تله های ذهنی در سرمایه گذاری

۱۳ تله ذهنی که کنترل زندگی ما را در دست گرفتهاند
پارسینه: حتما شما نیز همانند اغلب مردم به نیروی ذهن ایمان دارید و میدانید که با قوهی خیال و افکار خود به هر آنچه میخواهیم برسیم. اما همین ذهنِ دوستداشتنی و عزیز قادر است بهگونهای ما را فریب دهد تا بدون اینکه متوجه باشیم در مسیر اشتباه و خطر گام برداریم.
حتما شما نیز همانند اغلب مردم به نیروی ذهن ایمان دارید و میدانید که با قوهی خیال و افکار خود به هر آنچه میخواهیم برسیم. اما همین ذهنِ دوستداشتنی و عزیز قادر است بهگونهای ما را فریب دهد تا بدون اینکه متوجه باشیم در مسیر اشتباه و خطر گام برداریم. برخی از تلههای فکری برای آدمی بسیار مضر و خطرناک هستند و پیامدهای ناگواری بدنبال خواهند داشت. از اینرو بسیار مهم است که سطح آگاهی و توانایی تشخیص خود را ارتقا بخشیده و در مسیر زندگی سالمتر و موفقتر حرکت کنیم. برای این منظور، در ادامه این مطلب برخی از رایجترین تلههای ذهنی را برایتان برشمردهایم تا هرگز در آنها گرفتار نشوید.
بحث تا پیروزی
دو دانشمند به نامهای هوگو مرسیه و دن اسپربر فرضیهای ارائه دادهاند که میگوید، مردم آموختهاند که چگونه بحث کنند تا در نهایت بتوانند روی همدیگر تاثیر بگذارند. جامعه مدرن امروزی نیز دقیقا به همین مساله بستگی دارد، که مردم نمیتوانند حتی وقتی بحث در حال تمام شدن است، به مشاجره و جدل کردن خاتمه ببخشند. در دوران باستان، کم آوردن در بحث به معنای کاهش شانس حیات بود. یعنی اگر کسی در مشاجرهها و دعواها برنده نمیشد، امکان کشتهشدنش زیاد بود. شاید به همین خاطر است که انسانها یاد گرفتهاند تا حد امکان باید برای محق جلوه دادن خود تلاش کنند.
قیاس معالفارق
قیاس معالفارق یعنی مقایسه نادرست و زمانی استفاده میشود که شما دو سوژه یا دو موضوع کاملا نامرتبط را با هم مقایسه کنید. بهطور مثال، برخی این اعتقاد را دارند که هر چه جثه سگ بزرگتر باشد، میزان سبعیت آن نیز بیشتر خواهد بود. اما واقعیت این است که اندازهی بدن سگ به عصبانیت یا رفتار آن هیچ ارتباطی ندارد و چنین باور یک قیاس معالفارق بشمار میرود.
«فقط» به آشناها اعتماد کردن
از زمانی که جمعیت انسانها افزایش یافت، دستهها و گروههای مختلفی هم در جوامع شکل گرفت. همیشه هم اینطور بوده که انسانها به کسانی که در گروه خودشان حضور دارند (خانواده، دوستان، همکاران یا همکلاسیها) بیشتر از اعضای گروههای دیگر اعتماد داشتهاند. ما اغلب به اعضای تیم مقابل بیاعتماد هستیم و همیشه با شک و ظن به آنها مینگریم. محققان این پدیده را «جانبداری درونگروهی» یا «تبعیض درونگروهی» مینامند. مردم اغلب در ارزش و اعتبار گروههایی که خودشان در آن حضور دارند، اغراق میکنند و در مقابل، کسانی که نمیشناسند را دستکم میگیرند.
عمومیت دادن یک اتفاق به کل زندگی
اگر تصور میکنید که اگر یک اتفاق یکبار بیانگر واقعیتی بوده، حتما در دیگر شرایط هم همین مفهوم را باید داشته باشد، سخت در اشتباه هستید و در تلههای ذهنی گرفتار شدهاید. اگر یک فروشنده سر شما کلاه گذاشته و مبلغ بیشتر از خریدتان از کارتتان برداشت کرده، دلیل نمیشود که به همه فروشندهها شک کنید.
اعتماد کورکورانه به باورهای جمعی
اغلب مردم خیال میکنند اگر گروهی از افراد به یک موضوع باور داشته باشند، یا یک مسیر را بروند یا یک کار مشخص را انجام دهند، پس آن موضوع، مسیر یا کار حتما درست است؛ یعنی تصور میکنند که «امکان ندارد اکثریت مردم اشتباه کنند». این افراد اغلب اگر متوجه شوند که باور شخصی آنها مورد قبول بقیه نیست، سریعا از آن دست میکشند زیرا به صحت آن شک میکنند. تمایل درونی انسان برای قبول نظرات گروهی باعث میشود تا ما پیش از قبول هر نظری، دادههای آماری را با دید منتقدانه بررسی و ارزیابی کنیم. به این صورت میتوانیم از پیروی کردن کورکوانه یک ایده نادرست دست برداریم.
فقط رفتارها و کارهای «مثبت» خود را به یاد آوردن
همه مردم همیشه فقط کارهای خوب و مثبت خود را با خاطر میآورند و بعضا حتی در این کار زیادهروی هم میکنند. دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل در این رابطه گفته: بسیار عجیب است که فقط عده محدودی از انسانها نظرات و عقاید خود را تغییر میدهند. از آن عجیبتر اینکه وقتی چنین کاری را میکنند خودشان متوجه این امر نیستند. پس از تغییر عقیده دادن همه تصور میکنند که از اول همینطور فکر و رفتار میکردهاند.
تغییر شرایط زندگی در آینده
چندین مطالعه علمی متفاوت نشان داده، وقتی انسان خود را در آینده تصور میکند، بخشی از مغز که مسئول فکر کردن به دیگران است، فعال میشود. به زبان سادهتر، وقتی از ما خواسته میشود تا به آینده خود فکر کنیم، اغلب فردی را در ذهنمان مجسم میکنیم که به خودِ واقعیمان در زمان حال هیچ شباهتی ندارد.
«اثر پلتزمن»
ایده این اثر این است که فراوانی امکانات حفاظتی و امنیتی مختلف این احساس را به فرد میدهد که او شکستناپذیر و مغلوب نشدنی است. به همین خاطر، احتمال تصادف بالا میرود. بهطور مثال، اگر شما کلاه ایمنی را از یک موتوسوار بگیرید، بسیار ایمنتر رانندگی خواهد کرد تا زمانی که همه تجهیزات ایمنی را پوشیده باشد.
تلهی ذهنی «انتظار مثبت»
این دام فکری اغلب در کسانی مشاهده میشود که علاقه زیادی به قمار کردن دارند. آنها تصور میکنند که پس از چندین بار باختن در بازی، حتما در دست بعدی برنده خواهند شد. تصور غلط در مورد خوششانسی و اقبال در مورد کار انسانها هم میتواند مصداق داشته باشد.
عبارات قافیهدار و موزون
مردم وقتی با عبارتهای ریتمدار مواجه میشوند، بیشتر به آن اعتماد میکنند. به همین خاطر است که اغلب کمپانیها برای شعارهای تبلیغاتی خود از عبارات موزون و خوشقافیه بهره میگیرند.
توجه به خبرهای بد
مردم اغلب به سمت خبرهای بد گرایش بیشتری دارند. دانشمندان گمانهزنی میکنند که از نظر مردم، خبرهای بد اهمیت بیشتری دارد. همچنین این خبرها باعث میشود تا مردم اعتماد بیشتری به آن پیدا کنند. شاید به این خاطر که اخبار خوب همیشه مورد سوءظن قرار دارند و خیلی جذاب نیستند.
تاثیر ایکیا
اگر مادر یا مادربزرگ ما برایمان یک دستکش ببافد، آن را بسیار دوست خواهیم داشت. این در حالیست که اگر همان دستکش را در مغازه ببینیم، به هیچ عنوان نظرمان را جلب نمیکند. دلیلش این است که انسان عادت دارد برای مسایل و وسایلی که به خویشاوندان، خانواده و نزدیکان او مربوط میشود ارزش و اعتبار بیشتری قایل باشد.
برتری بر دیگران
بر اساس مطالعات جدید، گفته میشود کسانی که رانندگی میکنند بسیار دوست دارند دستفرمان خود را به رخ دیگران بکشند. تقریبا بیشتر مردم، مهارتهای خود را بیشتر از حد متوسط میدانند و به توانایی خودشان شک ندارند. همین بزرگپنداریِ مهارتها باعث میشود تا باور درست و واقعی نسبت به خود نداشته باشند.
در آخر این سوال پیش میآید که چگونه میتوان از این دامهای ذهنی و فکری رهایی یافت؟ بهترین روش برای این منظور این است که از کلیشههای فکری موجود دست بکشید. هرگز احساسات خود را با آنچه اجتماع یا دیگران سعی در القاء آن دارند، اشتباه نگیرید.
وام خرید مسکن افزایش نمییابد
تهران (پانا) - وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه خانههای خالی به تله سرمایه گذاری تبدیل شده، از پیگیری اجرای دو برنامه مالیات بر عایدی و مالیات بر خانههای خالی برای ساماندهی بازار مسکن خبر داد.
محمد اسلامی با حضور در برنامه تلویزیونی «سلام صبح بخیر» درباره بازار مسکن گفت: بررسیهای ما نشان میدهد تحولات در بخش مسکن و التهابات قیمتی هیچ تناسبی با تقاضای مسکن ندارد بلکه نوسانات ارزی سبب شد تا مردم کالای خود را به قیمت ارز تجدیدارزیابی کنند که عمدتاً برای حفظ ارزش داراییهای خود آن را به ملک تبدیل کرده اند. همین موضوع سبب افزایش قیمت مسکن شده است.
وی افزود: دولت غیر از کالاهایی که در آن دخالت مستقیم دارد، مانند تهیه کالاهای اساسی هیچ دخالتی در تعیین قیمت سایر کالاها نداشته و مسکن نیز مانند سایر کالاها ارزش خود را با نرخ ارز تعدیل میکند.
وزیر راه شهرسازی در خصوص اجاره بها گفت: نرخ اجاره بها نیز تابعی از نرخ تورم و مسکن است و تحولات ۱۰ سال اخیر نشان میدهد همواره این دو شاخص در اجاره بها تأثیر داشته اند. در سال ۹۲ که بیشترین میزان تولید مسکن را داشته ایم باز هم قیمت مسکن افزایش داشته است.
اسلامی تصریح کرد: تحولات بازار ارز متأثر از تحولاتی است که خارج از بخش مسکن بخصوص نوسانات ارزی رخ میدهد. اینکه مردم ارزی را به خصوص دلار را جایگزین پول ملی کنند تا ارزش داراییهای خود را حفظ کنند از اول انقلاب وجود داشته و بخش زیادی نیز، آن را تبدیل به ملک میکنند.
به گفته وزیر راه و شهرسازی، آمریکاییها تلاش کردند تا در جنگ اقتصادی ارزش پول ملی را کاهش دهند و قدرت خرید مردم نیز خود به خود کاهش یابد. وقتی آمریکاییها کانالهای رسمی تبادل مالی را میبندند و ما مجبور باشیم از کانالهای غیر رسمی تبادل کالا کنیم، خود به خود فساد زا است.
وی با بیان اینکه علیرغم وجود شرایط تله های ذهنی در سرمایه گذاری سخت اقتصادی تراز تجاری کشور مثبت است، ادامه داد: هیچ گاه به اندازه زمان فعلی حجم کالاهای اساسی را در انبارها نداشته ایم.
اسلامی درباره مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانههای خالی نیز افزود: ما با مالیات بر عایدی سرمایه کاملاً موافقیم. آنچه سبب شد تا طرحی که در مجلس در جریان بود را متوقف کنیم این بود که طرح مجلس تله های ذهنی در سرمایه گذاری بر مالیات بر عایدی مسکن تمرکز داشت. دولت معتقد است تصویب این طرح سبب فرار سرمایه از بخش مسکن میشد و باید این نوع مالیات به سایر بازارها نیز تسری داده شود.
وی افزود: همچنین به دنبال تعیین تکلیف بحث مالیات بر خانههای خالی هستیم. برای اجرای این طرح میبایست سامانه ملی املاک و اسکان را ایجاد میکردیم. در دوره وزارت قبلی اعلام تله های ذهنی در سرمایه گذاری تله های ذهنی در سرمایه گذاری شد که اجرای این کار از عهده وزارت راه و شهرسازی بر نمیآید و باید به شهرداریها داده شود چون آنها در جریان تعداد واحدهای ساخته شده در هر شهر هستند. با این حال از زمانی که به وزارت راه و شهرسازی آمده ام، معتقدم که خانههای خالی به یک تله سرمایه گذاری تبدیل شده و باید وارد بازار شوند. از این رو اجرای این دو مالیات را دنبال میکنیم.
اسلامی در ادامه در رابطه با مسکن اجتماعی گفت: باید این پسوندها را برداریم؛ وظیفه قانونی ما تعادل بخشی به تولید و عرضه مسکن برای قشر متوسط و کم درآمد است.
وی افزود: وقتی شرایط تلاطمی در بازار ایجاد می شود باید مراقب قشر متوسط و کم درآمد باشیم.
اسلامی با بیان اینکه در کشور ما مسکن تبدیل به کالا شده است، گفت: این موضوع متاثر از بازارهای موازی و تحولات بازار است.
وی گفت: در کشورهای خارجی معمولاً شرکت های بزرگ، شهرداری ها، نهادهای عمومی غیردولتی و خصوصی، مجتمع های بزرگ احداث کرده و اجاره می دهند.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: بنده از همین تریبون فراخوان می دهم که ما حاضریم زمین رایگان در اختیار متقاضیان قرار دهیم تا واحد مسکونی بسازند و اجاره دهند.
اسلامی با بیان اینکه در جامعه آسیب پذیر ما باید بالانس عرضه و تقاضا داشته باشیم تا قشر متوسط و کم درآمد حمایت شود، اظهارداشت: سال گذشته ۵۴۵ هزار ازدواج ثبت شد و فرض بر این بوده که ۲۰ درصد از این افراد امکان تمکن دارند و ما برای ۸۰ درصد مابقی ۴۰۰ هزار مسکن را هدف قرار داده ایم و در پی این هستیم که با فعال کردن پروژه های نیمه تمام همچون مسکن مهر بتوانیم نیاز مسکن جامعه را پاسخ دهیم.
وی تاکید کرد: باید از تبدیل شدن مسکن به کالا در کشور جلوگیری کنیم.
اسلامی ادامه داد: من اعتقادی به اقتصاد دولتی ندارم اما معتقدم دولت و ملت باید با یکدیگر هم نفس باشند. دولت باید تصدی ها را واگذار کند. اما وقتی واگذار شد باید دنبال شود تا منافع مردم ضایع نشود. نه اینکه برخی ارز دولتی بگیرند و آن را با نرخ آزاد بفروشند.
وزیر راه و شهرسازی درباره مستأجران، تصریح کرد: شرایط اقتصادی بر قشر مستأجر فشار آورده است. من خودم این وضعیت را از نزدیک لمس کرده ام که برخی واسطه ها، مالک را تحریک می کنند تا مستأجر قبلی را جواب کند و مستأجر جدیدی با قیمت بالاتر جایگزین او شود.
وی افزود: دولت هیچ گاه در بخش اجاره مسکن مداخله نکرده است. اما آنچه بر بازار اجاره رایج است، تبعیت از بازار آزاد پول است. برای ساماندهی این وضعیت با توجه به قانون اجاره داری حرفه ای، در تلاشیم تا این وضعیت را سامان دهیم. نمی توانیم نسبت به مطالبه مردم بی تفاوت باشیم.
اسلامی یادآور شد: وضعیت بازار رهن و اجاره را در کشورهای مختلف مطالعه کرده ایم تا به تجربه دنیا در این بخش دست یابیم. در حال حاضر نیز به یک جمع بندی رسیده ایم و در کمیسیون اقتصادی دولت آن را به تصویب رسانده ایم تا کمیته تعیین نرخ رشد اجاره بها ایجاد شود.
وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد برای تصویب این لایحه مسیر مجلس را طی کنیم یک مسیر زمان بر خواهد بود به همین دلیل در تلاشیم تا این برنامه را به شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا ببریم تا به بازار اجاره بها انضباط بدهیم.
وی تأکید کرد: از سوی دیگر ساماندهی مشاوران املاک را در دستور کار داریم تا حقوق موجر و مستأجر و کارگزاران این بخش حفظ شود.
اسلامی درباره وام رهن مسکن گفت: دولت برنامه ای برای تأمین وام رهن مسکن دارد چرا که وام همواره یک منبع مالی قابل واگذاری به مردم است اما این نوع وام را وزیر اقتصاد مطرح کرده و باید جزئیات آن را از دژپسند پرس و جو کرد. شاید بخواهد این وام را از منابع قرض الحسنه و یا از منابع دیگر بانک ها، مبالغی را تملک کند و به کسانی که به ودیعه مسکن نیاز دارند، داده شود.
وزیر راه و شهرسازی با تأکید بر اینکه قرار نیست وام مسکن افزایش یابد، خاطرنشان کرد: ما به وام عرضه مسکن معتقدیم. زمین را در اختیار سازنده می گذاریم. بانک نیز ۸۰ درصد رقم سرمایه گذاری سازنده را تسهیلات می دهد و وقتی که توانست واحد خود را به فروش برساند، این وام به خریدار منتقل خواهد شد.
وی ادامه داد: وقتی طرح را مطرح کردند، برخی در اینستاگرام من کامنت گذاشتند که «وزیر از مردم بی خبر» اما باید بدانیم که ما با اقشار مختلفی روبرو هستیم و برخی توانایی پرداخت اقساط ۵ میلیون تومانی را دارند. آنها هم جزو مردم هستند. اگر فردی با سازنده توافق کند که وام بالاتری بگیرد و بتواند اقساط آن را بازپرداخت کند، او هم می تواند خانه دار شود. بنابراین نباید با یک راهکار تک بعدی به پیش برویم.
اسلامی درباره مالیات بر خانه های خالی، اظهار داشت: یک سیستم نرم افزاری تحت وب را راه اندازی کرده ایم تا اطلاعات را از شهرداری ها، دستگاه های خدمات رسان و انشعابات، ادارات ثبت و … را به هم متصل کنیم تا با اتصال به سامانه امور مالیاتی بتوانیم بانک اطلاعاتی خانه های خالی را به روز رسانی کرده و از خانه های خالی مالیات بگیریم.
وزیر راه و شهرسازی درباره پیوستن به کمپین «صاحبخانه خوب»، گفت: ما نیز به این کمپین میپیوندیم و کاری میکنیم که صاحب خانههای خوب امتیاز بگیرند. مالکانی که قرارداد اجاره بیش از یک سال امضاء کنند و سقف اجاره بها را رعایت کنند مشمول معافیت مالیاتی خواهند شد.
تلههای انگیزشی: چگونه با بی انگیزگی کارکنان مقابله کنیم؟
انگیزه، یا همان تمایل انجام کار بهموقع و بدون تعویق، هوشمندانه و همراه با سرمایهگذاری روحی کافی برای کسب توفیق، ۴۰ درصد موفقیت پروژههای تیمی را تله های ذهنی در سرمایه گذاری تشکیل میدهد. بااینحال، بیانگیزگی کارکنان مشکل بسیاری از سازمانهای امروزی است و مدیران اغلب در انگیزهبخشی اثربخش به کارکنان بیرغبت دچار مشکل هستند. بررسیهای پیرامون انگیزه نشان میدهد که کلید اصلی برای مدیران، در ابتدا شناسایی دلیل عدم انگیزش و بی انگیزگی کارکنان و سپس خلق یک استراتژی هدفمند است.
بررسی دقیق ماهیت بیانگیزگی کارکنان – قبل از انجام اقدام – بسیار مهم است. درواقع انتخاب استراتژی اشتباه میتواند باعث عقبنشینی فرد شده و او را برای بی انگیزگی بیشتر، مصممتر نماید (به کارمند بگویید بیشتر کار کند درحالیکه مشکل اصلی او این است که اصلاً نمیتواند این کار را انجام دهد).
دلایل بیانگیزگی کارکنان به چهار دسته تقسیم میشوند که به اصطلاح به انها تلههای انگیزشی میگوییم و عبارتاند از: ۱) عدم تطابق ارزشی، ۲) عدم خودکارآمدی، ۳) احساسات مخرب و ۴) خطای اِسنادی. هر یک از این چهار تله دارای ویژگیهای متمایزی هستند و برای فائق آمدن بر آنها به استراتژیهای متفاوتی نیاز داریم.
تله ۱، ناسازگاری یا عدم تطابق در ارزش: من بهاندازه کافی برای انجام این کار اهمیت قائل نیستم.
وقتی وظیفه یا کاری باارزشهای نهادینهشده در کارمندان منطبق نیست و یا به آنها کمک نمیکند، کارمندان نیز انگیزهای برای انجام آن کار نخواهند داشت.
چگونه کارکنان را از بند این تله انگیزشی رها کنیم؟ بررسی کنید که کارکنانتان به چه چیزی توجه و دقت دارند که میتواند موجب ارتباط آنان با کارشان شود. اغلب مدیران به اشتباه اینطور فرض میکنند که هر آنچه به خودشان انگیزه میدهد، دیگران را نیز برانگیخته میکند. سعی کنید با ایجاد فضایی برای گفتگو و اشتراک دیدگاهها، کارمندانتان را بشناسید و نحوه ارتباط آنها با کارشان را رمزگشایی کنید.
یکی دیگر از ارزشها، ارزش هویت است که نشان میدهد کارمند چقدر فکر میکند از پس مهارتهای اساسی برای انجام کار برمیاید. توجه داشته باشید که ارزش هویت نوعی ظرفیت است که هر کارمند با توجه به نقشهایی که برای انجام کار مهم قلمداد میکند، نسبت به انها تصمیمگیری میکند مانند مشارکت در کار گروهی، حل مسائل تحلیلی و یا کار تحتفشار.
ارزش اهمیت نیز نوع دیگری از ارزش است که میزان اهمیت کار را نشان میدهد. میزان اهمیت کار را میتوان از میزان تلاش کارمند برای توفیق شرکت در دستیابی به اهداف و مأموریتهایش فهمید. درنهایت، ارزش مطلوبیت است که هزینههای انجام یا عدم انجام کار را میسنجد و با مزایای انجام دیگر کارها مقایسه میکند. سعی کنید با روشهایی مزایای انجام وظایف کارکنان را بیان کنید و تأثیر انجام این وظایف را در اهداف بزرگتر کارکنان تشریح نمایید. گاهی اوقات ممکن است لازم باشد جهت بهبود بیانگیزگی کارکنان از یک کارمند بخواهید که حتی در حین انجام کاری که دوست ندارد جدی عمل کند و آینده روشن پیش رو تله های ذهنی در سرمایه گذاری و پیشرفتهای احتمالی آنان را شفاف کنید.
هنگامیکه فردی کارش را در ابتدا ارزشمند نمیداند و یا آن را با ارزشهای خود ناسازگار میبیند، بهترین کاری که یک مدیر میتواند انجام دهد این است که سعی کند برای کارمند چندین ارزش را در انجام یک وظیفه شغلی شفاف کند. احتمالاً با این کار، کارمند به یکی از ارزشهای نهادینه در این وظیفه شغلی، واکنش نشان خواهد داد.
تله ۲، عدم خودکارآمدی: من فکر نمیکنم که بتوانم این کار را انجام دهم.
زمانی که کارمندان بر این باورند که ظرفیت انجام کار مشخصی را ندارند، انگیزهای هم برای انجام آن نخواهند داشت.
چگونه کارکنان را از بند این تله انگیزشی رها کنیم؟ سعی کنید در کارکنان حس اعتمادبهنفس و شایستگی ایجاد کنید. این کار را از راههای گوناگونی میتوان انجام داد. یکی از آنها این است که به چالشهایی بپردازید که کارمند در گذشته به خوبی آنان را پشت سر گذاشته است. شما همچنین میتوانید از طریق سپردن کارهای چالشی و پیچیدهتری که در حیطه استعداد و توانمندی آنان باشد، عزتنفس و خودکارآمدی آنان را افزایش دهید. این کار از طریق تجزیه کردن یک کار پیچیده به تکههای کوچکتر و قابل مدیریتتر نیز انجامشدنی است.
اغلب کارکنانی که از عزتنفس و خودکارآمدی بیبهره هستند، متقاعد شدهاند که موفقیت در یک کار خاص نیاز به صرف بیشتر زمان و انرژی دارد که البته از حیطه توانمندی آنان خارج است. به آنان توضیح دهید که آنها توانایی موفقیت دارند اما ممکن است تلاش لازم را نداشته باشند؛ آنها را ترغیب کنید تا بیشتر تلاش کنند و به ثمربخشی تلاشها و موفقیتشان ایمان داشته باشند. این کار به مدیران کمک میکند حمایتهای اضافی آنان برای کاهش بیانگیزگی کارکنان مسیری روبهپیشرفت داشته باشد.
گاهی اوقات کارکنان در تله ضد انگیزه به دام میافتند. آنها ممکن است انگیزهای نداشته باشند، زیرا احساس میکنند شایستگی بهمراتب بیشتر از حدنصاب سازمان دارند. کارکنانی با خودکارآمدی افراطی، چالشهای مدیریت انگیزش را دشوارتر میسازند. کارمندان دارای اعتمادبهنفس بیشازحد، علیرغم اینکه فکر میکنند میدانند چه میکنند، اغلب دچار اشتباه میشوند. هنگامی که اشتباهی از سمت انها رخ میدهد، اصرار دارند که این معیارها برای ارزیابی موفقیت در وظایف سطح پایین است و شامل انها نمیشود. انها از این طریق مسئولیت ناکامی خود را نمیپذیرند.
نکته مهم در حین مواجهه با چنین کارمندانی، این است که از به چالش کشیدن توانایی و تخصص انها اجتناب کنید. در عوض، به آنها گوشزد کنید که نیازها و الزامات وظایف کاریشان را نادیده گرفتهاند و آنها را قانع کنید که بهتر است رویکرد متفاوتی را برگزینند.
تله ۳، احساسات مخرب: من حین انجام این کار احساس ناراحتی میکنم.
هنگامیکه کارکنان در حین انجام کار با احساسات منفی نظیر اضطراب، خشم یا افسردگی مواجه میشوند، انگیزهای برای انجام آن کار مشخص نخواهند داشت.
چگونه کارکنان را از بند این تله انگیزشی رها کنیم؟ این اتفاق در محیطی میافتد که برای شما ملموس و قابلدرک نیست بنابراین از خودشان کمک بخواهید و از طریق گوش دادن فعال از آنان بپرسید چه چیزی موجب ناراحتی و اضطرابشان در محیط کار میشود. موافق یا مخالف نباشید. سعی نکنید دلایل انها را از لحاظ منطقی بودن با نبودن ارزیابی کنید. فقط گوش کنید و سپس خلاصهای از آنچه شنیدهاید را جمعآوری نمایید و مجدداً در زمان کوتاهی صحبتهایشان را به خودشان بگویید و از انها بپرسید درست درک کردهاید یا خیر. اگر پاسخ منفی دادند با احترام عذرخواهی کنید و به آنان گوشزد کنید کاملاً دقیق گوش دادید اما شاید آنطور که بایدوشاید متوجه نشدهاید و از آنان بخواهید موضوع را برای شما رفع ابهام کنند. وقتی چنین کارکنانی احساس میکنند درک شدهاند، کمی تسکین مییابند. شاید بهتر باشد به آنان بگویید که تمام نکات گفتهشده را مدنظر خواهید گرفت و زمان دیگری را برای بحث در مورد برنامهریزی جهت بهبود امور هماهنگ کنید. چنین رویکردی به فرد کمک میکند تا بیشتر بر احساسات خود کنترل داشته باشد.
به خاطر داشته باشید که احساس خشم زمانی ایجاد میشود که فرد فکر کند کسی یا چیزی غیر از خودش باعث آسیب رساندن به او میشود و بهاینترتیب توسط فرد یا محیط خارجی مورد تهدید قرار دارد. از کارمند عصبانیتان بخواهید سعی کند مجدداً به آن فرد یا عاملی که موجب خشمش شده فکر کند و این بار منشأ خشم را جهل یا تصادف قلمداد کند، نه نیت فرد برای اذیت کردن او. راههایی را به او پیشنهاد کنید که بتواند از انها برای از بین بردن تهدید استفاده کند. افسردگی بعضیاوقات از اعتقاد کارکنان نسبت به خودشان ناشی میشود که خود را ذاتاً بیلیاقت میپندارند و فکر میکنند که نمیتوانند کنترلی بر این موضوع داشته باشند. در این مورد، باید تأکید کرد که انها “شکستخورده” یا “بیصلاحیت” نیستند، اما تنها نیاز به صرف زمان و انرژی بیشتری دارند تا کارها را به صورتی اثربخش انجام دهند. کارکنان مضطرب و استرسی اغلب با استفاده از همین رویکرد و همچنین یادآوری توانمندیهایشان میتوانند موفق شوند.
اگر چالشهای مرتبط با احساسات مخرب از طریق صرف زمان و تلاش مرتفع نشوند یا منشأ انها خارج از سازمان باشد، ممکن است امکان دسترسی رایگان کارمند به یک مشاور یا روانشناس راهحل مناسبی به نظر برسد.
تله ۴: خطای اِسنادی: من نمیدانم چه مشکلی با این کار دارم
خطای اِسنادی ریشه در تئوری اِسنادی در مباحث رفتار سازمانی دارد. وقتی کارکنان نمیتوانند دلیلی را برای تلاش جهت یک کار مشخص شناسایی کنند یا زمانی که تلاش در این سمت را به دلایلی فراتر از کنترلشان میدانند، انگیزهای برای انجام آن نخواهند داشت.
چگونه کارکنان را از بند این تله انگیزشی رها کنیم؟ به کارمند کمک کنید به طور روشن درباره دلیل تعارض خود با کارش صحبت کند. اشتباهات عمدی اغلب سرزنش میشود زیرا به نظر میرسد کارمند در پی بهانهای برای پوشش کار اشتباه خود یا انداختن کارش به گردن دیگران است (گواهی بیماری، اعتراض بیشازحد یا کمبود زمان). به کارکنان کمک کنید علت تعارض کارشان را بیابند، این کار میتواند به آنها کمک کند تا نسبت به وظیفهشان حالت دفاعی نداشته باشند. اگر دلیل انها در حیطه کنترل خودشان نیست (مثلاً سرزنش افراد دیگر، یا نقصی در خودشان که نمیتواند ثابت باشد)، علل دیگری را که تحت کنترل آنها هستند، مانند نیاز به اتخاذ استراتژی جدید یا اعمال سطح بالاتری از برنامهریزی در نظر بگیرید.
هدف از شناخت هر یک از این تلههای انگیزشی این است که بیشتر و منسجمتر در مورد آنچه مانع ابتکار، اشتیاق و تلاشهای ذهنی و مفهومی کارکنان است، اطلاعات به دست آوریم. تحقیقات نشان میدهد که مدیران میتوانند برای تشخیص مشکلات انگیزشی و بیانگیزگی کارکنان بیشتر تلاش کنند. هنگامیکه انگیزههای سازمانی رو به افول میرود، شناسایی اینکه دقیقاً کدام تله انگیزشی محرک چنین وضعیتی است، بسیار مهم است زیرا با تخصیص رفتار مناسب، همه چیز مجدداً رو به بهبود میرود.
تله خرسی و تله گاوی در بازار رمز ارز چیست؟
بازارهای سرمایه از قبیل رمزارز، سهام و فارکس مملو از تلههایی هستند که برای به دام انداختن معاملهگران خوشخیال و احساساتی طراحی شدهاند. دو نمونه از متداولترین تلههای موجود در این بازارها تله خرسی و گاوی است.
در این مقاله با نحوه شناسایی این تلهها و پی بردن به معنا و مفهوم آنها آشنا میشوید. به این ترتیب به معاملهگری تبدیل میشوید که سود بیشتری را به دست میآورد.
تله خرسی چیست؟
تله خرسی در واقع کاهشی سریع در یک روند صعودی است. تله خرسی در اغلب موارد قبل از اینکه مجددا به روند صعودی بازگردد خط حمایت قیمتها را میشکند. همین امر معاملهگران را ترغیب میکند که پس از اینکه خط حمایت اصلی فرو ریخت در جایگاه معاملاتی فروش قرار بگیرند. پس از گذشته تله، قیمتها روند صعودی را از سر میگیرند و خرسها در تله بدی گرفتار میشوند.
تله گاوی چیست؟
تله گاوی به افزایش ناگهانی قیمتها در طول روند نزولی اشاره میکند. درست مانند همتای خرسی، تله گاوی نیز به غلط، احساس بازگشت قیمتها را در معاملهگران ایجاد میکند. در این مورد تله به گونهای طراحی شدهاست که معاملهگران خوشباور را برای خرید دارایی مورد نظر وسوسه کند.
پس از گذشتن از فاز تله، قیمتها به روند نزولی ادامه میدهند و گاوها در دام گرفتار میشوند.
اکنون که به خوبی میدانید تله گاوی و خرسی به چه مفاهیمی اشاره دارند، زمان آن رسیدهاست که به بررسی نکاتی بپردازیم که شما را از دام این تلهها نجات میدهد.
حجم معاملات را بررسی کنید
روند بازگشت قیمتها اگر واقعی باشد به حجم بالایی از معامله نیاز دارد. اگر بدون مشاهده چنین حجمی در معاملات شاهد بازگشت ناگهانی قیمتها بودید، به احتمال زیاد حرکت ناگهانی قیمتها یک تله است.
واگرایی اندیکاتور RSI را زیر نظر داشته باشید
تله های خرسی و گاوی غالبا همراه با واگرایی شدید RSI هستند. RSI مخفف عبارت relative strength indicator به معنای اندیکاتور یا شاخص قدرت نسبی است. این شاخص ضربآهنگ میزان ضعف و قدرت قیمتهای یک دارایی را در نمودار مشخص میکند.
شاخص RSI بین ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. زمانی که RSI کمتر از ۲۵ باشد نشاندهنده آن است که دارایی به قیمتی بالاتر از حد معمول فروخته میشود. این درحالی است که اگر این شاخص بالاتر از ۷۵ باشد، خرید به قیمتی بالاتر از حد معمول را نشان میدهد. در حالی که قیمتها افزایش پیدا میکنند RSI نیز افزایش پیدا میکند؛ البته این اتفاق زمانی روی میدهد که ضربآهنگ و حمایتی نیز از این روند افزایش در میان باشد. به همین ترتیب شاخص RSI معمولا زمانی که قیمتها وارد روند نزولی میشود، کاهش پیدا میکند.
واگرایی زمانی روی میدهد که قیمت و شاخص RSI در دو جهت مخالف به حرکت خود ادامه دهند. این امر نشان میدهد که تغییرات قیمت دارایی ضعیف است و از ضربآهنگ قابلتوجهی نیز برخوردار نیست.
معمولا واگرایی منجر به بازگشت قیمتها در جهت مخالف میشود.
اخبار را دنبال کنید
اخبار خوب یا بد، عواطف معاملهگران بیتجربه را تحتتأثیر قرار میدهد و آنها را به سمتی سوق میدهد که تصمیمات هیجانی و عجولانه بگیرند.
بازارسازان به خوبی از این موضوع اطلاع دارند و با استفاده از اخبار، تله های گاوی و خرسی را آغاز میکنند. اگر شاهد تغییر مسیر ناگهانی قیمتها با حجم متوسطی از معاملات روبهرو بودید، بهتر است حتما پیش از هر تصمیمی اخبار را زیر نظر بگیرید.
در اکثر موارد حرکتهایی نظیر این به سادگی برای به بازی گرفتن احساسات معاملهگران طراحی میشوند.
از سفارشهایی برای تعیین حد زیان استفاده کنید
استفاده از سفارشهایی برای تعیین حد زیان یکی از حیاتیترین بخشهای هر استراتژی موفقی است. حتی اگر از انجام یک معامله اطمینان کامل داشته باشید نیز این احتمال وجود دارد که بازار کاملا در خلاف جهت شما حرکت کند.
تعیین یک بازه برای حد ضرر از اهمیت ویژهای برخوردار است. به این منظور اگر معاملهای در خلاف مسیر مورد نظر شما حرکت کرد باید جایگاه معاملاتی خود را ببندید. تعیین 1-2 درصد ضرر نقطه خوبی برای شروع است.
هوشمندانهترین کار این است که همواره در استراتژی معاملاتی خود با سفارشهایی برای تعیین حد ضرر، زیان احتمالی را در نظر بگیرید. به این ترتیب تا حد امکان خود را از دام تصمیمگیریهای احساسی نجات میدهید. انتظار نداشته باشید که بازار مطابق با میل شما رفتار کند؛ چراکه در اکثر موارد این اتفاق روی نمیدهد.
در نتیجه تله های خرسی و گاوی یکی از متداولترین انواع خطرات موجود در معاملات بازار رمزارز به شمار میروند. خوشبختانه این امکان وجود دارد که تا جای ممکن ضررهای ناشی از این تلهها را به حداقل رساند. البته اگر استراتژی درستی را برای معاملات خود در نظر گرفته باشید و از پیشزمینه ذهنی خوبی نیز برخوردار باشید.
۵ ایده عجیب «نیکولا تسلا» نابغه قرن بیستم و ادعای ارتباطش با فرازمینیها! + تصاویر
«نیکولا تسلا» یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای قرن بیستم بود، اما نامش همیشه زیر سایه «ادیسون» آورده میشد.
به گزارش ایلنا، «نیکولا تسلا» نه تنها در تحقیقات دانشمندان پیش از خود تحول ایجاد کرد بلکه با پیشی گرفتن از دانشمندان زمانش گامی بلند در مسیر پیشرفت علم برداشت. «تسلا» در سال ۱۸۸۴ میلادی برای تحقق آرزوهایش به دیدار «ادیسون» در آمریکا رفت و در ابتدا زیر نظر «توماس ادیسون» مسئول اصلاح طرح جریان مستقیم برق او بود. پس از مدتی، طرح جریان متناوب برق را با «ادیسون» مطرح کرد، اما با مخالفت شدید او مواجه شد. در نتیجه فعالیتهای علمی اش را با حمایت برخی از سرمایه داران زمان خود به صورت مستقل آغاز کرد. پس از مدتی، طرح او توانست طرح جریان مستقیم برق «ادیسون» را شکست بدهد.
تا پیش از قرن بیستم، برق فقط یک کنجکاوی علمی بود و بسیاری از مردم نسبت به کارایی آن تردید داشتند. موفقیت طرح «تسلا» نه تنها نقطه عطفی در جهان بود بلکه او را به رویای کودکی اش یعنی گرفتن برق از آبشار نیاگارا رساند. در ۱۶ نوامبر ۱۸۹۶ میلادی اولین چراغها در یکی از ایالتهای نیویورک روشن و در مدت کوتاهی کل نیویورک برق رسانی شد. تحقیقات «تسلا» در زمینه برق تنها بخشی از نوآوریهایی بود که او را سر زبانها انداخت. او در عمر خود بیش از ۱۱۱ اختراع در آمریکا و ۱۰۰ اختراع در جهان به ثبت رساند و البته عدهای درباره رابطه اش با فرازمینی ها، اسنادی منتشر کردند. هرچند این ادعاها بیشتر شبیه قصه است، اما بهانهای شد تا برخی از اختراعهای بلندپروازانه «تسلا» را با هم مرور کنیم و با ذهن مرموز او بیشتر آشنا شویم.
۱- اشعه مرگ | سلاحی برای پایان جنگ
«تسلا» در سال ۱۹۱۵ میلادی تصمیم به ساخت سلاح قدرتمندی گرفت که بتواند در برابر هر حملهای مقاومت کند. او سالها روی این طرح کار کرد تا در ۱۹۳۴ میلادی اعلام کرد، موفق به ساخت چنین سلاحی شده است. «تسلا» در توضیح سلاحش گفت: «این سلاح میتواند برای همیشه به جنگ پایان دهد و آن را به چیزی مانند دیوار چین تشبیه کرد که میتوانست از مرزهای ملی کشورها حفاظت کند.» روزنامهها سلاح «تسلا» را «اشعه مرگ» یا «اشعه صلح» نامیدند، اما «تسلا» اختراع جدیدش را «تلفورس» خواند. او در طراحی سلاحش از ذرات باردار استفاده کرد که بُردی حدود ۳۰۰ کیلومتر داشت. «تسلا» ادعا کرد از «جی پی مورگان» و چندین کشور مانند انگلستان، یوگسلاوی و آمریکا برای سرمایه گذاری روی سلاحش کمک خواسته است، اما آنها طرحش را جدی نگرفتند. در اواخر عمرش نیز مدعی شد؛ عدهای قصد دزدیدن اسرار سلاح تلفورس را داشتند، اما چیزی پیدا نکردند. «تسلا» برای در امان نگه داشتن تحقیقاتش، بیشتر آنها را روی کاغذ ننوشت. همین مسئله باعث شد که با مرگش در ۱۹۴۳ میلادی، اسرار تلفورس هم بمیرند البته بعضیها میگویند «تسلا» تحقیقاتش را روی کاغذ نوشته بود، اما FBI بعد از مرگ او هنگام جست وجوی اتاقش، دست نوشته هایش را دزدیدند و بسیاری از سلاحهای کنونی را از روی این دست نوشتهها ساخته اند. این ادعاها تاکنون ثابت نشده است.
۲- نوسان ساز | دستگاهی برای شبیه سازی زلزله
«نیکولا تسلا» در ۱۸۹۳ میلادی با استفاده از قدرت بخار یک دستگاه نوسان ساز اختراع کرد. این دستگاه عملکردی مانند زلزله داشت، اما تا مدتها هیچ فردی اطلاعی از وجود آن نداشت. او سالها پس از اختراع خود به خبرنگاران گفت که یک روز وقتی دستگاه نوسان سازش را برای آزمایش روشن کرده، ساختمان محل کارش در نیویورک به لرزه افتاده است. او مدعی شد همان طور که در طول آزمایش، قدرت دستگاه بیشتر میشد، صدای ترک خوردن زمین و دیوارها را شنیده است. «تسلا» گفته است ناگهان همه ماشینهای سنگین محل، شروع به پرواز کردند. او بلافاصله پس از این اتفاق، دستگاه را با یک چکش از بین میبرد. در همین لحظه پلیس و آمبولانس از راه میرسند. «تسلا» از دستیارانش میخواهد، صحبتی از این ماجرا نکنند و به پلیس بگویند این اتفاق فقط یک زمین لرزه بوده است. او پس از اطلاع از عواقب فاجعه بار استفاده گسترده از این اختراع، دیگر حرفی از آن نمیزند. برخی نظریه پردازان معتقدند در پروژههایی مانند هارپ از دستگاه نوسان ساز «تسلا» استفاده شده است. ادعایی که همچون مورد اول هنوز به اثبات نرسیده است.
۳- دوربین ذهن | دستگاهی برای خواندن ذهن
«تسلا» معتقد بود میتوان از اندیشه انسان عکس گرفت. او در ۱۸۹۳ میلادی در آزمایش هایش، از این فکر الهام گرفت. «تسلا» به فکر ساخت ماشین یا دوربینی بود که از افکار و تصورات ذهنی انسان عکس بگیرد و آن را روی یک نمایشگر نشان دهد. او در ۱۹۳۳ میلادی به خبرنگاران گفت که آزمایشها متقاعدش کردند وقتی عملی بدون تفکر آگاهانه در پاسخ به یک محرک انجام شود، تصویری روی شبکیه چشم به وجود میآورد که شاید بتوان آن را با یک وسیله مناسب خواند. او به دنبال ساخت دستگاهی بود که از تصویر شکل گرفته بر شبکیه چشم عکس بگیرد و روی نمایشگر نشان دهد. «تسلا» معتقد بود اگر این اتفاق با موفقیت انجام شود، ذهن همه ما مانند کتابهایی باز است که به راحتی میتوان آن را خواند البته اختراع «تسلا» آن طور که امیدوار بود، کار نکرد و هیچ وقت به واقعیت نپیوست. با وجود این محققان همچنان به دنبال ساخت دستگاهی هستند که «تسلا» آرزویش را داشت. دانشمندان الگوریتمهایی را طراحی کرده اند که میتواند سیگنالهای مغز را تفسیر کند همچنین با استفاده از تجزیه و تحلیلهای پیچیده ریاضی، شبکیه مصنوعی ساخته اند که تصاویر واقعی را برای ارسال به مغز به امواج الکتریکی تبدیل میکند.
۴- برج واردنکلیف | منبع رایگان و نامحدود برق
«تسلا» در سال ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۲ میلادی با سرمایه گذاری «جی پی مورگان» اقدام به ساخت برج «واردنکلیف» در نیویورک کرد. طرح «تسلا» نمونه اولیه ارتباط بی سیم در جهان بود. مورگان در ابتدا تصور میکرد هدف «تسلا» از ساخت این برج انتقال جهانی برق و اطلاعات است و بابت آن ۱۵۰ هزار دلار سرمایه گذاری کرد. «تسلا» در توضیح طرح خود گفت: «وقتی ارتباط بی سیم در سراسر جهان پیاده سازی و برقرار شود، زمین به یک مغز بزرگ تبدیل خواهد شد که میتواند در هر لحظه و نقطهای از جهان پاسخ گو باشد.» با وجود این، او هدف بلندپروازانه تری از ارتباط بی سیم در سر داشت. او قصد داشت تله های ذهنی در سرمایه گذاری از رسانا بودن پوسته زمین استفاده کند و به منبعی رایگان و نامحدود از الکتریسیته دست یابد. «تسلا» معتقد بود؛ ساکنان زمین میتوانند با فرو کردن یک میله در زمین به برق مجانی برسند. در صورت تحقق این ایده، وضعیت تامین انرژی در زمین به کلی دگرگون میشد، اما «تسلا» در سال ۱۹۰۶ میلادی این پروژه را رها کرد. برخی ادعا کرده اند این پروژه از جانب ذی نفعان حوزه انرژی متوقف شد و «مورگان» به همین دلیل پس از مدتی از ادامه تامین سرمایه آن منصرف شد.
۵- کشتی هوایی برقی | هواپیمایی بدون نیاز به حمل سوخت
«تسلا» از کودکی مجذوب ایدههایی بود که پرواز انسان را ممکن میکرد. او برای تحقق رویای کودکی اش، دانش مهندسی برق و مکانیک را با هم ترکیب کرد تا هواپیمایی مبتکرانه طراحی کند. «تسلا» پس از شکست طرح برج واردنکلیف در ژوئن ۱۹۱۹ میلادی در مجله «ریکانستراکشن» از مطالعاتش برای ساخت هواپیمایی فوق سبک خبر داد که میتواند هشت مایل بالاتر از سطح زمین پرواز کند. نکته جالب طرح «تسلا» آن جا بود که قصد داشت با استفاده از نیروگاههای برق بی سیم که الگو گرفته شده از پروژه برج واردنکلیف بود، به هواپیما سوخت رسانی کند. با این کار هواپیماها از حمل سوخت بی نیاز میشدند. «تسلا» در توضیح طرح خود گفت: «منبع تغذیه این کشتی هوایی تقریبا نامحدود است، زیرا نیروگاههای برق بی سیم میتوانند با هم در ارتباط باشند و انرژی لازم را به کشتیهای هوایی برسانند.» البته طرح «تسلا» برای ساخت این کشتی هوایی هم بی نتیجه ماند.
بررسی ادعای ارتباط «تسلا» با فرازمینی ها!
به عقیده بسیاری، «تسلا» ذهنی مافوق بشر داشت و نابغهای خلاق بود، اما در مقابل، عدهای به دلیل تفکرات عجیب و مرموزش او را دیوانه میخواندند. «تسلا» در یادداشت هایش از ارتباط تله پاتیک با فرازمینیها گفته است. او گفته تمام ایدهها و اختراع هایش را از فرازمینیها گرفته است. دفترچه یادداشت «تسلا» شامل طرحهای عجیب و بلندپروازانهای است که بسیاری از آنها یا به شکل راز باقی مانده اند یا فراتر از علم فعلی بشر هستند. مدتی قبل در اسناد FBI اطلاعاتی درباره «تسلا» عمومی شد. در این اطلاعات، نامهای خطاب به «مارگارت استرون» وجود داشت که به او ماموریت داده شد، کتابی درباره زندگی نامه «تسلا» بنویسد. در این کتاب آمده است؛ دستیاران «تسلا» مدعی شدند، دستگاه نیمه تمام او را که هدفش برقراری ارتباط با فرازمینیها بود بعد از مرگش تکمیل کردند. آنها در سال ۱۹۵۰ میلادی موفق به برقراری ارتباط با فرازمینیها شدند. فرازمینیها به دستیاران «تسلا» گفتند؛ او از سیاره ونوس آمده و در سال ۱۸۵۶ میلادی به یک خانواده زمینی سپرده شده است! البته به نظر میرسد خود FBI هم این ادعاها را چندان جدی نگرفته است.