آموزش بهترین روش رسم خط روند

سه نوع خط روند متفاوت در تحلیل تکنیکال که باید بدانید
خطوط روند یکی از پرکاربردترین و بد استفاده ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال مدرن هستند. یک تعریف درست از خط روند این که، خط روند خطی است ترسیم شده بین دو نقطه از نمودار، اما خط روند داخلی، خطی است که می توان آن در هر جایی از طریق وسط کندل ها آن را ترسیم کرد. انواع بسیاري از این نوع خطوط روند وجود دارد، اما یک قانون براي این روش ترسیم وجود دارد که، معامله گر هرتعریفی که براي خطوط روند انتخاب می کند، باید این تعاریف بطور مستمر اعمال شوند. در این مقاله، انواع مختلف خطوط روند و اینکه چگونه در تحلیل روند به ما کمک می کنند را توضیح خواهم داد.
انواع مختلف خط روند
1 .خط روند استاندارد
خط روند صعودي استاندارد بین کف هاي بالاتر ( Higher Lows ) در یک روند صعودي ترسیم می شود؛ خط روند نزولی خطی است است که بین سقف هاي پایین تر (Lower Highs) در یک روند نزولی ترسیم می شوند. خطوط روند صعودي محل ورود خریداران را در کاهشهاي قیمتی (ریتریس ها یا پولبک ها) همراه با تقاضاي بیشتر و بالا بردن قیمت خرید را نشان می دهند، که به این دلیل است که وایکوف (Wyckoff) این خط را خط تقاضا نامید. در یک روند نزولی، خط روند نزولی، یا خط عرضه، جایی را نشان می دهند که فروشندگان بیشتري وارد بازار شده تا جهش هاي قیمتی را به سمت پایین شکار کنند (مترجم: در پولبک ها وارد معامله فروش شوند). اگر خط روند استاندارد رسیم می کنید، از شرایط حرکت قیمت (پرایس اکشن) مطمئن شوید.
خط روند استاندارد
نکات مهمی که درباره خط روند استاندارد باید در ذهن داشت
شیب این نوع آموزش بهترین روش رسم خط روند خط روند با روند تغییر می کند. شیب خط روند صعودي رو به بالاست، و شیب خط روند نزولی رو به پایین است. خطوط روند صعودي زیر قیمت قرار می گیرند، و نواحی حمایت بالقوه هستند. خطوط روند نزولی نواحی احتمالی مقاومت هستند، و باید بالاي قیمت رسم شوند. خط روند بجاي اینکه بین سقف هاي قیمتی (High) در یک روند نزولی رسم شوند، زیر کف هاي قیمتی (Low) ترسیم می شوند. علاوه بر این، این روش ترسیم از اسپایک قیمتی که در تلاش است تا خط روند را با داده هاي قیمت بعدي منطبق نماید صرفنظر می کند. اینها خط هایی هستند که بین سوینگ هاي متوالی در بازار ترسیم می شوند. اگر سونگی وجود نداشته باشد، خط روند نباید وجود داشته باشد. بعضی اوقات، بحث درباره اینکه آیا بازار سوینگی را نشان داده است یا خیر سخت است. در چنین مواردي معامله گران وابسته به شرایط یا اولویت هاي شخصی شاید خط روند استاندارد رسم کنند شاید هم خیر. خطوط روند ابزارهایی هستند براي تعریف ارتباط بین سوینگ ها، و مکملی هستند براي تحلیل اندازه سوینگ. در چنین موردي، یکی از ملزومات براي ترسیم خط روند این است که در وقاع باید سوینگ هایی در بازار وجود داشته باشد.
2 .خط روند موازی
هدف از خط روند موازي ایجاد یک کانال روند دار می باشد که محدوده نوساناتی را که بازار آن را بعنوان حرکتی عادي پذیرفته است نشان می دهد. در کل، اگر شما در یک روند صعودي در وضعیت خرید قرار دارید و قیمت تا خط روند موازي صعود می کند، احتمالا به این معنی است که قیمت حالت دفاعی بخود گرفته است (واکنش به خط روند) و براي برداشت سود است. در روند نزولی، عکس موارد بالا حاکم است. البته، بازار می تواند کانال موازي را بشکند و مسیر خود را ادامه دهد، اما این ناحیه اغلب جایی است که فراریت و نوسان اضافه و پتانسیل بالایی براي برگشت دارد.
نکات مهم درباره خط روند موازي (کانال موازی)
یک خط روند استاندارد صحیح رسم کنید. یک خط موازي آن رسم کنید (در MT4 یا MT5 این کار را با ابزاري بنام Equidistant هم می توانید انجام دهید یا خط روند را کپی کرده و در سمت مخالف قرار دهید). خط موازي را در سمت مخالف روند قرار دهید. (در یک روند صعودي، این خط موازي را به سوینگ هاي ها (Swing High ) و در روند نزولی به سوینگ لو ها (Swing Low ) وصل کنید.) بسیار مهم است که این خط موازي را به دورترین نقطه بین دو نقطه اول اتصال خط روند استاندارد وصل کنید (در موقعیت روبروي خط روند). خط موازي نباید قیمت هاي بین دو نقطه اول را قطع کند. خط روند موازي مثالی خوب است از آنچه منظور افراد هنگام گفتن “خواندن حرکت قیمت” می باشد، که بخشی از آن، قضاوت درباره چگونگی عمل کردن بازاردر محدوده سطوح بحرانی است. بخش کلیدي این قضاوت، حرکت قیمت در تایم فریم هاي پایین تر است. درك کامل نیازمند بررسی چندین نمودار در تایم فریم پایین تر، و بطور ایده آل، زیر نظر گرفتن حرکت قیمت بصورت زنده در حالیکه حرکت انجام می شود است. دو انتظار براي حرکت قیمت در نزدیکی این قیمت وجود دارد، در مورد اول، قیمت به بالاي کانال رسیده و متوقف شده یا بر می گردد.
3 .خط روند مکمل
بطورکلی، قدرت خط روند وابسته به نقاط سوینگ قیمت بکار رفته براي تعریف این خط است. هرچند، موارد خاصی هستند که خط روند خیلی کوتاه مدت بدون سوینگ های مناسب ممکن است سیگنالهاي معاملاتی خوبی در اختیارمان قرار بدهند. در نقطه اي از توسعه معامله گري تان، شاید متوجه شوید که این خطوط روند کوچک فرصت هاي جالبی براي ورودهاي با زمان بندي دقیق پیشنهاد می کنند. این خط حتی یک خط روند صحیح نیست، که در آن ما دنبال شیب خط براي جلوگیري از حرکت قیمت یا تعریف روند باشیم. بجاي آن، نقطه اي که قیمت امروز با خط برخورد می کند یک نقطه برگشت احتمالی است.
نکات مهمی درباره خط روند مکمل
خط مکمل از کف (low) دو روز پیش تا سقف (high) دیروز رسم شده، و تا فضاي حرکت امروز در نمودار امتداد می یابد که این اغلب موارد نواحی را که بازار احتمالا در شرایط امتداد بیش از حد خسته شود را تعریف می کند. جادویی وجود ندارد، این خط جواب می دهد، زیرا بازار تمایل به نوسان در سطوح خاصی از فراریت دارد که بتواند از نظر هندسی توسط حرکات قبلی بازار تعریف شود. بازار به ندرت با نرخ ثابتی در یک روند حرکت می کند. بسیار رایج است که شاهد شکست یک خط روند باشیم و روند اصلی باقی بماند، البته با شیبی سطحی تر و کمتر. این یکی از دلایل آن است، چون معامله در شکست خط روند دلسرد کننده و خسته کننده است. در بسیاري از موارد، جایی که بازار بدون روند می شود (حرکت جانبی و خنثی)، این امکان وجود دارد که خط روندي را رسم کنیم که دو قله یا کف بسیاري از کندل هاي متوالی را لمس کند. این انواع خطوط روند تمایلی به این ندارند که خیلی قابل توجه باشند. این کندل ها به راحتی با کوچکترین حرکتی دربازار نفوذ کرده، و پس از نفوذ، حرکت قیمت قابل اطمینانی در بازار با آموزش بهترین روش رسم خط روند جانبی وجود ندارد. از ترسیم این خطوط روند در بازارهاي غیر صعودي و غیرنزولی بدون یک سوئینگ قابل تعریف پرهیز کنید.
آشنایی با خط روند و شیوه رسم آن
آشنایی با خط روند و شیوه رسم آن یکی از مهمترین آموزشهایی میباشد که باید بیاموزیم .
هر تحلیل گر فارکس یا بورس داخلی ایران لزوما باید با روند گیری و خط روند و شیوه های ترسیم
خط روند آشنایی کامل داشته باشد و بتواند آنها را رسم کند .
خط روند چیست ؟
همانطور که از نام آن پیداست، یک ابزار ترسیمی نموداری است که از اتصال نقاط چرخش (( تغییر جهت )) قیمت در نمودار رسم شده
و در تحلیل تکنیکال از آن برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده میکنند.
این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند.
حمایت و مقاومت همانطور که در پستهای قبل گفته ایم بر اساس میزان عرضه و تقاضا ایجاد میشوند .
استفاده از خط روند در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا کاربردی بسیار ارزشمند دارد
چرا که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید را پیشبینی کند و از این رو برای معامله گران نقش حیاتی ایفا میکند.
خط روند دلار به ین
در تصویر فوق که مربوط به چارت USD JPY هست یک روند نزولی نمایش داده شده که با دو برخورد اول و دوم ایجاد یک خط روند کرده است
و در برخورد سوم همانطور که مشخص هست یک موقعیت از نظر تکمیل تقاضا ایجاد شده است که احتمال ریزش در آن وجود داشته است .
همانطور که مشاهده میکنید با واکنش به این خط بازار مجدد به سمت کف قیمتی خود حرکت کرده است .
شما در چارتهای مختلف و در تایم فریم های متفاوت میتوانید تعداد بسیاری از این حالت ها را مشاهده کنید .
برای تمرین حتما در روی چارتهای مختلف خطوط روندی که مشاهده میکنید را رسم کنید
و به تحلیل و بررسی واکنش بازار به خطوط روند رسم شده دقت کنید .
چگونه خط روند صحیح رسم کنیم ؟
شاید برای شماهم این سوال ایجاد شده باشد که شیوه صحیح ترسیم خطوط روند چگونه است .
در مقالات مختلف نظرات متفاوتی در خصوص شیوه رسم خط روند و نقاط اتصال مشاهده میکنید .
رایج ترین شیوه رسم خطوط روند در چارتهایی میباشد که از شیوه کندلهایی با الگوی شمع های ژاپنی هستند میباشد .
اگر با کندلها و انواع آن آشنایی ندارید حتما به دنبال یادگیری آنها باشید چرا که در موارد مختلف به کمک شما خواهند آمد .
و چنانچه با کندلها آشنایی دارید به سادگی ادامه این مطلب را در شیوه صحیح رسم خطوط روند درک خواهید کرد .
برای رسم خطوط روند به عنوان مثال خط روند نزولی در تصویر فوق نقطه شروع را از یک سقف (( مقاومت ))
چسبیده به بدنه کندل (( بدون در نظر گرفتن خط شدوی کندل )) در نظر میگیریم .
و برای نقطه دوم نیز سقف بدنه کندلی که واکنش به قیمت بازار داشته است (( مقاومت بعدی )) را ملاک قرار میدهیم
و خط روند را در همین امتداد رسم میکنیم .
خط روند شیوه رسم
همانطور که در تصویر فوق که بزرگ شده تصویر اول هست مشاهده میکنید
نقطه شروع از بخش ۱ میباشد و نقطه دوم در نظر گرفته شده کندل بخش ۲ میباشد
همانطور که میبیند در کندل قبل از عدد ۳ و خود کندل عدد ۳ با برخورد به خط روند بازار واکنش داشته است .
این قانون صد در صد نیست ولی معمولا در اینگونه مواقع شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود .
البته دقت کنید استراتژی هایی نیز داریم که بر اساس شکسته شدن خطوط روند طراحی شده اند
که در آینده به آموزش آنها نیز خواهیم پرداخت .
خطوط روند در چه تایم فریمی ؟
حتما دقت داشته باشید که در هر تایم فریم یا دوره زمانی در چارت میتوانید از خطوط روند استفاده کنید
اما هرچه در بازه زمانی بزرگتر یا چارتهایی با تایم فریم های بالاتر از خطوط روند استفاده کنید اعتبار آنها بیشتر خواهد بود .
عموما از خطوط روند در تایم فریم های ۳۰ دقیقه تا ۴ ساعت استفاده میشود .
قویترین خطوط روند :
جالب است بدانید که قویترین خطوط روند آنهایی هستند که منطبق با نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشند .
به عبارتی که وقتی یک خط روند ترسیم میشود اگر نقطه برخورد قیمت با خط روند در جهت روند بر روی یک ناحیه
از نواحی حمایتی یا مقاوتی باشد این خط روند از یک فاکتور دیگر به اسم حمایت یا مقاومت بهرمند میشود
و همین امر باعث خواهد شد قویتر و با قدرت تر باشد و احتمال بازگشت از آن ناحیه و قیمت در آن بیشتر است .
بهترین خط روند :
بهترین خط روند خط روندی است که تعداد بیشتری از برخورد را در خود جای داده باشد
به عبارتی بازار در دفعات بیشتری نسبت به آن خط روند واکنش نشان داده باشد و برگشت داشته باشد .
البته دقت کنید در اینگونه خطوط روند باید حتما به حمایتها و مقاومتها نیز در جهت مخالف توجه خاص و ویژه داشت .
خط روند چند برخورده
در تصویر فوق در این روند ما ۳ بر خورد از نوع برخورد کف بدنه با خط روند داریم
و ۳ برخورد از نوع برخورد شدوی کندل با خط روند را داریم
این نوع خط روند با در نظر گرفتن نقاط حمایت و مقاومت میتواند اعتبار بیشتری داشته باشد .
هرچند در همین تصویر مشاهده میکنید که یک خط روند نزولی نیز شکل گرفته است :
خط روند نزولی
تصویر فوق شکل گیری خط روند معکوش برای مثال قبلی است .
در این شرایط است که توجه به نقاط حمایت و مقاومت میتواند شما را در جهت پیدا کند روند صحیح
نکات تکمیلی رسم خط روند
خط روند چیزی است که اگر مدت زمان هر چند کوتاهی در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت کرده باشید ۱۰۰ درصد اسم آن را شنیدهاید. خط روند یا ترندلاین (trend line) یکی از پایهایترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد. رسم کردن خط روند ممکن است کار ساده ای به نظر برسد اما پیچیدگی های زیادی دارد حتی حرفه ای ترین تحلیلگران تکنیکال هم گاهی از پیدا کردن بهترین خط روند کلافه میشوند.
اگر شما تازه کار باشید و یک نمودار تحلیل شده را باز کنید و به خط روند های آن نگاه کنید، شاید به نظرتان بیاید که خط روندها فقط به دو نقطه برای رسم شدن نیاز دارند. اما پیچیدگی رسم کردن یک ترند لاین به حدی است که تحلیلگرانی مثل جان مورفی برای توضیح شیوه رسم کردن آن صفحه های زیادی را نوشتهاند. در این مقاله قصد داریم به صورت خیلی خلاصه شده مباحثی که جان مورفی در کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه ، درباره ترند لاین نوشته است را برای شما آموزش دهیم.
احتمالاً شما که در حال خواندن این مقاله هستید جزء یکی از این دو دسته هستید:
- یا تحلیلگری تازه کار هستید و تازه با بازارهای سرمایه گذاری آشنا شده و میخواهید تحلیل تکنیکال را آموزش ببینید
- یا حرفه ای هستید ولی هنوز در شیوه رسم ترند لاین شک دارید و می خواهید آن را بهتر یاد بگیرید
در هر دو صورت ما خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنیم چرا که برای نوشتن این مقاله زمان زیادی را صرف مطالعه در کتابهای مختلف کردهایم تا درست ترین اطلاعات را در اینجا جمع آوری کنیم.
پیشنهاد میشود اگر با مقاومتها و حمایتها آشنایی ندارید قبل از ادامه مطلب، مقالهی آموزش رسم حمایتها و مقاومتها و شرایط آنها را مطالعه کنید تا با دید بهتری این مطالب را یاد بگیرید.
نکات تکمیلی رسم حمایتها و مقاومتها
کسی که این مقاله را می خواند احتمالاً تعریف اولیه مقاومت ها و حمایت ها را می داند. ما در این مقاله تصمیم نداریم به تعریف های اولیه بپردازیم. اما قبل از اینکه به ادامه بحث ترند لاین وارد شویم، لازم است بدانیم که یک حمایت و مقاومت قدرتمند چگونه مشخص میشود.
مقاومت ها و حمایت ها علی رغم چیزی که به نظر می رسند بیشتر از یک خط ساده و نقاشی هستند! در پشت پرده حمایت ها و مقاومت ها دلیلی روانشناسی وجود دارد. این خطوط محلهایی هستند که از آنها می توانیم بفهمیم بقیه معاملهگران مشغول چه کاری هستند. آیا آنها می خواهند بیشتر بفروشند یا بیشتر بخرند!
در واقع یک تحلیلگر تکنیکال بیشتر از این که تریدر باشد باید یک روانشناس نیز باشد.
هرچقدر یک حمایت و مقاومت قدرتمندتر باشد، تریدهای بیشتری در آن محل انجام می شود!
به طور کلی مهم بودن و قدرتمند بودن یک خط در نمودار، از 3 راه زیر مشخص میشود:
- vol : اگر حمایتی بر روی یک volume سنگین تشکیل شود، نشان دهنده این است که آن خط نظر افراد بیشتری را عوض کرده است. پس دفعات بعدی که مشغول پیدا کردن مقاومت ها و حمایت ها بودید به vol هم دقت کنید.
- مدت زمانی که قیمت بر روی آن خط در حال رنج زدن بوده باشد : خطی که قیمت مدت زمان بیشتری درگیر آن بوده است طبیعتا خط قدرتمندی به حساب میاید.
- جدید بودن : وقتی که دنبال خطی مهم در نمودار هستید به این نکته هم توجه کنید که خطوطی که پیدا میکنید چقدر به تاریخ روز نزدیک هستند. هرچقدر نزدیکتر قویتر.
- رند بودن : اگر خط بر روی یک عدد رند مانند ضریبهای 5 یا 10 یا 100 بسته به ارز مورد نظر قرار گرفته باشد میتواند دلیل خوبی از نظر روانشناسی برای قدرتمند بودن آن خط باشد.
حالا که اندازه گیری قدرت یک خط حمایت و مقاومت را بهتر متوجه شدیم به ادامه بحث خط روند و ترند لاین می پردازیم.
خط روند چیست؟ تعریف اولیه
خط روند همان خطوط مقاومت و حمایت هستند با این تفاوت که به صورت داینامیک و پویا در نمودار رسم میشوند. یعنی ترند لاین بر خلاف یک خط مقاومت که ثابت و استاتیک است و قیمت یکسان دارد، داینامیک است و زاویه دارد.
نمونهی خیلی موثر استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال را میتوانید در تحلیل بیت کوین دسامبر ما مشاهده کنید.
نحوه رسم اولیه ترندلاین
زمانی که مدرسه میرفتیم به ما می گفتند برای رسم هر خطی به دو نقطه نیاز داریم. یک ترندلاین هم یک خط است پس برای اینکه آن را رسم کنیم فقط به دو نقطه نیاز داریم اما حتماً میدانید که هر دو نقطهای معتبر نیست!
طبق گفته جان مورفی برای اینکه یک خط روند رسم کنیم به دو نقطه اولیه برای رسم اولیه نیاز داریم و به نقطه سومی هم برای تایید اعتبار نیاز خواهیم داشت.
برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید. ما برای رسم این ترند لاین به نقاط یک و دو که در تصویر مشخص کردهایم نیاز داشتیم. اما این نقاط به تنهایی کافی نبودند. وجود نقطه 3 باعث شد اعتبار این خط روند تایید بشود.
همچنین نقطه سوم جایی بود که قیمت با ولوم زیاد به آن حمله ور شده بود اما موفق نشده بود از آن عبور کند. پس می توانیم نتیجه بگیریم ترند لاینی که نقطه سوم آن چنین فشاری را تحمل کرده میتواند معتبر باشد.
برای اینکه بهتر درک کنیم که از خط روند معتبر، چه استفادهای میتوانیم بکنیم کافی است در همین مثال فرض کنیم که ما در تاریخی که با فلش مشخص کرده ایم بودیم. در آن روز که دیدیم ترندلاین معتبر ما شکسته شده، می توانستیم بعد از اینکه به خط روند ما پولبک زده شد، وارد شویم و خرید بزنیم. همین خرید ما سودی تقریبا 36 درصدی و معادل 2800 دلار را برای به همراه داشت.
قدرت یک خط روند صعودی و نزولی
تا اینجا ما متوجه شدیم که چگونه یک ترند لاین را رسم کنیم. در این بخش میخواهیم نکاتی را به شما بگوییم که با آنها متوجه شوید خط روندی که رسم کردهاید چه میزان قدرت دارد.
میزان قدرت یک خط روند دقیقاً همانند یک خط حمایت و مقاومت که درباره آن در بخشهای قبلی صحبت کردهایم اندازه گیری میشود. با این تفاوت که دو نکته دیگر نیز در قدرت یک خط روند موثر است:
- تعداد دفعاتی که توسط قیمت لمس یا تاچ شده : در مثالی که در بخش قبل زدیم این خط روند فقط سه دفعه تاچ شده بود. با این حال هرچقدر یک خط روند بیشتر تاچ شود به قدرت آن نیز افزوده میشود. یعنی مثلا ترندلاینی که ۸ بار تاچ شده است از آن ترندلاینی که فقط سه بار تاچ شده است قدرت بسیار بیشتری خواهد داشت.
- طول و عمر آن : هرچقدر یک خط روند مدت زمان بیشتری به طول انجامیده باشد معتبرتر و قدرتمندتر می باشد. چه مثالی بهتر از تصویر زیر؟
ترند لاینی که از سال 2018 ادامه داشت و در نهایت شکسته شد
در این تصویر در نمودار بیت کوین، این خط روند که بیشتر از دو سال عمر داشت و وقتی شکسته شد، قیمت آن 150 درصد رشد داشت. این خط روند یکی از معروفترین خط روندهای ماژور بود که عمر آن دلیل قدرت آن بود.
سوالات و اشکالات متداول در هنگام رسم خط رند در تحلیل تکنیکال
تا اینجا ما نکات اولیه لازم برای نحوه رسم خط روند را گفتیم. گاهی رسم یک خط روند زمان زیادی را میطلبد چون کوچکترین دلیل میتواند ترندلاینی که رسم کردیم را بی اعتبار کند. طبق گفته جان مورفی برای هر تحلیلگر بسیار پیش میاید که مجبور میشود ترندلاینی را که قبلا رسم کرده را پاک کند و دوباره آن را رسم کند.
در نتیجه گاهی رسم یک خط روند برخلاف چیزی که به نظر میاید ساده نیست! در این بخش تصمیم داریم به اشکالاتی که معمولاً افراد تازه کار و یا حتی بعضی از افراد با تجربه با آنها سروکله میزنند بپردازیم.
آیا زاویه در رسم خط روند اهمیت دارد؟
بله! یکی از سوالات متداول برای رسم خط روند، بحث زاویه است. در هنگام رسم خط روند به این نکته توجه کنید که اگر شیب خط روندی که رسم کرده اید زیادی تند باشد، یعنی سرعت حرکت قیمت بسیار زیاد است. و با هر فشار بازاری میتواند به راحتی شکسته شود و در نتیجه خط روند بی اعتبار شود. در حقیقت خط روندهایی که زاویه تندی دارند پایدار نیستند و زیاد جدی گرفته نمی شوند.
دقیقاً همین نکته برای خطهای روندی که زاویه کمی دارند هم صدق میکند. اگر زاویه کم باشد یعنی روند نزولی یا صعودی که در آن قرار داریم ضعیف است پس نمیتوان خیلی به آن اعتماد کرد. بهترین زاویه برای ترندلاین زاویه حدودا 45 درجه است. گن در کتابهای خود بر اهمیت زاویه 45 درجه بسیار تاکید کرده است.
چه زمانی بفهمیم که خط روند واقعا شکسته شده است؟
راه های زیادی وجود دارد که تحلیلگران متوجه میشوند که ترند لاین شکسته شده است یا خیر. برای مثال بعضی از آنها به درصدی که قیمت از این خط روند فاصله گرفته است توجه میکنند. البته اگر می خواهید با استفاده از درصد بفهمید ترندلاین شکسته شده است یا خیر باید به تایم فریمی که در آن تحلیل می کنید هم توجه کنید. اگر در تایم فریم روزانه باشد حدودا 3% فاصله ولی اگر تایم فریم کوچکتر باشد باید به درصدهای کمتر مانند یک درصد توجه کنید. اما ما درصد را توصیه نمیکنیم!
طبق گفته جان آموزش بهترین روش رسم خط روند مورفی بهتر است به جای اینکه به درصد توجه کنیم به تعداد کندل هایی که در طرف دیگر ترندلاین بسته شده است توجه کنیم به طور میانگین بسته شدن سه و چهار کندل به بالا در طرف دیگر خط روند میتواند ما را مطمئن کند که خط روند شکسته شده.
این خط روند از نظر ما بی اعتبار است زیرا چند کندل در طرف دیگر شکسته شده.
همچنین یکی دیگر است فاکتورهایی که میتوانیم برای مطمئن شدن از شکسته شدن یک خط روند در نظر بگیریم محل بسته شدن کندل هفتگی می باشد.
آیا خط روندی که شکسته شده، بعد از شکسته شدن تغییر فاز می دهد؟ مثلاً اگر ترندلاین صعودی باشد، بعد از شکسته شدن تبدیل به مقاومت می شود؟
یکی از بحثهایی که تحلیلگران روی آن اختلاف نظر دارند همین قضیه است. در حقیقت این قضیه بستگی به استراتژی شما آموزش بهترین روش رسم خط روند در معامله کردن دارد.
برای مثال جان مورفی در کتابش ذکر کرده که مقاومتی که شکسته شده تبدیل به حمایت میشود و برای ترندلاین نیز همین قضیه صدق میکند. ترند لاین نزولی وقتی شکسته شود تبدیل به مقاومت میشود. ما در تحلیل های خود گاهی به خط روند هایی که قبلا شکسته شده است هم توجه میکنیم.
آیا برای رسم ترندلاین باید شدوها و سایهها را به حساب بیاوریم؟
شدوها بهتر است در نظر گرفته شوند. بسیاری از تحلیلگران شدوها را در نظر نمیگیرند و فقط به محل بسته شدن و باز شدن کندل توجه میکنند. این افراد بهتر است این نکته را در نظر بگیرند با نادیده گرفتن شدوها حجم زیادی از فعالیتهای بازار نادیده گرفته شده است. شدویی که شما در کندل روزانه و هفتگی میبینید در کندل 4 ساعته ممکن است شدو نباشد و کندلی قدرتمند با vol بالا باشد.
تا اینجا تمامی نکاتی که لازم بود هر تحلیلگری بداند را نوشته بودیم اما با این حال ممکن است بعضی سوالات بی جواب مانده باشند. اگر سوالی یا اشکالی داشتید حتما در بخش نظرات بپرسید. رسالت ما در آلفا هم فکری و پیشرفت در منار یکدیگر در دنیای تحلیل ارزهای دیجیتال است و برای این منظور به شما هم نیاز داریم.
چطور خط روند را به درستی رسم کنیم؟
خط روند برای تریدرهای تکنیکال فارکس یک عنصر اصلی است که میتواند در هر جفت ارز و هر بازه زمانی استفاده شود. بیشتر محبوبیت خط روند بین تریدرها به دلیل شناسایی حمایت یا مقاومت احتمالی است. در این مقاله درباره ماهیت Trend Line و طریقه کشیدن آن بحث میکنیم.
خط روند یا ترند لاین (Trend Line) چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، Trend Line سطحی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد که بسته به جهت روند، میتواند در امتداد یک روند ترسیم شود تا حمایت یا مقاومت را نشان دهد. خط روند به ما کمک میکند تا مناطق افزایش عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم؛ این مناطق میتواند باعث حرکت بازار به صورت نزولی یا صعودی شود. اکنون که به درک خوبی از خط روند رسیدیم، بیایید نحوه ترسیم آن را مرور کنیم.
Trend Line احتمالاً اساسی ترین ابزار تریدرهای تکنیکال است. خط روند یا ترند لاین به سادگی قابل درک است و میتوان آن را در ترکیب با هر ابزار دیگری استفاده کرد. طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند نقطه کف یا دو یا چند اوج و خطوطی که در آینده پیش بینی میشوند را به هم وصل میکند.
اولین چیزی که در مورد ترسیم خطوط روند باید بدانید این است که برای شروع یک خط روند به حداقل دو نقطه در بازار نیاز است. وقتی که دومین Swing Low یا swing high مشخص شد، میتوانیم خط روند خود را ترسیم کنید.
Swing Low را به Swing Low و swing high را به swing high وصل کنید
میخواهیم خطی بکشیم که دو (یا بیشتر) Swing Low یا دو (یا بیشتر) swing high را به هم وصل کند. منظور از swing high و Swing Low، قلهها و درههایی است که با قیمتهای زیگ زاگ ایجاد شدهاند. هنگامی که قلهها را به قلههای دیگر یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میتوانیم بررسی کنیم که خط توسط هیچ کندلی بین آن دو نقطه شکسته نمیشود.
در این تصویر متوجه خواهید شد که ما با موفقیت خطی را رسم کردیم که دو نقطه نوسان را به هم متصل میکند؛ اما، بین این دو نقطه، قیمت از خطی که ما ترسیم کرده بودیم عبور کرد. این موضوع اعتبار Trend Line را باطل میکند.
خط مد نظر ما همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو Swing Low که توسط یک خط به هم متصل شده و توسط هیچ نقطهای قطع نشدهاند. این یک Trend Line معتبر است و میتوان در آینده از آن استفاده کرد.
دفعه بعدی که قیمت به این خط روند نزدیک میشود، باید به دنبال جهش قیمتی باشیم. یک راه راحت برای معامله با این نوع ابزار، استفاده از سفارشات Entry است. میتوان سفارشهای Entry را طوری تنظیم کرد که شما را با قیمتی خاص وارد معامله کند.
باید به خاطر داشته باشید که اگراکثر تریدرها به قیمت یکسانی به عنوان حمایت یا مقاومت نگاه میکنند، این احتمال وجود دارد که سفارشها در اطراف این سطوح قیمتی بیشتر باشد. اگر سفارشهای کافی وجود داشته باشد که از رسیدن قیمت به خط روند جلوگیری کند، اگر سفارش مستقیما روی آن قرار داده شود ممکن است قیمت به سفارش شما نرسد.
هر چه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است
در این مقاله اشاره کردیم که برای ایجاد ترند لاین به دو یا چند اوج یا کف نیازاست. دلیل اینکه به بیشتر از دو نقطه نیاز داریم این است که خطوط روند میتوانند درآینده نیزمفید باشند و چندین بار از بین بروند. به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد دفعات بیشتری به خط روند ضربه زده شود و با جهش از آن بازگردد، بازار به آن اهمیت بیشتری داده و Trend Line قویتر است. البته خط روند همیشگی نیست. بنابراین پس از انبوهی از پرشهای قیمتی، باید انتظار داشت که در نهایت یک وقفه رخ داده و روند متوقف شود.
اولین دلیل درست بودن این موضوع این است که میتوانید خطی رسم کنید که هر دو نقطه را در نمودار به هم متصل میکند. فقط به این دلیل که در 50 کندل گذشته دو اوج متمایز وجود داشت و شما بین آنها خط کشیدید، به این معنی نیست که این خط یک خط روند معتبر است. چیزی که شما خواهید داشت یک خط روند احتمالی است.
برای تایید یک Trend Line، باید ببینید که قیمت به خط پیش بینی شده از خط روندی که بر اساس دو نقطه قبلی رسم شده چه واکنشی نشان میدهد. اساساً وجود سومین اوج یا کف برای استحکام یک خط روند اهمیت بالایی دارد. هنگامی که سومین نقطه را پیدا کردید، وقتی قیمت دوباره به خط روند رسید، میتوانید با اطمینان بیشتری در جستجوی فرصتهایی برای بهره برداری از بازار باشید.
اعتبار سنجی خط روند
هر بار که میبینید قیمت از همان خط باز میگردد، این احتمال بیشتر است که دیگران خط مد نظر شما را به عنوان خط روند در نظر دارند و عملکردی مشابه شما در پیش گرفتهاند. این واقعیت به شما کمک میکند که چندین ورود خوب پشت سر هم داشته باشید؛ اما به یاد داشته باشید که خطوط روند برای همیشه دوام نمیآورند. بنابراین باید مطمئن شوید که استاپ لاسهای مناسبی را تنظیم کردهاید تا اگر خط روند حمایت / مقاومت در نهایت شکسته شد، سریعاً از آن خارج شوید.
خرید در روند صعودی، فروش در روند نزولی
روند دوست شماست. این قانون ثابت در مورد خطوط روند معاملات نیز صدق میکند. برای تریدرهای با تجربه، این موضوع به این معناست که فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم.
جمع بندی
خطوط روند یک ابزار بسیار ساده است. در واقع شما در حال اتصال نقاط روی نمودار هستید. امیدواریم که مراحل بالا به شما کمک کند تا خطوط روند را به خوبی بکشید و از آنها در تصمیمات معاملاتی خود استفاده کنید. مطمئن شوید خطوطی که ترسیم میکنید دو یا چند نقطه اوج یا دو یا چند کف را به هم متصل میکنند، اما با خط آن با قیمت خاصی شکسته نشده است. سعی کنید برای اعتبار بخشیدن به خط روند خود دنبال نقطه اوج یا کف سوم باشید. همچنین میتوانید با خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، از مزیت معاملات روند استفاده کنید.
آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال و بررسی اعتبار آن
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. در این مقاله ابتدا به آموزش ترسیم خط روند در بورس (قابل استفاده در هر نوع بازار سرمایه گذاری) می پردازیم سپس در ادامه به بررسی اعتبار خطوط روند و همچنین نحوه تبدیل خطوط روند به یکدیگر می پردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند صعودی و نزولی
مطابق شکل 1 الف، خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی را در یک موج صعودی کلی، به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی در یک موج نزولی کلی را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد که در شکل 1 ب به آن پرداخته شده است.
شکل 1 الف- مثالی از خط روند صعودی که نقاطی که قیمت در آنها تصحیح می شود را به یکدیگر متصل می کند. برای ترسیم خط روند ، ابتدا به دو نقطه (مثل نقاط 1 و 3) نیاز است ولی برای افزایش اعتبار خط روند، برخورد نقطه سوم (مثل نقطه 5) با خط روند نیاز آموزش بهترین روش رسم خط روند است.
شکل 1 ب- خط روند نزولی بالای موج های صعودی کشیده می شوند. برای رسم اولیه این خط به دو نقطه نیاز است (مثل نقاط 1 و 3) ولی برای افزایش اعتبار خط روند، نقطه سوم (مثل نقطه 5) باید آن را تایید کند.
نکته مهم در رابطه با ترسیم خط روند
در موج های صعودی کلی، برای رسم خطوط روند باید حفرات (Pit) را به هم وصل کرد. حفرات محل برگشت قیمت می باشند که از آن نقاط قیمت پایین تر نیامده است. اما در موج های نزولی کلی، باید برای ترسیم خط روند ، قله ها (Peak) را به هم وصل کرد. قله ها نقاطی از برگشت قیمت می باشند که قیمت نتوانسته است از آنها بالاتر رود. به طور کلی به قله ها و حفره ها، پیووت (Pivot) گفته می شود. در ریاضیات معادل پیووت همان اکسترمم است. همان طور که در شکل 1 الف نشان داده شده است در یک موج صعودی کلی، باید از اتصال حفرات به یکدیگر، خط روند ترسیم شود اما مطابق شکل 1 ب، در یک موج نزولی کلی باید از اتصال قله ها به یکدیگر خط روند ترسیم شود.
نحوه ترسیم خط روند
برای ترسیم خط روند در بورس به صورت صحیح، مانند رسم سایر موارد در نمودارها نیاز به رسم چندین خط به صورت تجربی است تا بتوان درست ترین آنها را انتخاب کرد. گاهی ممکن است خط روندی که درست به نظر می رسد نیاز به تصحیح داشته باشد. به طور کلی چند دستورالعمل مفید برای پیدا کردن این خطوط وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری، ابتدا می بایست روند را تشخیص داد. به این معنی که برای رسم خط روند صعودی، باید حداقل دو حفره نزولی که حفره دوم از حفره اول بالاتر است را پیدا کرد. البته واضح است که برای رسم هر خط صاف و مستقیمی باید دو نقطه را انتخاب کنیم. برای مثال در شکل 1 الف، زمانی که قیمت از نقطه 3 شروع به رشد کرد، چارتیست ها مطمئن می شوند که نقطه 3 انتهای حفره نزولی بوده است و فقط خط روند صعودی مقدماتی را با استفاده از نقاط 1 و 3 می توان رسم کرد. بعضی از چارتیست ها نفوذ قیمت تا بالاتر از نقطه 2 را برای تایید روند صعودی و کشیدن خط روند لازم می دانند. برخی دیگر به رشد قیمت تا وسط موج 2-3 یا رشد قیمت تا نزدیکی نقطه 2 را لازم می دانند.
اگرچه معیارها برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری به این صورت، متفاوت است ولی یادآوری این نکته ضروری است که چارتیست ها از لحاظ منطقی نیاز دارند که درباره صحت شکل گرفتن نقطه پایینی حفره یا موج اطمینان حاصل کنند و اینجاست که از اتصال پایین ترین نقاط موج های نزولی (حفرات) در روند صعودی کلی، خط روند صعودی پدید می آید.
خط روند مقدماتی در مقابل خط روند معتبر
پیش از این هر چه ذکر شد درباره خط روند مقدماتی بود. برای تایید اعتبار یک خط روند صعودی لازم است که این خط برای سومین بار به نقطه ای برسد که در آنجا قیمت ها مجددا به سمت بالا حرکت می کنند. در شکل 1 الف، آزمون صحت خط روند، در نقطه 5 اعتبار آن را تایید می کند. شکل 1 ب، یک روند نزولی را نشان می دهد ولی قوانین قبلی درباره آن صادق است. به طور خلاصه یعنی اینکه دو نقطه برای رسم ابتدایی خط روند و نقطه سوم برای ایجاد یک خط روند معتبر لازم است.
چگونه از خط روند استفاده کنیم ؟
هنگامی که نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرد و روند، مسیر اصلی خود را در پیش گرفت، خطوط روند در زمینه های مختلفی مفید خواهند بود. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامی که روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است. به طور معمول خط روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند در بورس نه تنها حد نهایی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. برای مثال در روند صعودی، حفره نزولی اغلب به خط روند نزدیک می شود و یا حتی اندکی از آن عبور می کند. علت آن تمایل معامله گران به خرید در موج های نزولی در یک روند صعودی است که باعث می شود این خط روند همانند یک مرز حمایت عمل کند که می توان به عنوان محدوده خرید از آن استفاده کرد. در روند نزولی این خط به عنوان محدوده مقاومت (فروش) عمل می کند. (شکل 2 الف و 2 ب را ببینید)
شکل 2 الف- تا زمانی که خط روند پابرجاست حفره های نزولی در نزدیک خط روند، ناحیه مناسب خرید محسوب می شوند. در نقاط 5 و 7 می توان اقدام به خرید مجدد نمود. شکسته شدن خط روند در نقطه 9 علامتی است جهت خروج از روند موجود، که یک روند نزولی را پس از روند صعودی هشدار می دهد.
شکل 2 ب، نقاط 5 و 7 می توانند به عنوان نقطه فروش مورد استفاده قرار بگیرند شکسته شدن خط روند در نقطه 9 اخطاری است جهت تغییر روند.
تا زمانی که خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد. در شکل 2 الف، شکسته شدن خط روند، اخطار در مورد تغییر روند است و بدین معنی است که شاید بهتر باشد از معاملاتی که بر اساس پیش بینی جهت این روند انجام شده، خارج شد. در اغلب مواقع شکسته شدن خط روند یکی از بهترین و سریع ترین اخطارهای تغییر روند است.
چگونه می توان اعتبار خط روند را تعیین کنیم ؟
لازم است که درباره ویژگی های خط روند صحبت کنیم. اول از همه چه چیزی به یک خط روند اعتبار می دهد ؟ جواب این سوال دو قسمت دارد : طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است و تعداد دفعاتی که در برخورد با قیمت ایستادگی کرده است.
به عنوان مثال در ترسیم خط روند ، خط روندی که 8 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها سه مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است. همچنین خط روندی که به مدت 9 ماه تاثیر خود را حفظ کرده نسبت به خط روند 9 هفته ای و یا 9 روزه اهمیت بسیار بیشتری دارد. اعتبار بیشتر خط روند اعتماد و اعتبار بیشتری را به وجود می آورد و نفوذ در آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خط روند باید شامل تمام نوسانات قیمت باشد
خطوط روند در نمودار میله ای باید کاملا در بالا یا پایین میله های روزانه (محدوده نوسان قیمت در طول روز) رسم گردد و قیمت های بالایی یا پایینی را نیز در برگیرد. بعضی از چارتیست ها ترجیح می دهند خط روند را از متصل کردن قیمت پایانی رسم کنند هر چند که این روش استاندارد نیست، ولی مطمئنا قیمت پایانی مهم ترین قیمت در طول یک روز است. تکنیک به کارگیری کل فعالیت های قیمت ها برای رسم خط روند کاربرد رایج تری دارد.
شکل 3- رسم صحیح خط روند که باید کلیه قیمت های روز را در بر گیرد (خط روند قیمت های پایینی در نمودار میله ای را در بر گرفته است)
چگونه نفوذهای کوچک به خط روند را بررسی کنیم ؟
به هنگام ترسیم خط روند در بورس ، گاهی اوقات قیمت در طول روز به داخل خط روند نفوذ می کند اما در انتهای روز، قیمت پایانی در مسیر خط روند شکل می گیرد و تحلیل گران را در شک و تردید باقی می گذارد که آیا روند شکسته شده است یا خیر ؟ (شکل 4 را ببینید)
شکل 4- گاهی اوقات نفوذ یک روزه قیمت در خط روند چارتیست را در این شک باقی می گذارد که آیا خط روند هنوز معتبر است یا باید خط جدیدی رسم کرد. یک پیشنهاد این است که خط اولیه را حفظ کرد و خط جدید را نیز رسم کرد تا بتوان تشخیص داد که کدام یک معتبرتر است.
شکل 4 یکی از این موقعیت ها را نشان می دهد. قیمت در طول روز خط روند را می شکند ولی در انتهای روز به بالای خط روند برمی گردد و قیمت پایانی بالای خط روند رقم می خورد. آیا لازم است تا دوباره خط روند را رسم کنیم ؟ متاسفانه قانون صریح و سریعی برای چنین موقعیت هایی وجود ندارد. گاهی اوقات بهتر است که نفوذ کوچک قیمت را نادیده بگیریم مخصوصا زمانی که حرکت قیمت، اعتبار خط روند اصلی را تایید می کند.
چگونه یک خط روند در بورس شکسته می شود ؟
به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در موج صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهم تر از نفوذهایی است که ناشی از نوسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکال از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ 3 درصد در قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه 3 درصد آموزش بهترین روش رسم خط روند در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت یک سهام خط روند صعودی خود را در قیمت 1500 تومان شکسته باشد قیمت پایانی باید 3 درصد پایین تر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی باید قیمت سهام به 1455 تومان برسد. واضح است که معیار 3 درصد برای دوره های کوتاه مدت مناسب نمی باشد و شاید معیار 1 درصد در این موارد بهتر باشد.
قانون درصد نشانگر یکی از انواع فیلترهای قیمت است. چارتیست های بازار سرمایه، نفوذ کامل همه قیمت ها را لازم می دانند (اعم از بالایی، پایینی و پایانی). اگر فیلترها کوچک باشند تردید نسبت به درستی اخطارها همچنان باقی می ماند و اگر خیلی بزرگ باشند حرکات ابتدایی قیمت را از دست خواهیم داد. یک معامله گر شخصا باید بهترین فیلتر را بر اساس نوع هر روند تشخیص دهد. فیلتر پیشنهادی دیگری نیز به نام فیلتر زمان وجود دارد که به میزان نفوذ کافی قیمت در خط روند در اثر افزایش یا کاهش قیمت نیاز دارد.
یک فیلتر رایج زمان، قانون دو روزه می باشد به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند. بنابراین برای شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت های پایانی باید حداقل به مدت دو روز متوالی زیر خط روند بسته شوند. شکسته شدن این خط تنها در یک روز قابل قبول نیست. فیلتر زمان و فیلتر نفوذ 1 تا 3 درصد در مورد شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت مهم نیز کاربرد دارند. فیلتر دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از تشکیل قیمت پایانی آخرین روز هفته در بالای خط روند.
چگونه خطوط روند به یکدیگر تبدیل آموزش بهترین روش رسم خط روند می شوند ؟
سطوح حمایت و مقاومت هنگامی که شکسته می شوند به یکدیگر تبدیل می شوند. همین قانون به هنگام ترسیم خط روند نیز صادق است. (شکل های 5 الف و 5 ب را ببینید)
شکل 5 الف- مثالی از تبدیل خط حمایت صعودی به خط مقاومت. معمولا خط حمایت پس از شکسته شدن، به یک مانع مقاوم در برابر موج های صعودی تبدیل می شود.
شکل 5 ب- اغلب مواقع خط روند نزولی بعد از شکسته شدن تبدیل به خط حمایت می شود.
به بیان دیگر خط روند صعودی (خط حمایت) هنگامی که به طور قطع شکسته شود تبدیل به خط مقاومت خواهد شد و بدین ترتیب خط روند نزولی نیز هر گاه به طور قطعی شکسته شود تبدیل به خط حمایت خواهد شد.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی