آشنایی با تحلیل تکنیکال

جزئیات خبر
آشنایی با نمودارهای تحلیل تکنیکال کمک میکند تا از این ابزار به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.
نمودارهای مختلف در تحلیل تکنیکال کمک میکنند تا نتیجه گیری در مورد تحلیل بازار با دقت بیشتری انجام شود. هر کدام از انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال کاربرد و ویژگیهای خاص خود را دارد.
در این مقاله قصد داریم تا شما را با نمودارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و نحوه عملکرد آنها آشنا کنیم.
همان طور که میدانید از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی وضعیت آینده بازار و نحوه تغییر قیمتها استفاده میشود. تحلیل تکنیکال با بررسی و ثبت وضعیت بازار در قالب نمودار پیشبینی وضعیت بازار را انجام میدهد.
اما باید دانست که این نمودارها شامل چه مواردی هستند و نحوه استفاده از آنها چگونه است. آشنایی یا انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال کمک بزرگی برای افرادی است که می خواهند در این زمینه فعالیت داشته باشند.
نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
با توجه به اینکه نمودار یک ابزار بصری برای ارائه گزارش است، استفاده از آن تاثیر بالایی در افزایش آگاهی دارد. اگر فرد دانش مطالعه نمودار را داشته باشد به راحتی میتواند وضیعت قیمتها را شناسایی کند.
به نوعی میتوان گفت بدون استفاده از نمودار، تحلیل تکنیکال کارایی خاصی نخواهد داشت.
استفاده از نموار برای بررسی متغیر در طول زمان ضروری است. افرادی که مهارت لازم از تحلیل تکنیکال دارند برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری راحتتر عمل میکنند.
در ادامه سعی می کنیم با انواع این نمودارها به صورت خلاصه آشنا شویم. مشخص است که تحلیل و بررسی این نمودارها به دانشی فراتر از آشنایی سطحی با آن ها نیاز دارد.
نمودار خطی
نمودارهای مختلفی توسط تحلیلگران برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از این نمودارها نمودار خطی است که برای مشخص شدن تغییرات قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. تمرکز در این نمودار روی حرکت قیمتهای پایانی است.
نمونه: نمودار خطی سهام ایران خودرو
در حقیقت بدست آمدن این نمودار با استفاده از اتصال قیمتهای پایانی مربوط به دورههای زمانی مختلف انجام میشود.
نمودار خطی از جمله نمودارهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال است و توسط تحلیلگران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
درک آسان و ساده تغییرات و نوسانات قیمتها در طول زمان از ویژگیهای منحصربفرد این نمودار است.
زمانی که تغییرات قیمت پایانی مدنظر است و ارزیابی تحلیلگران روی قیمتهایی است که به توافق عمومی رسیده است، نمودارهای خطی کاربرد دارند.
جالب است بدانید که تایید حرکتهای آینده و همچنین تغییر انتظارات از جمله اطلاعات مهمی است که قیمت پایانی در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
این که هر نمودارهای خطی چگونه میتوانند چنین اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهند باید به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد. دانش استفاده از نمودار به مراتب مهمتر و اساسیتر از آشنایی با آن است.
نمودار میلهای
نمودار دیگری که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده معاملهگران قرار میگیرد، نمودار میلهای است. این نمودار علاوه بر اینکه میتواند قیمت پایانی را نمایش دهد در هر دوره زمانی میتواند قیمت پایین و بالا و قیمت باز را هم نمایش دهد.
نمونه: نمودار میلهای ایران خودرو
نمودار میلهای یکی از محبوبترین نمودارهای مورد استفاده در ایالات متحده آمریکا به شمار میرود. کارایی بسیار بالای این نوع نمدار در تحلیل تکنیکال باعث شده تا در بورسهای مختلف آمریکا، بسیاری از تحلیلگران بورس از این نمودارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
بالاترین قیمت High Price در نمودار میلهای با نوک هر میله عمودی و Low Price یا پایین ترین قیمت با ته هر میله نمایش داده میشود.
خط کوچک موجود در سمت راست میله Close Price یا قیمت پایانی است و زبانه موجود در سمت چپ میله Open Price یا قیمت باز را نمایش میدهد. البته بعضی مواقع در نمودار میلهای ممکن است قیمت باز نمایش داده نشود.
برای معامله گران اهمیت زیادی دارد که وضعیتی که قیمت پایانی نسبت به قیمت باز دارد چه مفهومی را در بر می گیرد. در صورت بیشتر بودن قیمت پایانی از قیمت باز، میله افزایشی به وجود میآید. شکل گرفتن میله افزایشی به این مفهوم است که افزایش قیمت در جریان معاملات بازار رخ داده است.
زمان قرار گرفتن قیمت پایانی در نقطهای پایینتر از قیمت باز نشاندهنده کاهش قیمت در جریان معاملات بازار است. نحوه تغییر قیمت بالا و پایین و باز و بسته در طول هر کدام از دورههای زمانی توسط هر میله نشان داده میشود.
نمودار شمعی
نمودار شمعی از دیگر مواردی است که در تحلیل تکنیکال برای تحلیل و بررسی قیمتها به کمک تحلیلگران میآید.
این نوع نمودار، پرکاربردترین نمودار برای تحلیل تکنیکال در ایرانی است.
نمونه نمودار شمعی (سهام ایران خودرو):
قدمت نمودارهای شمعی در میان ژاپنیها به بیش از 200 سال میرسد. البته همزمان با توسعه یافتن بازارهای مالی در دیگر نقاط جهان هم این نمودار مورد استفاده قرار گرفت.
در نمودار شمعی هم مانند نمودار میلهای سرشمع نشاندهنده بالاترین قیمت و ته شمع هم نشاندهنده پایینترین قیمت است.
نمودارهای شمعی با نام کندل استیک نیز شناخته میشوند.
رنگ بدنه نشاندهنده قیمتهای باز و پایانی است. در حقیقت میتوان گفت هر شمع متشکل از دو بخش سایه و بدنه است. سایهها مشخص کننده دامنه تغییرات قیمت در طول دوره زمانی مشخصی است.
فاصله بین قیمت باز و پایانی هم توسط بدنه شمع شناسایی میشود. در صورت کمتر بودن قیمت پایانی از قیمت باز، حالت شمع کاهشی در نمودار شمعی بوجود میآید. در این حالت نمایش بدنه شمع به صورت سیاه یا توپر است.
حالت شمع افزایشی هم زمانی پیش خواهد آمد که قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز باشد. در این حالت نمایش شمع به صورت توخالی یا سفید رنگ است.
به نوعی میتوان گفت که برداشتی که معاملهگران از وضعیت بازار دارند وابسته به بدنه شمع است. در صورت بلندتر بودن بدنه شمع نسبت به سایهها، نمودار شمعی نشاندهنده فشار فروش یا خرید است.
به طور کلی میتوان اینطور نتیجه گیری کرد که تعیین ضعف یا قدرت بازار و همچنین تعیین انتظارات وابسته به اندازه سایه و بدنه است.
زمانی میتوان از روی نمودار شمعی شدت تقاضای بازار را نتیجهگیری کرد که بدنه شمع بلند و توخالی بوده و نسبت به سایهها کوتاهتر باشد.
تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Technical Analysis
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود. در این مقاله شما را با تحلیل تکنیکی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود.
تحلیل تکنیکی یا تحلیل فنی روشی برای پیش بینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه آشنایی با تحلیل تکنیکال وضعیت گذشته بازار است.
در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
این روش تحلیل در بازار ارزهای خارجی، بازارهای بورس اوراق بهادار و بازار طلا و دیگر فلزات گرانبها کاربرد گستردهای دارد.
متخصصان تحلیل تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آتی سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
این نوع تحلیل با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت میپذیرد.
تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
این روش بیشتر مورد استفاده سفتهبازان قرار میگیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند.
در واقع سرمایهگذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره میجویند.
تحلیل تکنیکی (فنی)، با آزمون قیمتهای گذشته و حجم مبادلات حرکتهای آینده، قیمت را پیشبینی میکند.
آشنایی با انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال
سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) میباشد. در بخشهای زیر، ما میخواهیم روی سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) با هر سه این نمودار ها آشنا شویم . البته قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودار های OHLC نیز آشنا شویم.
نمودارهای OHLC
نمودارهای (OHLC) نمودار هایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده می شود ، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) ا را که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار می دهند.
قیمت باز (OPEN)
اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می گیرد
قیمت بسته (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله ای صورت گرفته است .
مثال از این ۴ قیمت و یک بازه معاملاتی
سهام شرکت ایران خودرو در تاریخی به صورت زیر معامله شده است این اعداد مربوط به یک بازه معاملاتی یک روزه است و در پایان روز این اعداد به دست می آید به تصویر زیر دقت کنید
در این تصویر قیمت باز (OPEN) ایران خودرو ۳۰۹۸ ریال است ،قیمت بسته (CLOSE) سهم را قیمت معامله که چون پایان روز است در نتیجه قیمت آخرین معامله ما نیز است مقدار ۳۰۷۸ ریال در نظر می گیریم .قیمت بالا (HIGH) سهم در بازه روز ۳۱۱۹ است و قیمت پایین (LOW) سهم مقدار ۳۰۶۰ ریال است . در ادامه می بینیم که با چه شکل هایی می توانیم در نمودار قیمت این اعداد را نشان دهیم.
نمودار خطی
ساده ترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازدو این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند . هر چند در نرم افزار های مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله آشنایی با تحلیل تکنیکال صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
میله صعودی و نزولی
در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است.وقتی میلۀ قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میلۀ قیمت نزولی است.
نمونه نمودار میله ای
تصویر زیر بخشی از سهام ایران خودرو است که به صورت نمودار میله ای هر روز آن نمایش داده شده است .
نمودار شمعی
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.
نمودار شمعی نموداری مشابه نمودار میله ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. ، نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می دهد. نرم افزار ها و تحلیلگران رنگ های برای نمایش یک شمع صعودی و یا نزولی از رنگ های متفاوتی استفاده میکنند؛ که البته با یک نگاه ساده شما می توانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام شمع صعودی و کدام نزولی است. . وقتی قیمت سهام رشد می کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می گیرد، شمع ما معمولا سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می شود.
تحلیل تکنیکال چیست؟ | معرفی شاخص های مهم تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیش بینی احتمالی تغییرات قیمت در بازارهای مالی مانند بازار بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و غیره به کار می رود. تحلیل تکنیکال مبتنی بر این نظریه است که قیمت های گذشته شاخصی برای عملکرد آینده هستند. همچنین این نظریه اضافه می کند که قیمت های موجود در بازار منعکس کننده تمام عوامل اثر گذار بر آن است.
تحلیل تکنیکال بر این اصل استوار است که پرایس اکشن فعلی و گذشته در بازار، قابل اعتمادترین شاخص برای درک پرایس اکشن آینده است. یعنی با بررسی قیمت های موجود در گذشته و قیمت فعلی می توان حرکت آینده قیمت ها را پیش بینی کرد.
جالب است که بدانید، تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه بسیاری از معامله گران فاندامنتال که تحلیل فاندامنتال را مبنای تصمیم گیرهای خود قرار میدهند از تحلیل تکنیکال برای هدفگیری خرید خوب و بهترین زمان ورود استفاده می کنند. حالا که متوجه شدید تحلیل تکنیکال چیست، به سراغ اجزای آن میرویم.
بازه زمانی در تحلیل تکنیکال
معامله گران تکنیکال، نمودارهای قیمت را برای پیش بینی حرکت آینده قیمت ها آنالیز می کنند. متغیرهای اصلی برای تحلیل تکنیکال عبارتند از بازه زمانی یا Time Frame، پرایس اکشن و اندیکاتورها.
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال از بازه های زمانی یک دقیقه ای تا ماهانه و حتی سالانه متغیر هستند. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال بیشتر از همه استفاده می کنند شامل موارد زیر است:
- نمودار ۵ دقیقه ای
- نمودار ۱۵ دقیقه ای
- نمودار ساعتی
- نمودار ۴ ساعتی
- نمودار روزانه
بازه زمانی که یک معامله گر برای بررسی و مطالعه انتخاب می کند معمولا بر اساس سبک معامله فردی آن شخص تعیین می شود. معامله گران روزانه یعنی افرادی که پوزیشن های معامله را در یک روز باز کرده و در همان روز می بندند از بازه های زمانی کوتاه مانند ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه سود می برند.
معامله گران میان مدت که پوزیشن های خود را برای چند شبانه روز باز نگه می دارند بیشتر مایل هستند بازار را با استفاده از نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته، روزانه و حتی هفتگی تحلیل کنند.
تغییرات قیمت که طی یک بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای رخ می دهد میتواند برای یک معامله گر روزانه که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت طی روز می گردد، بسیار مهم باشد. با این وجود، این تغییرات قیمت برای یک معامله گر که می خواهد یک پوزیشن میان مدت یا بلند مدت باز کند خیلی چشمگیر یا مهم نیست.
نمودار شمعی یا کندل استیک
نمودار شمعی ژاپنی مهمترین ابزار برای نشان دادن تغییرات قیمت روی یک چارت است. از این نوع نمودار می توان در انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بازار سهام، ارزهای دیجیتال، باینری آپشن و غیره استفاده کرد.
نمودار شمعی از پرایس اکشن طی یک بازه زمانی شکل می گیرد. هر شمع روی نمودار ساعتی نشان دهنده پرایس اکشن برای یک ساعت است در حالی که هر شمع بر روی نمودار ۴ ساعته، نشان دهنده پرایس اکشن طی یک بازه ۴ ساعته است.
نمودارهای شمعی به این صورت خوانده میشوند : بالاترین نقطه هر شمع نشان دهنده بالاترین قیمت سهام معامله شده طی آن دوره زمانی و پایین ترین نقطه شمع هم نشان دهنده پایین ترین قیمت طی آن مدت زمان است. بدنه شمع (مستطیل های قرمز یا سبز یا بخش قطور هر شمع که در نمودارهای بالا نشان داده شد)، قیمت های آغازین و پایانی در آن دوره زمانی را نشان می دهد.
اگر یک بدنه شمع سبزباشد نشان می دهد که قیمت پایانی (بالای بدنه شمع) بالاتر از قیمت آغازین (انتهای بدنه شمع) بوده است یا بعبارتی قیمت صعودی بوده است؛ بالعکس اگر بدنه یک شمع قرمز باشد یعنی قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین بوده است یا بعبارتی بازار نزولی بوده است.
البته رنگ شمع ها ممکن است که در پلتفرم های مختلف متفاوت باشد و همچنین شما می توانید بنابر علاقه خود از رنگ های متفاوت برای شمع صعودی و نزولی نیز استفاده کنید. بعضی از معامله گران از رنگ های سفید و سیاه برای تنه شمع استفاده می کنند (این فرمت رنگ پیش فرض بوده و به همین دلیل بیشتر استفاده می شود)؛ بعضی دیگر از معامله گران از رنگ های سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده می کنند.
هر رنگی که انتخاب شود، با یک نگاه می توان فهمید آیا قیمت در انتهای دوره زمانی با قیمتی پایین تر بسته شده است یا بالاتر. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب آسان تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است چون تحلیلگران الگوها و سرنخ های تصویری بیشتری دریافت می کنند.
اندیکاتورها
اندیکاتور چیست ؟
اگر میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و چگونه باید به یک تحلیلگر تکنیکال تبدیل شد باید در ابتدای کار با اندیکاتورها آشنا شوید. اندیکاتورها با بررسی داده های تاریخی بازار، مانند حجم معاملات، عملکرد بازار و آشنایی با تحلیل تکنیکال نوسانات، اطلاعاتی درباره حال و آینده بازار در اختیار معامله گر قرار میدهند. در اینجا تعدادی از مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی میکنیم.
میانگین متحرک
مووینگ اوریج یا میانگین متحرک، شاید یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال باشد. بسیاری از استراتژی های خرید و فروش از یک یا چند Moving Average استفاده می کنند. اگر ویدئوی آموزشی اندیکاتور Moving Average در تجارت آفرین را مشاهده کرده باشید حتما به روش کار این ابزار مهم تحلیل تکنیکال آشنا هستید. MA را می توان یکی از بهترین اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش دانست.
در کنار دریافت سیگنال شما می توانید از این اندیکاتور برای شناسایی روندها در بازه های مختلف استفاده نمایید. همچنین از آن می توان برای شناسایی نقاط بازگشت بازار نیز استفاه کرد.
شاخص قدرت نسبی
تقریبا تمام افرادی که کمی از تحلیل تکنیکال می دانند از اندیکاتور RSI برای معاملات خود استفاده می کنند. از این ابزار برای شناسایی تکانه ها یا مومنتوم، دریافت سیگنال خرید و فروش و شناسایی واگرایی استفاده می کنند. RSI بین دو بازه ۰ تا ۱۰۰ حرکت می کند.
اگر RSI در حدود یا بالای سطح ۷۰ باشد یعنی در ناحیه خرید افراطی قرار گرفته ایم. برعکس زمانیکه این ابزار در سطح زیر ۳۰ قرار دارید یعنی در ناحیه فروش افراطی قرار گرفته ایم.
فیبوناچی
حتی اگر با اندیکاتور فیبوناچی آشنا نباشید، حتما نام فیبوناچی را شنیده اید. این ابزار تحلیل تکنیکال می تواند سطوح دقیقی برای تغییرات قیمت نمایش دهد. اصلاحی یا retracement زمانی است که بازار دچار افت موقت شود – همچنین به عنوان بازگشت نیز شناخته می شود.
معامله گرانی که فکر می کنند بازار درحال حرکت است از فیبوناچی اصلاحی برای تایید نظر خود استفاده می کنند. زیرا این ابزار سطوح مقاومت و حمایت احتمالی را شناسایی می کند که نشان دهنده روند صعودی و نزولی است.
مک دی
یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال اندیکاتور MACD است. اندیکاتور مک دی ابزاری بسیار مفید برای دریافت سیگنال خرید و فروش است. برای آشنایی و یادگیری با آن حتما پست آموزش تصویری اندیکاتور MACD را مشاهده نمایید. این اندیکاتور تکانه های بازار را شناسایی می کند و به تریدرها کمک می کند که خطوط مقاومت و حمایت داینامیکی برای بازار ترسیم کنند.
بولینجر بندز
اندیکاتور بعدی بولینجر بندز است که یک ابزار مهم برای تحلیل تکنیکال بازار بشمار میرود. این ابزار بازه ای را برای شما مشخص می کند که قیمت ها معمولا بین آن بالا و پایین می روند. افزایش و کاهش پهنای این باند میزان نوسانات اخیر را بازگو می کند.
هرچقدر که باندها به یکدیگر نزدیکتر شوند یا به عبارتی پنها کمتر شود، یعنی نوسانات کم شده است و هرچقدر که باندها از یکدیگر دور شوند یعنی نوسانات افزایش یافته اند. برای استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از پست آموزش اندیکاتور بولینجر بندز در تجارت آفرین استفاده نمایید.
زمانیکه قیمت در خارج از این باند حرکت کند، یعنی قیمت ها در نقطه خرید یا فروش افراطی قرار دارند. از این اندیکاتور می توان برای شناسایی روند بازار نیز در کنار دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کرد.
شاخص Average directional index قدرت یک روند را نشان می دهد. این اندیکاتور در بازه بین ۰ تا ۱۰۰ حرکت می کند، جاییکه بالای ۲۵ نشان دهنده روند قدرتمند و زیر ۲۵ نشان دهنده تضعیف روند است.
معامله گران می توانند از این اندیکاتور برای جمع آوری اطلاعات درمورد روند بازار استفاده کنند و متوجه شوند که آیا روند کنونی با قدرت ادامه پیدا می کند و یا اینکه قیمت ها به زودی با تغییر روند مواجه خواهند شد.
این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای آشنایی با ADX فیلم آموزش اندیکاتور ADX را در سایت تجارت آفرین مشاهده کنید.
در ادامه مقاله تحلیل تکنیکال چیست به اندیکاتور ATR میرسیم. اندیکاتور ATR یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. از ATR میتوان در معاملات انواع بازارهای مالی مانند بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
ATR مخفف واژه Average True Range است که به فارسی می توان آن را میانگین محدوده واقعی ترجمه کرد. از این اندیکاتور میتوان برای شناسایی و اندازه گیری میزان نوسانات بازارها استفاده کرد.
همچنین اندیکاتور ATR در استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و آشنایی با آن برای یادگیری و درک این استراتژی ها بسیار مهم است. اگر میخواهید آشنایی با تحلیل تکنیکال وارد دنیای معامله گری در بازارهای مالی شوید حتما باید این اندیکاتور را بشناسید و استراتژی های استفاده از آن را یاد بگیرید. برای آشنایی با این اندیکاتور، آموزش تصویری اندیکاتور ATR را در سایت تجارت آفرین تماشا نمایید.
الگوهای شمع و چارت
حالا به یکی دیگر از مهمترین بخش ها در “تحلیل تکنیکال چیست” میرسیم و آن بخش الگوهاست. الگوها در تحلیل تکنیکال به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. این دسته ها عبارتند از الگوهای شمع و الگوهای چارت که در زبان انگلیسی به آنها CandleStick Patterns و Chart Patterns گفته میشود.
الگوهای شمع یا کندل استیک
الگوی کندل استیک حرکتی در قیمت هاست که به صورت گرافیکی در نمودار کندل استیک نشان داده میشود. برخی معتقدند این الگوهای آشنایی با تحلیل تکنیکال فرضی می توانند حرکت بازار خاصی را پیش بینی کنند. از جمله محبوب ترین الگوهای شمع میتوان به این الگوها اشاره کرد:
- دوجی – Doji
- شمع پوششی صعودی – Bullish Engulfing candle
- شمع پوششی نزولی – Bearish Engulfing Candle
- ستاره صبحگاهی – Morning Star
- ستاره شامگاهی – Evening Star
الگوهای چارت
الگوهای چارت، اشکلا فرضی و متمایز ایجاد شده در حرکت قیمت ها روی نمودار هستند. یک الگوی چارت با خطوطی که نقاط قیمتی مشخصی را به هم متصل میکند، شناخته میشود. از محبوبترین الگوهای چارت میتوان به این موارد اشاره کرد:
نتیجه گیری
تحلیل تکنیکال یک روش متمایز برای بررسی بازارهای مالی و انجام معاملات است. این نوع تحلیل به معامله گران اجازه میدهد تا شرایط بازار را بهتر درک کنند و برای آینده بازار نشانه هایی دریافت کنند. آشنایی با نمودار شمعی، اندیکاتورها و الگوها که از پرایس اکشن ناشی میشوند، اساس تحلیل تکنیکال است.
با این وجود شما نیازی ندارید تا از تمام اندیکاتورها، الگوها و غیره را به صورت همزمان برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده کنید، اما باید از بین آنها چند مورد را که برای استراتژی معاملاتی شما مناسب است را بخوبی درک کنید. بنابراین، پس از آشنایی با نمودارها، شمع ها، اندیکاتورها و الگوها شما نیاز دارید آنها را در یک استراتژی مناسب بگنجانید، تا بتوانید معاملات پرسودی انجام دهید و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید.
ما در تجارت آفرین سعی کردیم تا در بخش آموزش فارکس، تحلیل تکنیکال را بصورت جز به جز آموزش دهیم. همچنین در بخش آموزش رایگان فارکس، میتوانید با روش معاملات و استفاده از اندیکاتورهای و الگوها بصورت تصویری آشنا شوید.
در اتنها باید به این نکته اشاره کنیم که هیچ شاخص تکنیکالی بی نقص نیست. سیگنال ها تکنیکال هیچ کدام در همه مواقع صحیح نیستند. باهوش ترین معامله گران همیشه میدانند که سیگنال های تکنیکال ممکن است اشتباه راهنمایی کند. اما اگر یک استراتژی تحلیل تکنیکال به خوبی اجرا شود، می تواند قابلیت کسب سو را بالا ببرد.
چنانچه میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و میخواهید با بهترین اندیکاتورها و استراتژی های این نوع تحلیل آشنا شوید حتما کانال یوتیوب ما را دنبال کنید تا با ویدئوهای آموزشی موجود در آن بهتیر بتوانید بازارهای مالی را تحلیل کنید.
هشدار: انجام معاملات در بازارهای مالی ریسک بالایی دارد، بنابراین قبل از انجام معامله و ورود به دنیای تریدینگ حتما خود را برای قبول این ریسک آماده کنید.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
مقدمه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال :
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی است و طرفداران زیادی دارد، افراد برای حضور در بازارهای مالی برای تجزیه و تحلیل سهام شرکتی یا قیمت یک کالا به نمودار قیمتی آن مراجعه میکنند. تحلیل تکنیکال روشی است که همهی اصول آن بر طبق قیمت آن سهام یا کالا میباشد و آنچه از رفتار قیمت برداشت میشود و کلیه ابزاری که با استفاده از آن روی قیمت بتوان حرکتهای آینده سهامی یا قیمت کالایی را پیشبینی کرد را گویند. تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که به تدریج در طی دویست سال گذشته تکاملیافته است و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. اگرچه مشاهدات تجربی، روانشناسی و تحلیل رفتار طبیعی انسانها در ساختار این علم نقش پیداکرده است، اما استدلال و منطق هم در بستر آن جریان دارد. در ادامه این مطلب با تاریخچه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا می شویم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال پیش از نظریه داو
منشأ پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روشهای تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش بازمیگردد. زیرا همهچیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغازشده است.
هلندیها و ژاپنیها اولین تحلیل گران تکنیکی
گفته میشود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمتها، در بازار هلند معامله انجام میداده است. در ژاپن و در طی قرن هجدهم میلادی، تکنیکهای تحلیل شمعی رواج یافت که پایهگذار آن شخصی بود به نام “مونه هیسا هما” ( Munehisa Homma )
ژاپنیها در ابتدا از نمودارهای شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج آشنایی با تحلیل تکنیکال استفاده میکردند. با رشد بازارهای مالی، و به دلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش میبندند، تکنیکهای شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود آنکه ژاپنیها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمتها برداشتند، اما زمینههای پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالاتمتحده و توسط چارلز داو پایهریزی شد. زیرا ژاپنیها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیشبینی معرفی کردند، اما نمیتوان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیکهای متداول آن دوره در یک سطح دانست.
در تاریخچه تحلیل تکنیکال داو تنها به معرفی یا کشف چند ابزار یا روشی مخصوص نپرداخت، بلکه تحلیل تکنیکال را به عنوان یک علم پایهریزی کرد و اصولی در ارتباط با سرمایهگذاری، رفتار بازار و تغییرات قیمتها مطرح نمود.
پایهگذاری تحلیل تکنیکال سنتیپیش گامی چارلز داو
“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامهنگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد. در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازارهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارشها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود. در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه ی تحلیل گزارشهای مالی مهارت داشت، دعوت به همکاری کرد. آنها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را بانام “داو، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آنها پیوست. آنها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامهشان به عنوان مهمترین منبع اخبار سرمایهگذاران تبدیل شد. در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگینهای داوجونز پدید آورد که از ۹ سهم راهآهن و دو شرکت صنعتی تشکیل میشد. میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایهریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راهآهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را به وجود آوردند، هیچکدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقیمانده است. بعدها داو با تاسیس روزنامه والاستریت ژورنال در سال ۱۸۸۹ به عنوان سردبیر در آن روزنامه پذیرفته شد که بعدها این روزنامه یکی از معروفترین و محبوبترین روزنامهها در حوزه بازار سهام نیویورک شد.
آشنایی مردم با دیدگاههای داو
دیدگاههای چارلز داو در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی در بین مردم بیشتر شناخته شده و با گذشت زمان نظریات اولیه تکامل پیدا کرد. او با صرف زمان زیاد و تلاش خستگیناپذیر به بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام پرداخت. او از طریق نوشتن مقالات در ” والاستریت ژورنال ” باعث آشنایی مردم با دیدگاههای و اصول و مبانی نظرات خود گردید. به همین دلیل است که پژوهشهای او در بازار سهام آمریکا را میتوان مبدانی برای رشد و گسترش تحلیل تکنیکال در طی صد سال اخیر دانست.
تمرکز نظریهها و دیدگاههای وی بر روی ساختار حرکت و روند قیمت بوده و پیروان وی موفق شدند با تکامل دیدگاه او، در تاریخچه تحلیل تکنیکال روشی را برای تحلیل و پیشبینی آینده قیمت تحت عنوان تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به جهان معرفی کنند. آخرین نوشتههای داو در آوریل ۱۹۰۲ منتشر شد و کسی که فراتر از زمان خود میاندیشید، هشت ماه بعد در ۴ دسامبر ۱۹۰۲ در شهر بروکلین نیویورک و در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت.
بدون تردید داو سهم بزرگی در شکلگیری دانش تحلیل تکنیکال و شناخت بازار سرمایه و چگونگی عملکرد آن به مردم داشته است. او به خوبی بازار را درک کرد و با بینش کافی هشدارها و نظرات حرفهای خود را باصداقت برای سرمایهگذاران مینوشت.
باگذشت سالهای هنوز شاخصی که او پایهریزی کرد به عنوان مطرحترین نماگر بازار سهام و استفادهکنندگان از دانش تحلیل تکنیکال است. نام این شاخص به یاد آورنده کسی است که مبانی و اصول نظریهاش به خوبی رفتار بازارها را توضیح میدهد و برای بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیل گران الهامبخش است. هنوز پایههای نظریه داو پاسخ گوی نیاز سرمایهگذاران است و تا امروز کسی نه آنها را به طور کامل رد کرده و نه جایگزینی برای آن معرفیشده است.
گفتارها و دیدگاههای وی در مورد رفتار بازار و مباحث روند به «نظریه داو» شهرت یافته است که اساس و بنیان دانش تحلیل تکنیکال را میسازد. نظریه داو بر مبنای فلسفهای است که میگوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معنیداری را به درون خود جذب میکند و آشکارا آن را بازتاب میدهد. امروزه بسیاری از ابزارهای که در دانش تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد. مبنای شکلگیری آنها نظریات داو میباشد.
اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال
- بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
- تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند)
۱ – بازار همهچیز را منعکس میکند و همهچیز در قیمت لحاظ میشود
درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آنها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهمترین باور خود میدانند. یک تحلیلگر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی میماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آنرا عرضه و تقاضا میداند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش مییابد.
۲ – قیمتها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست
تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند به معنی اینکه بعد از شکلگیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را میتواند بیان دیگری از « قانون اول نیوتن » درباره حرکت دانست و میتوان آن را به این صورت نیز گفت که قیمتها تا زمانی که عواملی بازدارنده آنها را از روند خود منحرف نکردهاند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.
۳ – تاریخ تکرار میشود
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده میکند. باوجودیکه از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده میشود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آنها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان میدهند.
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و آشنایی با تحلیل تکنیکال مقاومتها، خطوط روندها، کانالهای قیمتی استفاده میشود. در تحلیل تکنیکال روشهای متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روشهای مبتنی بر قیمت وجود دارد.
سالها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمتها در امواج مشخصی در حرکتند.
تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال
۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته میشود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاشهای بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.
اصول آشنایی با تحلیل تکنیکال اولیه موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان
الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهمترین جزء نظریه است.
تحلیل نسبتها برای تعیین نقاط صحیح و قیمتهای هدف از طریق اندازهگیری ارتباط بین موجهای مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبتها بکار میرود.
نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگینهای بزرگ بازار سرمایه بکار میرود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.
ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت میکند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه میشود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روشهای متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.