برای تحقق عقد حتما باید تشریفات خاصی که قانون گذار مشخص کرده است رعایت شود؛ مثل انتقال سهام شرکت هایی با مسئولیت محدود که این نقل و انتقال حتما باید با تنظیم سند رسمی صورت گیرد وگرنه این انتقال باطل است. اما عقد عینی عقدی است که علاوه بر ایجاب و قبول دو طرف نیازمند قبض مورد معامله؛ مانند هبه و رهن، قبض در عقود عینی شرط صحت و تحقق معامله می باشد؛ اما بیشتر حقوقدانان قبض در عقود عینی را جزو تشریفات به حساب نمیاورند و معتقدند عقود عینی رضایی هستند . گرچه که در این باره اختلاف باور هست.

عقد معوض و عقد غیر معوض

عقد معوض: به عقدی گفته می شود که هریک از طرفین در ازای دریافت مالی یا انجام تعهدی در قبال طرف دیگر، پرداخت مالی یا انجام تعهدی را قبول می کند.

عقد غیر معوض: به عقدی اطلاق می شود که یکی از طرفین پرداخت مالی یا انجام تعهدی را در مقابل طرف دیگر قبول می کند، مثل اینکه کسی بنا به دلایل شخصی مال یا ملک خود را به دیگری ببخشد.

عقد تملیکی و عقد عهدی

عقد تملیکی: عقدی است که نتیجه آن، انتقال مالکیت است، مانند بیع که در نتیجه آن مالکیت فروشنده نسبت به مبیع، به خریدار منتقل می شود و مالکیت خریدار نسبت به ثمن، به فروشنده منتقل میگردد.

عقد عهدی: عقدی است که در نتیجه آن حق، دین و تعهدی برای یک طرف در مقابل طرف دیگر بوجود می آید، مانند آنکه یک شرکت باربری در مقابل صاحب کالایی تعهد می کند که کالا را به مقصد خاصی برساند و در عوض صاحب کالا تعهد می کند که وجهی را به وی بپردازد.

فایده عملی موضوع

تشخیص نوع عقد، در تعیین الزام آوری آن عقد و مشخص کردن موعد تعهدات، نوع تعهدات، زمان تعهدات و غیره به خصوص در بحث قراردادها، موثر خواهد بود. باید بدانیم امروزه عقود از شیوه سنتی و ساده خود خارج شده و کمتر عقدی شفاهاً منعقد می شود همچنین ممکن است عقود، تلفیقی از چند نوع قرارداد با چهره و صور و ماهیت مختلف باشند. همچنین ممکن است بندهایی در قرارداد وجود داشته باشد که چهره عقد را تغییر دهد و طرف قرارداد نیز متوجه موضوع نباشد. ممکن است شما خواهان تنظیم قرارداد با شیوه ای خاص باشید و ممکن است منافع شما، تدوین یک قراداد الحاقی برای شما را ایجاب کند. باید بدانیم تدوین، تفسیر و بررسی قراردادهای ناشی از بیشتر عقود، امری است بسیار تخصصی که ممکن است تمام منافع شما را در بر بگیرد. ارائه یک قرارداد ضعیف و یا امضا قراردادی الحاقی و یا قبول عقدی خاص ممکن است برای شما دردسرهایی ایجاد کند که سالهای طولانی درگیر آن باشید. لذا توصیه اکید این است که برای انعقاد عقود و قراردادها، حتماً از وکلای دادگستری متخصص این امر کمک گرفته و منافع خود را در قراردادها تضمین نمایید. استفاده از وکلای دادگستری شما را به عنوان یکی از طرفین قرارداد در موضع امن و سود آورتری قرارداده و از وجود دعواها و شکایات احتمالی آینده علیه شما جلوگیری خواهد کرد.

عقد صلح و انواع و ارکان و شرایط آن

عقد صلح و انواع و ارکان و شرایط آن

عقد معین عقدی است که در قانون برای آن عنوان مشخصی در نظر گرفته شده است و به دلیل کاربرد زیاد در میان مردم، قانونگذار توجه بیشتری به این قسم نموده است و مقررات خاصی را در نظر گرفته است.

این عقود شامل عقد بیع، اجاره، رهن، وکالت، کفالت، هبه، عاریه، مضاربه، مزارعه، جعاله، شرکت، قرض، ضمانت، حواله وصلح می‌شود که در این مقاله به عقد صلح می پردازیم.

عقد صلح چیست؟

صلح در لغت به معنای آشتی، توافق، سازش و مواردی از این قبیل است.

در حقوق عقد صلح یکی از عقود معین محسوب می‌شود و در اصطلاح حقوقی به معنای تراضی، تسالم و توافق بر امری اعم از تملیک عین یا منفعت یا اسقاط دین یا حق است.

در قانون مدنی فصل هفدهم مواد ۷۵۲ تا ۷۷۰ به عقد صلح و شرایط آن اختصاش یافته است.

انواع عقد صلح

  1. صلح عمری: قرار دادی است که به موجب آن، یک شخص حق بهره‌برداری از ملک و اموال خود را در اختیار دارد اما پس از فوت، ملک به شخص دیگری قابل انتقال است.
  2. صلح رقبی: قراردادی است که به موجب آن، شخص واگذار کننده حق بهره برداری از ملک یا اموالش را تا مدت معینی مثلا برای چند ماه یا یکسال به شخص دیگری واگذار می‌کند.
  3. صلح سکنی: قرار دادی است که حق سکونت برای شخص دیگری در ملک خود را برای مدت معینی تعیین می‌کند.

انواع صلح عمری

  1. صلح برای معامله: یعنی صلحی که جانشین عقد دیگری می شود. به موجب ماده ۷۶۵ قانون مدنی عقود می‌توانند در قالب صلح منعقد بشوند و تمامی احکام و شرایط خاصه و عقد صلح بر آن‌ها حاکم شود، حال به صورت صلح نامه دستی تنظیم شده باشد و چه به صورت صلح نامه محضری باشد.
  2. به منظور خاتمه یافتن دعوا: این نوع صلح که برای رفع تنازع بر اساس تعریفی که در ماده ۷۵۲ قانون مدنی ارائه شده است عقد صلح راه‌حلی برای رفع تنازع موجود یا برای حل اختلاف احتمالی آینده است.

ارکان عقد صلح

  1. مصالح: شخصی است که اموال خود را به عنوان صلح به دیگری می‌دهد.
  2. متصالح: کسی است که مال را از مصالح قبول می‌کند.
  3. مورد صلح: مال و موضوعی است که مورد قرار داد صلح قرار می‌گیرد.
  4. مال الصلح: پول یا مالی است که یک طرف در برابر پذیرش پیشنهاد صلح از طرف دیگر می‌گیرد.

شرایط و ویژگی‌های عقد صلح

  1. طرفین دارای اهلیت (رشد، بلوغ، عقل) باشند.
  2. صلح برا امر غیرمشروع باطل است.
  3. عقد صلح که برای فرار از دین باشد، باطل است.
  4. صلح بر امر باطل نیز باطل است.
  5. اموال دولتی را نیز نمی‌توان مصالحه کرد.

صلح عمری برای املاک بدون سند از لحاظ حقوقی نیز امکان‌پذیر می‌باشد، به این شرط که صلح عمری ملک بدون سند بر روی یک برگه سفید عادی، مفاد صلح عمری و شرایط مورد نظر خود را درج نمونده و ذیل آن را مصالح و متصالح امضاء می‌کنند و باید کلیه شرایط عمومی صحت قرارداد مثل قصد، رضا و اهلیت طرفین رعایت شود.

انواع عقود

کاربر گرامی به وب سایت دادسرا یار خوش آمدید | برای استفاده کامل از امکانات سایت عضو یا وارد شوید

دادسرایار

انواع عقد در قانون مدنی کدام اند؟

انواع عقد در قانون مدنی کدام اند؟

انواع عقد در قانون مدنی کدام اند؟

انواع عقد در قانون مدنی کدام اند؟

به نوشته دادسرایار در مقاله انواع عقد در قانون مدنی کدام اند؟

دادسرایار 24 ساعته در خدمت شماست حتی روز های تعطیل

همانطور که می دانید درحوزه حقوقی، توافق دو اراده که به موجب آن یک اثرحقوقی ایجاد شود را عقد

می نامند. این اثر حقوقی می تواند خود را به صورت رابطه زوجیت در عقد نکاح یا حق مالکیت در عقد بیع نشان دهد.

در این مقاله سعی داریم شما را با انواع عقود در قانون آشنا سازیم.

مفاهیم عقد در قانون مانند لازم،عقد جایز،عقد خیاری

در عقدی که لازم است هیچ یک از طرفین حق برهم زدن آن را ندارند مگر آن که قانون تعیین کند.مثا عقد بیع یا عقد اجاره . دراین عقود هیچ یک ازطرفی حق برهم زدن عقد را بدون رضایت دیگری نخواهند داشت. البته قانون در مواردی استثنا قائل شده است مثلا در شرایطی که بایع مغبون شود ( یعنی فریب بخورد ) و البته این غبن فاحش باشد به استناد همین موضوع می تواند معامله را برهم زند.اگر بخواهیم واضح تر در مورد خیار غبن توضیح دهیم باید بگوییم خیار غبن درواقع از خیارات قانونی است و این حق را برای طرفین معامله قائل می شود اگر از معامله ضرر کنند، عقد را فسخ کنند البته با توجه به این که این غبن و فریب کاری کاملا واضح و آشکار باشد و در اصطلاح حقوقی، غبن، فاحش باشد.

عقد جایز چیست

در عقد جایز همانطور که از نام آن هم پیداست هریک از طرفین این حق را خواهند داشت که هرزمان بخواهند به صورت یک طرفه بهم بزنند. البته در مورد عقود جایز قانون در متن صرح خود تعیین نموده که چه عقودی جایزند و اگر غیر از مصادیق مذکور در قانون باشد دیگر عقد لازم خواهد بود.

ازجمله عقود جایز مذکور در قانون عقد شرکت،عاریه و .. است.

از دیگر خصوصیات عقد جایز این است که با مرگ یا جنون هریک از طرفین قرارداد خود به خود فسخ می شود. همان طور که در عقد وکالت به عنوان یک عقد جایز چنانچه وکیا یا موکل فوت کنند یا دیوانه شوند عقد خود به خود زائل می شود. اما در عقد لازم مثل اجاره، وفات طرفین اثری در عقد نداشته و همچنان به قوت خود باقی است.

زائل شدن یک عقد در قانون به سه طریق صورت می گیرد :

همانطور که پیش تر هم اشاره کردیم وقتی انواع عقود اراده یک طرف عقد را برهم زند فسخ صورت می گیرد.پس برای وقوع فسخ فقط به اراده یکی از طرفین نیازمندیم.

وقتی دو طرف عقد باهم توافق کنند که با اراده یکدیگر عقد را برهم زنند در این حالت اقاله شکل می گیرد. پس برخلاف مورد قبل در این جا برای برهم خوردن عقد نیاز به اراده دو طرف می باشد. بنابراین اگر یکی از طرفین فوت کند امکان اقاله از بین می رود چون یکی از اراده ها زائل شده است.

در این حالت برهم خوردن عقد نیازمند اراده ای خارج از اراده طرفین قرارداد است. شاید با خود بگویید مگر در یک عقد غیر از دو طرف قرارداد اراده ی دیگری هم حاکم است؟ در پاسخ باید بگوییم منظور از اراده خارجی نیروی قانون است. این جا صرفا قانون تعیین کننده برهم خوردن عقد است.

مفهوم عقد خیاری در قانون

در عقد خیاری برای طرفین معامله اختیار فسخ معامله تعیین می شود. وجه تسمیه ان این که خیار به معنای اختیار است بنابراین عقد خیاری یعنی عقدی که درآن شرطی برای یکی از طرفین عقد و یا هردو طرف و یا حتی شخص ثالث اعمال شود مبنی بر برهم زدن آن عقد. از این اختیار با عنوان خیار شرط در قانون یاد

می شود. با یک مثال می توانیم موضوع را شفاف تر بیان کنیم. به عنوان مثال اگر در یک عقد اجاره که عقدی لازم محسوب می شود شرط شودد که هریک از طرفین یا هردو یا شخص ثالثمی توانند هر موقع بخواهند عقد را برهم زنند این عقد لازم تبدیل به عقد خیاری می شود. در حقیقت نمی توان گفت که عقد خیاری یکی از انواع عقد در قانون است نه بلکه عقد خیاری همان عقد جایز است که در آن شرط خیار تبیین شده است.

مفاهیم عقد منجز و عقد معلق

در عقد منجز،تحقق اثر عقد منوط به تحقق شرط دیگری نیست. بنابراین در عقد منجز به محض وقوع عقد اثر آن هم حاصل می شود. اما درست برعکس آن چنانچه در یک عقد تحقق اثر آن منوط به تحقق شرط دیگری باشد به آن عقد معلق می گویند.

مثلا اگر شخصی در یک عقد بیع ملک خود را می فروشد و خریدار دارای حق مالکیت می شود اثر عقد بیع در این جا محقق شده است.این عقد منجز خواهد بود. اما اگر در عقدی تحقق اثرعقد منوط به تحقق شرطی در آن عقد شود عقد معلق خواهد بود.به عنوان مثال اگر پدری به فرزندش بگوید اگر در مسابقات ورزشی المپیک مقام بیاوری اتومبیل خود را به تو می بخشم و فرزندش هم این شرط را بپذیرد. خب کاملا واضح و مبرهن است که در این جا یک عقد و آن هم عقد هبه واقع شده است که ایجاب و قبول هم گفته شده اما اثر عقد که احراز حق مالکیت فرزند است، حاصل نشده است و حصول آن منوط به شرط مدال آوری فرزند در مسابقات المپیک است. بنابراین به این عقد هبه می توان عنوان عقد معلق را داد.

مفهوم عقد معوض و مجانی در قانون

عقد معوض به نوعی تهاتر است و شخص در این عقد در ازای دریافت مال، مال دیگری دریافت می کند.در مبادله مال با مال تلاش هریک از طرفین درست مانند عقد بیع این است که کمتر ضرر نکنند.

عقد غیر معوض( مجانی) در قانون

در مقابل این مفهوم، مفوم دیگری پا به عرصه مفاهیم حقوقی می گذارد وآن مفهوم عقد غیر معوض یا رایگان است. در این نوع عقد هدف طرفین سود و زیان نیست. از مصادیق بارز آن عقد هبه است . یکی از علل عقد مجانی، شخصیت طرف عقد است. در حالی که در عقد معوض شخصیت طرفین اهمیتی ندارد و صرف سود و زیان مد نظر دو طرف است.

مفهوم عقد در قانون مانند رضایی و تشریفاتی و عینی

وقتی صحبت از عقد رضایی می شود در واقع از یک توافق حرف به میان می آید. در این نوع عقد دو طرف به صرف یک توافق بدون تنظیم سند عقد را منعقد می کنند. مصداق بارز آن عقد وکالت یا اجاره است البته باید توجه داشت که در عقد اجاره وقوع اثر ان به صرف گواهی دیگران یا هادت شهود واقع می شودو تنظیم سند برای آن ضرورتی ندارد.

عقد تشریفاتی چیست

در این نوع از عقد درست برخلاف عقد رضایی وقوع عقد و اثر آن نیازمند تشریفات خاصی است که بدون آن تشریفات خاص که از سوی قانون گذار تعیین شده است عقدی واقع نشده است. مثلا نقل و انتقالات سهام شرکت های با مسئولیت محدود حتما باید با تنظیم سند رسمی انجام شود وگرنه که عقد باطل است.

عقد عینی چیست

در عقد عینی علاوه بر دو رکن ایجاب و قبول که لازمه ی وقوع هر عقدیست رکن سومی هم لازم است که آن قبض مورد و موضوع معامله می باشد. و این امر از شرو ط صحت معامله می باشد. مثل هبه و رهن.

البته این نکته هم قابل ذکر است که بسیاری از حقودانان بر این باورند که عقود عینی عقد رضایی هستند و با توافق حاصل می شوند و قبض از ارکان و تشریفات عقد نمی باشد.

مفاهیم عقد معین و عقد غیرمعین

عقود معین بطور صریح در قانون نامگذاری شده اند و شرایط خاصی برای آن ها در نظرگرفته نشده است.و چنانچه منافاتی با نظم عمومی جامعه نداشته باشد،معتبر است. مانند وکالت، هبه ، مضاربه، بیمه و .

عقد غیر معین

قانونگذار برای این نوع عقود نام خاصی در قانون تعیین ننموده است اما چنان این نوع از عقود هم برای مصلحت جامعه و نظم عمومی منافاتی نداشته باشد معتبرند. مثل قرارداد میان مدرس و موسسه آموزشی که جهت تدریس انعقاد می شود.

عقد تملیکی و عهدی چیست؟

در عقد تملیکی مالی که در مالکیت یک طرف عقد است به مالکیت طرف دیگر در می آید.درست مانند انواع عقود عقد قرض که در آن حق مالکیت مال به شخص مقروض در می آید.

عقد عهدی چیست؟

در عقد عهدی چنان چه از نام ان پیداست برای هردو طرف تعهدی حاصل می شود مثا یک نقاش ساختمانی که طی انعقاد یک عقد عهدی تعهد میکند دیوارهای ساختمان مورد تعهد را نقاشی کند. به بیان ساده تر و خلاصه می توان گفت در عقد تملیکی اثر عقد انتقال مالکیت است و در عقد عهدی اثر عقد ایجاد تعهد انتقال تعهد و یا اسقاط تعهد است که هردو اثر متوجه طرفین عقد می باشد.

نکته قابل توجه این که گاهی انعقاد یک عقد عهدی، دو طرف را متعهد می کند. این نوع از عقد را عقد تعاهدی می گویند. قولنامه فروش ملک مصداق بارز آن است ودر مقابل اگر عقد عهدی فقط یکی از طرفین را متعهد کند از آن با عنوان عقد یک تعهدی یادمی شود مثل تعهد به عدم فروش.

مفاهیم عقد الحاقی یا با اراده آزاد

یک قرارداد چاپی که توسط یک عرضه کننده کالا تنظیم شود و به موجب آن کالا یا خدماتی به مصرف کننده آن کالا یا خدمت ارائه شود به شرطی که مصرف کننده قرارداد مزبور رابا همه شرایط ان بپذیرد یا کلا آن را قبول نکند قرارداد الحاقی را شکل می دهد. یک مثال بارز از این موضوع وقتی است که متقاضی یک خط تلفن به مخابرات مراجعه کند از طرفی شخص متقاضی نیازمند خط تلفن است از طرفی هم اگر انصراف دهد نمی تواند از خط ارتباطی بهره مند شود بنابراین چاره ای جز پذیرش تمام شرایط شرکت مخابرات نخواهد داشت.

در این نوع از عقد چون این خدمت که ارائه خط تلفن است در انحصار مخابرات است و قدرت برتر این زمینه محسوب می شود می تواند شرایط خود را یک طرفه به شخص متقاضی تحمیل کند و طرف مقابل یا باید کلا بپذیرد یا ان را کلهم رد نماید. پس توافق دور اراده در این جا مفهومی نخواهد داشت اما درست مقابل قرارداد الحاقی قرارداد با اراده ازاد قراردارد که در ان نوع از قرارداد دو طرف آزادانه به توافق می رسند و شرایط عقد را خودشان با اراده آزادانه تعیین می نمایند.

مفاهیم عقد مستمر و فوری

ملاک این نوع تقسیم پیدایش اثر عقد در زمان است به طوری که در عقد فوری اثر عقد به محض وقوع عقد و ایجاب و قبول ظاهر می شود در حالی که در عقد فوری اثر عقد به مرور زمان آشکار می گردد مثل عقد اجاره.

عقد مغابنی و تسامحی چیست

ملاک این تقسیم بندی هدف و انگیزه طرفین در انشای عقد است. در عقد مغابنه ای طرفین تلاش بر این دارند که از سود بیشتری بهره ببرند که در این مسیر از قدرت هوش خود استفاده می نمایند. اما در عقد مسامحه ای هدف چشم پوشی و مصلحت و گذشت است و سود وزیان مفهومی ندارد. مثل عقد هبه که مصداق بارزآن است.

عقد معین و غیرمعین چیست؟

عقود معین و عقود نامعین

عقود یا قراردادها در یک تقسیم‌بندی به معین و نامعین تقسیم می­‌شوند. در این پست به شرح این دو تقسیم‌بندی خواهیم پرداخت.

عقود معین چه عقودی هستند؟

عقودی هستند که انواع آن‌ها در قانون نام‌برده شده و ویژگی‌های هرکدام ذکر گردیده است. در قانون مدنی ما، تعدادی از عقود پیش‌بینی‌شده‌اند و شرایط و ویژگی‌های آن‌ها نام‌برده شده است مانند بیع، اجاره، وکالت و وقف که این عقود را معین می­‌نامند. قانون‌گذار پس از بررسی روابط اجتماعی، به این نتیجه می­‌رسد که استفاده از برخی عقود در میان مردم رایج‌تر است، ازاین‌رو برای جلوگیری از بی‌نظمی و به‌نوعی یکدست کردن هرکدام از آن‌ها، این عقود را ذیل عناوین مشخصی در قانون ذکر می­‌کند و ویژگی‌هایی برای آن‌ها ذکر می­‌کند.

این ویژگی‌ها به دو نوع عمومی و اختصاصی تقسیم می­‌شوند. قواعد عمومی قراردادها، قواعدی هستند که در تمامی قراردادها یکسان‌اند. به عنوان مثال قراردادها برای طرفین لازم الاتباع اند یعنی طرفین ملزم به انجام تعهدات خود در قرارداد هستند. اما ویژگی‌های خاص هر قرارداد، در هر عقد به‌طور جداگانه ذکرشده است؛ مانند لزوم تحویل دادن مال مورد معامله که فقط در قرارداد بیع مصداق پیدا می­‌کند.

البته افراد در روابط خصوصی خود آزادند و می­‌توانند برخی از شرایط پیش‌بینی‌شده در قانون را تغییر دهند. درواقع در عالم حقوق خصوصی، اصل بر این است که افراد می­‌توانند برخلاف قانون با یکدیگر توافق کنند مگر در جایی­که توافق آن‌ها در تضاد با مصلحت جامعه یا نظم عمومی باشد. شایان‌ذکر است که تغییر برخی از شرایط قرارداد، نوع قرارداد را تغییر نمی‌دهد. نه‌تنها تغییر دادن برخی از شرایط قانونی، بلکه عوض کردن عنوان قرارداد نیز ماهیت آن را تغییر نمی­‌دهد. برای مثال طرفین قرارداد، یک قرارداد اجاره با یکدیگر منعقد می­‌کنند اما در عنوان آن “قرارداد بیع” می­‌نویسند. در اینجا مفاد قرارداد که نشان از قرارداد اجاره دارد حاکم است و نه عنوان قرارداد، و قرارداد منعقدشده، اجاره تلقی خواهد شد. بنابراین گفته می­‌شود که قاضی باید برای تفسیر قرارداد به مفاد آن رجوع کند تا به خواسته‌ی اصلی طرفین –در زمان انعقاد قرارداد- پی ببرد.

از انواع عقود معین در قانون مدنی می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

بیع، معاوضه، اجاره، صلح، وکالت، رهن، هبه، کفالت، وقف، مضاربه، ودیعه، عاریه، جعاله، ضمان، قرض، حواله، مزارعه و برخی دیگر در قانون تجارت مانند حق‌العمل‌کاری

مزیت ذکر عناوین و ویژگی‌های این قراردادها در قانون چیست؟

عقود معین و عقود نامعین

همان‌گونه که در بالا اشاره شد، این عقود، عقودی هستند که بسیار مورداستفاده‌ی اشخاص قرار می­‌گیرند و عدم توجه قانون‌گذار به آن‌ها می­‌توانست منجر به بی‌نظمی گردد. برای مثال، درصورتی‌که ویژگی‌های مشخصی برای عقد اجاره در قانون ذکر نمی‌شد، هر شخص قرارداد اجاره‌ای با ویژگی‌های متفاوت را منعقد می­ساخت و این موضوع باعث هرج‌ومرج می­‌گردید. نکته‌ی دوم اینکه، همیشه و در همه‌ی قراردادها، تک‌تک نکات و جزییات ذکر نمی­‌شود و این ممکن است به دلیل بی‌توجهی و غفلت افراد باشد یا اینکه تصور کنند ذکر آن موضوع ضرورتی ندارد. در صورت بروز اختلاف در خصوص مباحثی که در قرارداد ذکر نشده است، جزییاتی که در قانون پیش‌بینی‌شده است حاکم خواهد بود و طرفین در صورت بروز اختلاف به قانون مراجعه خواهند کرد. بنابراین هنگامی‌که قرارداد شما یک قرارداد معین باشد، در مواردی که نکته‌ای را اشاره نکرده‌اید، قانون حاکم است.

عقود نامعین چه عقودی هستند؟

عقودی هستند که عنوان و ویژگی‌های ذکرشده در قانون ندارند. مانند عقد بیمه میان شرکت بیمه‌­گر و شخص بیمه‌کننده. قانون‌گذار با استناد به برخی از اصول حقوقی مانند اصل حاکمیت اراده، اصل آزادی قراردادی و … به افراد اجازه می­‌دهد که بتوانند عقودی غیر از عقود ذکرشده در قانون منعقد سازند. این اجازه در نظام حقوقی کشور ما، در ماده 10 قانون مدنی به اشخاص داده‌شده است.

هدف از قراردادها و به‌طورکلی عالم حقوق، تنظیم روابط اجتماعی است. در انعقاد یک قرارداد، دو یا چند طرف دخالت خواهند داشت که مفاد قرارداد نیز برای همان افراد لازم الاتباع خواهدبود و در واقع پیروی از آن فقط برای خودشان اجباری است. بنابراین افراد در انعقاد قراردادهای نامعین میان خود از آزادی برخوردارند. بااین‌وجود برای این اصل محدودیت‌هایی نیز وجود دارد به عنوان مثال توافق دو طرف برای ضرب و شتم دیگری را نمی­‌توانیم بر اساس اصل آزادی قراردادی صحیح تلقی کنیم. در واقع توافق آزاد طرفین نباید منجر به زیان به دیگری یا مخالف صریح قانون، مصلحت اجتماعی، نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد.

معیار تشخیص مصلحت اجتماع، نظم عمومی و اخلاق حسنه چیست ؟

به‌عنوان نکته‌ی اول، لازم به ذکر است که تشخیص و احراز مغایرت یا عدم مغایرت یک عقد با مصلحت اجتماع، نظم عمومی و اخلاق حسنه بر عهده‌ی قاضی است. چرا که این اصطلاحات، بسیار کلی بوده و تعریف مشخصی ندارند و ممکن است تعاریف متفاوتی در هر پرونده از آن‌ها ارائه شود. ولی به‌طورکلی طرفین مجاز به انجام توافقات زیان‌­رسان به یکدیگر نیستند. همچنین یکی از معیارهایی که می‌توان ذکر کرد، مشروعیت است. مانند این‌که توافق طرفین جهت ساخت یک قمارخانه معتبر تلقی نخواهد شد. نظام‌های حقوقی جامعه­‌گرا، درجایی که در دوراهی میان اراده‌ی فرد و مصلحت جامعه بمانند، گزینه‌ی دوم را برمی­‌گزینند. و این مصلحت، در شرایط و اوضاع‌واحوال و زمان و مکان‌های گوناگون، متفاوت خواهد بود.

برای مطالعه انواع عقود سایر مقالات می‌توانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه کنید. هم‌چنین شما می‌توانید سوالات و نظراتتان را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.

تحلیل انواع عقود اسلامی و مطالبات معوق در نظام بانکداری اسلامی

دهمین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در مدیریت، اقتصاد و توسعه

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 19 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله تحلیل انواع عقود اسلامی و مطالبات معوق در نظام بانکداری اسلامی

چکیده مقاله :

محققان و اندیشمندان زیادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کردند تا با ایجاد تغییرات و اصلاحات ضروری نظام بانکی را در ایران دگرگون کرده و آن انواع عقود را از حالت ربوی خارج سازند. این تلاش و کوشش در نهایت با تصویب قانون عملیات بانکداری بدون در سال ۱۳۶۲ به نتیجه رسید و نظام بانکداری در ایران در عمل از سال ۱۳۶۳ عملکرد نظام بانکی در ایران بر اساس این قانون و مبتنی بر عقود اسلامی تبدیل شد. هدف این مقاله تحلیل انواع عقود اسلامی و مطالبات در نظام بانکداری اسلامی در ایران است. این پژوهش از نوع میدانی است بنابراین از طریق مطالعه کتب و منابع مختلف در زمینه بانکداری اسلامی این مقاله تدوین شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که چارچوب بانکداری اسلامی روش بانکداری مبتنی سه واژه و معیار قرآنی: حق و عدل و قوام است. در نظام بانکداری فعلی ایران، عقود مبادله ای جایگزین عقود مشارکتی شده اند و عقود مشارکتی در عمل تغییر ماهیت دادهاند و به عقود با نرخ سود ثابت تبدیل شده اند. بنابراین می توان گفت این عقود نمی توانند به عنوان ابزاری مناسب در جهت کاهش فقر و محرومیت زدایی مورد استفاده قرار گیرند.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا ICMET10_002 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

سیف اللهی انار، حامد،1400،تحلیل انواع عقود اسلامی و مطالبات معوق در نظام بانکداری اسلامی،دهمین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در مدیریت، اقتصاد و توسعه،https://civilica.com/doc/1269787


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1400، سیف اللهی انار، حامد؛ )
برای بار دوم به بعد: ( 1400، سیف اللهی انار؛ )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا