اموزش فارکس در افغانستان

دو راه ثروتمند شدن در کشور ایران

چگونه نوع تفکر مانع ثروتمند شدن میشود

1- نود و نه درصد مردم دو دسته اند یا به شدت کل نگر هستند یا به شدت جزء نگر و این دو دسته افراد هر کدام به شکلی در ثروتمند شدن با مشکل مواجه هستند با تفکر ” کل نگر” نمی توان پول درآورد، با تفکرات استادان دانشگاه که در 99 درصد موارد” کل نگرند ” و افکار آنها فاقد جزئیات در عمل است نمی توان پول در آورد و بازاریان نیز به شدت جزء نگرند و ریسکی فکر نمی کنند و معمولا خوب پول در می آورند و با ریسک های سیستمی مثل ریسک ” افزایش نرخ ارز متناسب با اختلاف تورم ایران با خارج از کشور ” هر 5 سال یکبار بخشی مهم از آن را از دست می دهند راه ثروتمند شدن ترکیب ” کل نگر بودن و جزء نگر بودن” است کسی در بازار موفق میشود که هم کل نگر باشد و هم جزء نگر(باید هم دانشگاهی فکر کرد و هم کف بازاری )

2- ده ریسک در اقتصاد ایران وجود دارد که به سادگی اگر کسی با همین فرمان موجود پیش برود اگر از ده ریسک 6 ریسک فعال شود به سادگی ثروت اش یک سوم میشود در این حوزه باید تفکر ” ریسک سیستمی ” داشت، داشتن تفکر ” ریسک سیستمی” یعنی تفکر ” کل نگر ” داشتن ، اما اگر کسی تفکر ” جزئی محور متعارض پایه ” نداشته باشد با تفکرات کلی، نمیشود پول در آورد، خلاصه مطلب این است که فقط با تفکر “جزئی محور متعارض پایه ” میشود پول بدست آورد اما با تفکر ” کل محور ” میشود پول را حفظ کرد

3- ” جزئی نگر بودن ” ده ويژگی دارد که هر ده ويژگی در مقالات آینده به مرور تشریح میشود اما اینجا یک مورد از ” جزئی محور متعارض پایه ” بودن تشریح میشود ” جزئی محور متعارض پایه ” بودن به این معناست که شما در هر تصمیم حداقل به دو نکته متعارض هم توجه کنید ، توجه کنید دو جمله متعارض هم و نه دو جمله تائید کننده یکدیگر

4- مثال : یک اقتصاد دان در دی ماه 1391 که دلار 3600 تومان بود نوشت : نرخ ارز اگر یارانه انرژی حذف شود و نقدینگی نیز ثابت بماند به 1500 تومان کاهش می دهد ، نقدینگی در دی ماه 1391 بالغ بر 400 هزار میلیارد تومان بود و اکنون نزدیک به پنج برابر آن است نقدینگی اکنون 1900 هزار میلیارد تومان است و دولت هم 800 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی به مردم می دهد و پول آن را دریافت نمی کند ، آن نویسنده نوشت اگر نقدینگی ثابت بماند یعنی 5 برابر نشود و 800 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی پرداخت نشود دلار 3600 تومان میشود 1500 تومان ، اما هیچ کدام از آن دو شرط اتفاق نیفتاده است لذا دلار نباید 1500 تومان شده باشد به دفعات این نویسنده مورد نقد قرار گرفته که پیش بینی او اشتباه بوده است در حالیکه به این دو گزاره متعارض توجه نمیشود

5- تعدادی از مردم فقط معادله یک مجهولی را می توانند حل کنند و وقتی پول درآوردن مستلزم حل معادله دو مجهولی شد کم می آورند

6- پال کروگمن برند جایزه نوبل در اقتصاد می نویسد فرق آدم ثروتمند و فقیر از جمله در این نکته است که آدم ثروتمند در پول درآوردن معادله دو مجهولی را حل می کند و آدم فقیر فقط می تواند در رشته هائی که یک مجهولی است پول در آورد

7- آدم فقیر که نمی تواند معادله دو مجهولی را حل کند معادله دو مجهولی را به معادله یک مجهولی در ذهن خود تبدیل می کند تا بفهمد مثلا می گوید این اقتصاددان گفته است دلار میشود 1500 تومان بدون توجه به دو فرضی که 1500 تومان شدن را مشروط می کرد

8- انتقادات به مطالب سایت دسته بندی شد ،51 درصد انتقادات به مطالب سایت مواردی بود که بحث سه مجهولی یا دو مجهولی در ذهن مخاطب به یک مجهول تقلیل یافته و بعد مخاطب ، معترض نتیجه گیری شده بود یعنی با چیزی مخالفت می کنند که ما هم با آن مخالفیم ، شدت واکنش ها نسبت به مطالب سه مجهولی یا دو مجهلولی سایت در حدی است که تیم تحقیقاتی با ترس و لرز از گزاره های سه مجهولی استفاده می کنند محمد حسین ادیب با تاکید از تیم تحقیقاتی درخواست کرد نظر به اینکه 60 درصد مقالات سایت 5 مجهولی است و اگر سایت بخواهد بر اساس نقطه نظر کسانی که همه فروض یک مقاله را حذف می کنند و با نتیجه مخالفت می کنند به تولید محتوا بپردازد ، کیفیت فدا میشود به شیوه خود ادامه دهند و ابائی از این دسته انتقادات نداشته باشند

9- تفکر ” جزئی محور متعارض پایه ” داشته باشید تا ثروتمند شوید ، نگرانی آنجاست که خواننده ای که در تحلیل مقالات سایت ، ” فروض متعارض مقاله ” را حذف می کند و با نتیجه گیری مخالفت می کند در بیزینس خود هم همین گونه عمل کند فقط با توجه به تعارضات است که میشود پول در آورد

بحران اوکراین؛ تهدید و فرصتی برای ایران و روسیه

بحران اوکراین؛ تهدید و فرصتی برای ایران و روسیه

کهنه سرباز سازمان ک.‌گ‌.ب که از دو دهه پیش تا کنون بر روسیه حکمرانی می‌کند، بار دیگر جهان را سرگرم ماجراجویی جدیدی کرده است. این بار قرار است «جنگ و حمایت از استقلال دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین» ولادیمیر پوتین را به تیتر اصلی رسانه‌ها تبدیل ‌کند. با رشد قیمت نفت و بحران انرژی در اروپا به نظر می‌رسد پوتین سرخوش از درآمدهای دلاری، به دنبال هدف دیگری در این قاره است.

خبر لشکرکشی روسیه به مرزهای اوکراین در تمام جهان پیچیده است. طبق برآوردها، پوتین حدود 150 هزار نیرو را در مرز کشورش مستقر و سازمان‌های اطلاعاتی نیز اعلام کرده‌اند که احتمالا روسیه به زودی به اوکراین حمله می‌کند. بنابراین بعد از مدت‌ها آرامش در اروپا، سایه جنگ بار دیگر قاره سبز را تهدید می‌کند و بعید نیست به زودی شاهد نبرد مسلحانه در این منطقه باشیم.

-نقش ناتو مشکل روسیه با این پیمان

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، یک ائتلاف نظامی است که توسط 12 کشور از جمله آمریکا، کانادا، بریتانیا و فرانسه در سال 1949 تشکیل شد. بر اساس این پیمان، در صورت حمله مسلحانه به یکی از کشورهای عضو، اعضا باید به آن کمک کنند. روسیه قصد دارد از قدرت‌های غربی این تضمین را بگیرد که اوکراین هرگز عضو ناتو نمی‌شود؛ اما آنها این فشار را نمی‌پذیرند.

فدراتیو روسیه برخلاف تفاهم‌نامه خلع سلاح بوداپست 1994 تمامیت ارضی اوکراین را نقض کرده و این کشور عضو مستقل سازمان ملل را همچنان وابسته به خود می‌داند. از این رو، در صورت عضویت اوکراین در ناتو کاملا از روسیه جدا فاصله می‌گیرد و نگرانی‌های ژئوپلتیک این کشور بیش از پیش افزایش می‌یابد.

-نفت گران چه میزان بر درآمد و غرور روسیه افزوده است؟

در صورت صادرات 5 میلیون بشکه در روز توسط روسیه، افزایش قیمت به حدود 100 دلار نسبت به نفت 50 دلاری، افزایش درآمد روزانه 500 میلیون دلار و سالانه 180 میلیارد دلاری برای این کشور به همراه دارد. این افزایش شدید درآمد نفتی با توجه به رشد درآمدهای مرتبط به صادرات گاز و مشتقات نفتی باعث می‌شود روسیه ثروت زیادی به دست بیاورد و درآمدهای چند صد میلیارد دلاری نصیب این کشور شود.

تولید ناخالص داخلی روسیه در سال 2020 به عدد 1.48 تریلیون دلار رسیده است و رشد 180 دو راه ثروتمند شدن در کشور ایران میلیارد دلاری درآمد این کشور تنها در بخش نفت می‌تواند روس‌ها را در موضع بسیار قوی‌تری قرار دهد. شاید همین پول زیاد سبب شده است پوتین بار دیگر قصد ماجراجویی جدیدی داشته باشد، ولی با وضع گسترده تحریم‌ها معلوم نیست این کشور چقدر بتواند از شرایط بازار انرژی همچنان بهره‌مند شود.

-اوضاع اقتصادی روسیه خوب نیست

روسیه علی‌رغم داشتن درآمدهای نفتی و گازی، وضعیت اقتصادی چندان مطلوبی ندارد. داده‌ٰهای بانک جهانی نشان می‌دهد افول روسیه از سال 2013 شروع شده و پوتین در قمار جبران بخشی از آن است. تولید ناخالص داخلی روسیه در سال 2013 میلادی 2.3 تریلیون دلار بود و در سال 2020 تنها به 1.48 تریلیون دلار رسید که از سقف خود حدود 30 درصد کاهش را نشان می‌دهد.

روسیه بعد از فروپاشی شوروی و شکست در جنگ سرد هرگز نتوانست به آن قدرت بعد از جنگ جهانی دوم برسد، اما اکنون با رهبری پوتین در سودای بازگشت به اوج است. با افزایش احتمال عضویت اوکراین در ناتو، روسیه با توجه به اهرم‌های موقت و قدرتمندش، به این باور رسیده که اکنون بهترین زمان برای گرفتن امتیاز مناسب از غرب است. در واقع، پوتین فهمیده اگر در این بحرانی جهانی دست به اقدامی جهت بازیابی قدرت روسیه نزند، دیگر بعید است بتواند رویای خود را محقق کند.

-آیا آخرین دوره رشد قیمت نفت به پایان نزدیک می‌شود؟

از دیدگاه برخی تحلیلگران، روسیه با رویکردی استراتژیک روحیه تهاجمی گرفته است، چون پوتین می‌داند که این دوره رشد قیمت نفت، آخرین دوره رشد این ماده سیاه‌رنگ خواهد بود. با رشد قیمت نفت، تولید نفت شیل در آمریکا بار دیگر رشد خواهد کرد و بعید است قیمت‌های نفت بتواند در بلندمدت پایدار باقی بماند. میزان تولید نفت شیل به 11.6 میلیون بشکه در روز رسیده است که احتمالا در صورت ادامه روند صعودی این عدد رشد خواهد کرد.

روسیه روزانه نزدیک به 11 میلیون بشکه نفت تولید و حدود 5 میلیون آن را صادر می‌کند. هرگونه تهدید روسیه می‌تواند قیمت نفت را به‌طور موقت به اوج برساند، اما اگر چند ماه زمان وجود داشته باشد، سایر رقبایش می‌توانند مشکل کمبود در بازار نفت را تا حد زیادی حل کنند. پوتین می‌داند روسیه که روزی قدرت نظامی و اقتصادی بزرگی بود، با کاهش نرخ نفت و گاز، این اهرم را نیز از دست خواهد داد و به کشور بسیار کم‌اهمیت‌تری تبدیل می‌شود. بنابراین اکنون در تلاش برای بازگشت اهمیت روسیه به عرصه جهانی است.

-اهرم‌های «موقت» روسیه در مقابل غرب

روسیه در حال حاضر و به صورت موقت اهرم‌های قدرتمندی در اختیار دارد که شاید هیچ‌زمان دیگری تکرار نشود. از این رو، می‌کوشد با توجه به قدرت کنونی خود، امتیازات مورد نیاز خود را از غرب بگیرد. در ادامه به 2 اهرم قدرت روسیه در حال حاضر اشاره می‌کنیم.

1. بحران انرژی در اروپا و رشد قیمت نفت: شرایط کوتاه‌مدت اروپا در حوزه انرژی بسیار حساس شده و بحران انرژی در اروپا وضعیت این قاره را بسیار بحرانی کرده است. قیمت گاز در انگلستان نسبت به سال گذشته حدود 4 برابر شده و رشد قیمت نفت به بالای 95 دلار و به تبع آن رشد قیمت بنزین، بسیاری از مردم اروپا را با مشکل مواجه کرده است. به گزارش «نیویورک‌تایمز»، حدود 38 درصد از منابع گازی اروپا از طریق روسیه تامین می‌شود. این اهرم بسیار قدرتمند باعث شده است تا تحریم روسیه برای اروپا چندان آسان نباشد. هر نوع قطع گاز روسیه بر روی اروپا می‌تواند منجر به تعطیلی بسیاری از کارخانجات و تولیدات اروپا شود.

2. رکوردشکنی تورم در جهان: تورم در ماه ژانویه در آمریکا به عدد کم‌سابقه 7.5 درصد رسید و فاصله کمی تا تورم‌های دورقمی دارد. این رقم در طول 40 سال گذشته بی‌سابقه بوده و در طول تاریخ آمریکا نیز بازه‌های زمانی کوتاهی تورم در این کشور بالای این عدد ایستاده است. با توجه به این تورم بالا، وضعیت اقتصادی آمریکا آسیب‌پذیرتر شده است. هرگونه تحریم روسیه و یا مقابله با این کشور سبب می‌شود قیمت انرژی و نفت رکوردهای جدیدی ثبت کند و وضعیت آمریکا و جهانِ پساکرونا را شکننده‌تر کند. در واقع، روسیه با علم به این موضوع می‌خواهد امتیازات خوبی از آمریکا طلب کند.

-رقابت ایران و روسیه در بازار نفت

وضعیت متشنج روسیه وضعیت بازار نفت را کمی پیچیده کرده است. تنها کشوری که می‌تواند وضعیت نفت در جهان را در کوتاه‌مدت کنترل کند، ایران است. عرضه چند ده میلیون بشکه نفت موجود در کشتی‌های ایرانی در بازار جهانی نفت می‌تواند کمی التهابات را کاهش دهد. اکنون بهترین زمان برای امتیازگیری ایران از غرب است. در واقع غرب می‌تواند با احیای برجام ، نفت بیشتری در بازار عرضه کند و اهرم قدرت روسیه را لرزان کند.

-ایران رقیب گازی روسیه خواهد شد؟

تقریبا 56 درصد تولید گاز دنیا در اختیار 5 کشور است. براساس گزارش «بریتیش پترولیوم»، آمریکا در سال 2020 آمریکا با 914.6 میلیارد مترمکعب (23.7 درصد)، بزرگترین تولیدکننده گاز جهان بود. روسیه با تولید 638.5 میلیارد مترمکعب سهم 16.6 درصدی از تولید گاز جهان دارد. ایران با تولید 250.8 میلیارد مترمکعب سهم 6.5 درصدی از تولید گاز دنیا دارد. تولید 194 میلیارد مترمکعبی چین و تولید 171.3 میلیارد مترمکعبی قطر را نیز به آمار بالا اضافه کنیم.

-روسیه، بزرگترین صادرکننده گاز

میزان صادرات گاز «ال.ان.جی» روسیه در سال 2020 به صورت 40.4 میلیارد مترمکعب و از طریق لوله 197.7 میلیارد بوده است. در روسیه 238.1 میلیارد مترمکعب گاز صادر و تنها 11 میلیارد مترمکعب وارد کرده است. تراز روسیه در سال 2020 حدود 227 میلیارد مترمکعب مثبت بوده است که نشان می‌دهد به‌عنوان بزرگترین صادرکننده گاز، اهرم قدرتمندی در اختیار دارد.

-تاثیر برجام بر افزایش صادرات گاز توسط ایران

حدود 10 درصد گاز جهان توسط دو کشور ایران و قطر تامین می‌شود و افزایش ریسک روسیه برای جهان می‌تواند فرصتی بزرگ پیش روی تهران و دوحه قرار دهد. افزایش سواپ گازی بین قطر و ایران و انتقال گاز این کشور از طریق ترکیه به اروپا باعث می‌شود روسیه برای اولین بار در چند دهه اخیر رقیب جدی در حوزه تامین انرژی این قاره برای خود ببیند. در واقع، ایران و قطر می‌توانند از طریق ترکیه چالشی بزرگ برای روسیه باشند و البته به درآمد سرشار دلاری نیز دست یابند.

علاوه ‌براین، اگر ایالات متحده آمریکا به توافق برجام بازگردد، زمینه گسترش و توسعه میادین گازی ایران ایجاد می‌شود و می‌تواند به این کشور فرصت دهد که میزان تولید گاز خود را به سطح بالایی برساند. تهران می‌تواند این بار از کارت مسکو در مقابل غرب بازی کند و ترکیه نیز با استفاده از این فرصت و بهره‌گیری از روابط خوب خود با ایران و قطر علاوه بر کسب درآمد مناسب از محل انتقال انرژی، خود را به پل انرژی اروپا تبدیل کند.

-فرصت و اهمیت ترکیه و قطر برای ایران

علی‌رغم وجود اخبار ضد و نقیضی درباره مرزهای اوکراین‌ هنوز نمی‌توان نسبت به جنگ مطمئن بود. وضعیت کنونی جهان بسیار شکننده و غیرقابل پیش‌بینی است. پوتین با استفاده از اهرم‌های قدرت خود در حال امتیازگیری از غرب است، اما ایران نیز می‌تواند با رهایی از تحریم‌های آمریکا در سمت مخالف روسیه قرار گیرد و با کمک قطر و از طریق ترکیه؛ به‌عنوان ارزانترین راه انتقال گاز به اروپا چالشی بزرگ برای روسیه باشند و آمادگی جهان را برای مقابله با روس‌ها افزایش دهد.

-سخن پایانی

پوتین وارد قماری شده که هرچند افزایش نرخ نفت و گاز در پی دارد، ولی با توجه به تحریم‌های گسترده‌ بلوک غرب علیه روسیه، باید دید که آیا اصلا روسیه امکان استفاده از پترودلارهای خود را خواهد داشت یا خیر؟! یا این افزایش قیمت بیشتر به نفع نفت شیل آمریکا و سایر رقبای نفتی روسیه تمام می‌شود که می‌کوشند خلا بازار رو پر کنند. احتمالا گره این پیچیدگی‌ تا سه ماه آتی باز می‌شود و اگر التهاب بازارها فروکاهد، بعید است غرب به ایران و روسیه امتیاز چندانی بدهد. از این رو، ایران فرصت چندانی برای امتیازگیری از غرب ندارد و باید ظرف سه ماه آتی گام‌های جدی خود را بردارد. وگرنه غرب موضع قوی‌تری خواهد گرفت و مذاکرات وین هرگز به وضعیت کنونی بازنخواهد گشت.

[علیرضا صلواتی، تحلیلگر اقتصاد سیاسی و فارغ‌التحصیل رشته مدیریت از دانشگاه آنکارا است.]

*نکات مندرج در این مقاله، بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.

لازمه زندگی عادی در ایران؛ درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان!

لازمه زندگی عادی در ایران؛ درآمد ماهانه ۱۰ میلیون تومان!

بنا بر گزارش و بررسی سازمان تأمین اجتماعی، متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود ۷ میلیون تومان در ماه است با این‌ حال به نظر می‌رسد این رقم برای شهرهای بزرگ عددی بیش از این و در حدود ۱۰ میلیون تومان باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، داده‌های مرکز آمار ایران از میزان هزینه‌های زندگی چنین نشان می‌دهد که کف هزینه زندگی در کلان‌شهری چون تهران برای هر خانوار حدود ۱۰ میلیون تومان در ماه است؛ این آمار کف هزینه زندگی در ارزان‌ترین استان کشور یعنی سیستان و بلوچستان را حدود ۶.۵ میلیون تومان و به طور متوسط در سطح کشور بیش از ۸ میلیون تومان نشان می‌دهد.

هزینه‌ها در حالی به چنین سطحی رسیده است که سطح دستمزدها به هیچ وجه پاسخگوی نیاز خانوارها نیست و در سطوح پایینی قرار دارد. البته هرچه هم می‌گذرد وضعیت معیشتی مردم، دشوارتر از سال گذشته می‌شود چون درآمدها همچنان ثابت و مخارج افزایش می‌یابد.

در سال‌های اخیر علاوه بر این که با بازگشت تحریم‌ها روبرو بوده‌ایم، از سویی با رشد لجام گسیخته نرخ تورم و از طرفی نیز کرونا، عاملی برای رکود بیشتر شده است که جمع همه این عوامل معنایی جز سقوط بخش بیشتری از جامعه به زیرخط فقر ندارد.

فقری که همان گونه که اشاره شد ناشی از عوامل متعدد چون رشد نرخ تورم، افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها در بازار، بیکاری، عملکرد ضعیف مسئولان در مدیریت اقتصاد به همراه کاهش درآمدهای ارزی کشور است و چنین عواملی باعث شده تا سفره قشر ضعیف و کم درآمد جامعه روز به روز کوچک‌تر شود.

رقم خط فقر، متفاوت است

بر اساس پژوهش‌های انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه‌ای اسفندماه سال گذشته ۴۸٫۷ درصد بوده است؛ یعنی خانوارها ۴۸٫۷ درصد بیشتر از اسفند ۹۸ برای کالاها و خدمات یکسان هزینه کرده‌اند در صورتی که درآمد بسیاری دو راه ثروتمند شدن در کشور ایران از خانوارها جوابگوی این تورم نبوده و فشار اقتصادی زیادی را متحمل شدند که نمایانگر گستره فقر در جامعه است.

حال سوال این است که وضعیت تورم و فقر در سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟ سئوالی که کارشناسان اقتصادی در پاسخ به آن می‌گویند احتمالاً تورم در سال ۱۴۰۰ کمتر از سال ۹۹ نخواهد بود. هرچند نرخ رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۰ ممکن است مثبت شود اما میزان این رشد بسیار است بنابراین به نظر نمی‌رسد سال ۱۴۰۰ خلق ثروت زیادی در اقتصاد کشور صورت بگیرد به این ترتیب به احتمال قوی فقر همچنان افزایش پیدا خواهد کرد و تعداد کسانی که زیرخط فقر هستند زیادتر می‌شود.

در این خصوص سعید یاری، کارشناس اقتصادی در رابطه با خط فقر در جامعه ایران به خبرنگار ایمنا می‌گوید: برای تعیین خط فقر نمی‌توان از عدد خاصی نام برد زیرا در کشوری قرار داریم که مخارج در شهرها و مناطق مختلف متفاوت است بنابراین اگر در منطقه‌ای خط فقر ۱۰ میلیون تومان تخمین زده شود در منطقه‌ای دیگر ممکن است به ۴ میلیون تومان برسد چون مخارج هر شهری با شهر دیگر متفاوت است. از طرفی در یک شهر خاص هم نمی‌توان عدد ثابتی را برای همه شهروندان اعلام کرد زیرا این رقم بر اساس تحصیلات، شغل و موقعیت اجتماعی تغییر می‌کند.

خط فقر تا ۱۰ میلیون تومان می‌رسد

وی توضیح می‌دهد: به عنوان مثال خط فقر در کلان‌شهرها برای یک خانواده ۴ نفره ‌ که جزء قشر کارمند، کارگر و فرهنگی قرار دارند حدود ۹ میلیون تومان برآورد می‌شود ولی با ارتقای شغلی عدد افزایش می‌یابد و تا ۲۰ میلیون تومان هم می‌رسد. اگر همین خانوارها در شهرهای کوچک‌تر باشند خط فقر برای آن‌ها از ۴ میلیون تومان شروع شده و تا ۱۰ میلیون تومان می‌رسد که این موضوع با عنوان شاخص زندگی تعریف می‌شود و قابلیت توجه زیادی دارد.

این کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند: اما آنچه اهمیت دارد آن است که راهکارهایی مدبرانه برای کاهش خط فقر اجرا شود. ممکن است عده‌ای افزایش یارانه‌های دولتی را عامل کاهش خط فقر بدانند ولی این حمایت‌ها راهکار اصولی برای کاهش خط فقر نیست بلکه مدت زمانی اندک مرهمی بر زخم مردم می‌گذارد و جدای از آن که گاه باعث تورم هم می‌شود.

یاری خاطرنشان می‌کند: برخی نیز اشتغال‌زایی را به عنوان راهکاری برای کاهش خط فقر مطرح می‌کنند ولی طبق آمارهای منتشر شده در بیش از نیمی از خانواده‌هایی که زیرخط فقر قرار دارند حداقل یک نفر مشغول به کار است اما مشکلی که وجود دارد درآمد پایین این فرد شاغل است که درآمدش کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد و موجب شده است که خانواده زیر خط فقر قرار بگیرد.

وی اظهار می‌کند: تا زمانی که از تولید داخل حمایت اساسی نشود نمی‌توان با خط فقر مقابله کرد زیرا تولید داخل به معنای اشتغال‌زایی و درآمدزایی بیشتر است. همان شعاری که سال‌هاست شنیده می‌شود اما قدمی واقعی برای اجرایی کردن آن برداشته نمی‌شود.

این کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند: بدون شک در کشوری که تولیدات فراوان و باکیفیت باشد، نه تنها مشکل بیکاری حل می‌شود بلکه فراوانی کالا به کاهش نرخ‌ها و درنتیجه کاهش رشد فقر نیز می‌انجامد.

شرایط کارگران بسیار دشوار است

اما موضوعی که در رابطه با خط فقر بسیار محسوس است مرتبط با دستمزد قشر کارگر است این گونه که سبد معیشت آن‌ها را برای تعیین دستمزد در نظر می‌گیرند در حالی که خط فقر، اصلی‌ترین مؤلفه‌ی تعیین دستمزد در کشور است بنابراین چون دستمزد کارگران بر اساس شاخص‌های صحیح تعریف نمی‌شود هر ساله از قدرت خریدشان کاسته می‌شود و به سمت فقیر شدن پیش می‌روند.

اصغر رهنما، نماینده کارگری در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: در شرایطی قرار گرفته‌ایم که قیمت‌های اجناس هر ماه تفاوت فاحشی با ماه قبل و حتی هفته قبل دارد اما تعیین دستمزد کارگران بر اساس نرخ سبد معیشت است؛ قابل تأمل است زمانی که نمی‌توان نرخ کالاها در یک ماه آینده را پیش‌بینی کرد پس چگونه وضعیت ۱۲ ماه پیش رو پیش‌بینی می‌شود و دستمزدها تعیین شود؟

وی تصریح می‌کند: بنابراین بهتر است به جای در نظر گرفتن سبد معیشت، خط فقر برای تعیین دستمزدها در نظر گرفته شود. چگونه کارگری که دستمزد کمتر از ۴ میلیون تومان در ماه دریافت می‌کند می‌تواند در برابر خط فقری که ۹ میلیون اعلام می‌شود دوام آورد؟ با توجه به این که بانک مرکزی نرخ تورم را ۴۱ درصد اعلام کرده است آیا چنین مبلغی می‌تواند در برابر تورم ۴۱ درصدی خود را نشان دهد؟

به گفته این فعال کارگری قطعاً دستمزد کارگران با دخل و خرجشان، همخوان نیست و لازم است راهکارهایی واقعی برای حل این مشکل ارائه و اجرا شود؛ اینچنین که قدرت خرید این افراد بالاتر رود و قیمت‌ها کنترل شود و چندین مرتبه اجازه افزایش نرخ کالاهای اساسی در یک سال صادر نشود مگر در طول سال چند بار دستمزد کارگر افزایش می‌یابد که به دفعات قیمت کالاها بالا می‌رود؟

رهنما ادامه می‌دهد: نباید به کرات مجوز افزایش قیمت‌ها در طول سال صادر شود یا شورای عالی کار از سوی دولت مجوزی دریافت کند که در زمان‌های بحرانی، دستمزدها هم همراه با گران شدن اجناس، افزایش یابد در غیر این صورت تورم همچنان افزایش می‌یابد و خط فقر بالاتر می‌رود و روز به روز تعداد بیشتری به زیر خط فقر خواهند رفت.

ادامه تحصیل یا کار؟ علم بهتر است یا ثروت؟

وقتی پای صحبت خیلی از آدما می نشینیم، جمله هایی مثل: بیخودی درس خوندم، اگر میرفتم سراغ کار، موفق تر بودم، دوستام که درس نخوندن، پولدار شدن و … می شنویم و سوالی که در دوره دبستان موضوع انشاء بود، دوباره مطرح می شود:

علم بهتر است یا ثروت؟

در این مقاله سعی دو راه ثروتمند شدن در کشور ایران می کنیم جواب سوالات مهمی را بدهیم. آیا واقعا علم بهتر از ثروت است؟ ادامه تحصیل یا بازار کار؟ کار یا دانشگاه؟ کنکور مجدد بعد از لیسانس یا نه؟ ادامه تحصیل یا سربازی؟ میخواهیم به همه این سوالات جواب بدهیم. این مقاله می تواند در انتخاب راه درست در زندگی به شما کمک کند.

چرا باید درس بخوانیم؟

خب در ۹۹٪ موارد کسی در ادامه تحصیل تا دیپلم‌ (یعنی پایان کلاس دوازدهم) شکی ندارد. البته که این اعتقاد دلایل محکمی پشت سر دارد. دلایلی مثل اینکه:

  • هر کدام از ما در مقاطع پایین تر در بعضی دروس، با مفاهیم و قراردادهایی آشنا می شویم که در زندگی دو راه ثروتمند شدن در کشور ایران کاربردی هستند یا به بهبود شرایط و کیفیت زندگی کمک می کنند. محاسبات ریاضی، جهات جغرافیایی (شمال، جنوب و…)، قوانین راهنمایی و رانندگی، حقوق شهروندی، حفظ طبیعت، روابط اجتماعی، شناخت انواع حاکمیت و … از جمله اینها هستند.
  • دانستن حداقل اطلاعات ادبی، تاریخی و … به شناخت هویت و شکل گرفتن شخصیت ما کمک جدی می کند.
  • با سوادی محدودی که از دروس مختلف بدست می آوریم، علاقه و شناخت نسبی به رشته و شغل مورد علاقه مان در آینده کم کم شکل می گیرد.

پس تا اینجا می توان پذیرفت که ادامه تحصیل تا پایان مقطع متوسطه دوم برای همه ما لازم است. بنابراین صحبت ما از اینجا به بعد درباره مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی، یعنی کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) و دکتری تخصصی است.

حال از این سوال شروع می کنیم:

چرا درس میخوانیم؟

مد شدن

الف- چون همه درس میخوانند، ما هم درس می خوانیم. ما به دانشگاه می رویم، چون همه به دانشگاه می روند و از آنچه که مرسوم است، تبعیت می کنیم.

بیکاری

ب- راه حل دیگری به ذهن مان نمی رسد. اگر درس نخوانیم احساس بیکاری و بی فایدگی می کنیم. در واقع حس می کنیم درس خواندن شغل مان است و نمی دانیم اگر درس نخوانیم چه کاری باید بکنیم!

ادامه تحصیل یا سربازی؟

ج- اگر ادامه تحصیل ندهیم به سربازی می رویم. این فکری است که ذهن بسیاری از پسران را درگیر می کند. در واقع ادامه تحصیل برای عده کثیری، روشی برای به تاخیر انداختن خدمت سربازی است.

مقاله مرتبط: سربازی؛ اگر هنوز از سربازی می ترسید کلیک کنید

اجبار به درس خواندن، درس خواندن اجباری

د- زور! دلیل خیلی از ما برای درس خواندن این است که حتی جرات حرف زدن از ترک تحصیل را هم پیش پدر و مادرمان نداریم. بعضی از پدر و مادرها از روی تجربه زور می گویند و بعضی ها از روی چشم و هم چشمی و …

اهداف کاری

ه- اهداف کاری داریم. اهدافی داریم که برای رسیدن به آنها باید مدرک خاصی داشته باشیم. استخدام در یک سازمان، ارگان یا ادامه دادن شغل پدری می تواند انگیزه خوبی برای ادامه تحصیل باشد.

لذت درس خواندن

و- درس میخوانیم چون از آن لذت می بریم. چون تشنه دانستن هستیم و با مطالعه درس یا درس هایی حالمان خوب می شود. از فکر کردن و مطالعه لذت می بریم.

مقاله مرتبط: تمرکز در مطالعه؛ اگر نمی دانید در هنگام مطالعه چگونه تمرکز کنید، کلیک کنید

واقعیت این است که برای ادامه تحصیل فقط دلایل «ه» و «و» منطقی بنظر می رسد. حالا چرا؟ می خواهیم درباره این صحبت کنیم که چرا نباید بی دلیل (یا با دلایل اشتباه) درس بخوانیم؟

دلایل ترک تحصیل یا وقفه تحصیلی

  • بی کیفیت درس می خوانیم.
  • بی علاقه درس می خوانیم.
  • وارد دانشگاه های با اعتبار پایین تر می شویم.
  • مدرکی با اعتبار نه چندان خوب دریافت می کنیم.
  • مدرک مان نیازهای شغلی مان را برآورده نمی کند.

و در نهایت، ما می مانیم و «مدرکی کم اعتبار»، «سوادی کم عمق»، «بخشی از عمر که هدر رفته» و «توقعی که به واسطه عنوان تحصیل کرده در خود ایجاد کرده ایم» که این مورد آخر باعث می شود به هر کاری و شرایطی هم تن ندهیم. گواه موارد بالا این است:

شهریه دانشگاه ها

الف- در بسیاری از کشورهای پیشرفته تحصیلات تا مقطع دیپلم برای همه رایگان و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شهریه های سنگین همراه است. این موضوع باعث می شود که فقط کسانی که دلایل «ه» و «و» را دارند، به تحصیل ادامه دهند.

مقاله مرتبط: انتخاب رشته؛ برای دیدن شهریه دانشگاه ها کلیک کنید

تحصیلات تکمیلی

ب- حتی در مقاطع بالاتر از کارشناسی، شهریه به حدی بالا می رود که دانشجویان برای پرداخت شهریه پس از پایان هر مقطع وقفه ای می اندازند تا کار کنند و پس اندازی جمع کنند

وقفه تحصیلی و مدرک گرایی

ج- دقیقا برخلاف آنچه که گفته شد در کشورمان به شکل مستمر مقاطع تحصیلی را پشت سر هم طی می کنیم و در نهایت به سن و سال حدود سی سال رسیده ایم و هنوز هیچ تجربه ای نداریم و از روابط اجتماعی و کاری سر در نمی آوریم. متاسفانه مدرک گرایی در ایران تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است.

حالا می رسیم به این سوال که اگر ادامه تحصیل ندهیم، باید چه بکنیم؟

ادامه تحصیل یا کار

کسب و کار نوپا (استارتاپ)

اگر شرایط ایجاد یک کسب و کار کوچک را داریم، از شروع آن نترسیم. خیلی از ما ایده هایی در ذهن مان داریم که مطمئنیم در صورت پرورش آن، به نتایج خوبی می رسیم. شرایط لازم برای ایجاد یک کسب و کار کوچک، ایده ای خوب یا معمولی، سرمایه ای اندک و پشت کار است. کسب و کار های نوپا را که استارتاپ نیز می نامند، در بعضی موارد حتی با سرمایه های نزدیک به صفر شروع می شوند. مثلا فرض کنید کسی که توانایی های برنامه نویسی، گرافیک و … را برای ایجاد یک وبسایت دارد، احتمالا راه اندازی آن، هزینه ای نزدیک به صفر برای او خواهد داشت.

  1. یادتان باشد اکثر ما کلی از این ایده ها داریم که بسیار خوب هستند و هیچ وقت آنها را عملیاتی نمی کنیم. پس فرصت را غنیمت بشمارید و شروع کار را به تعویق نیندازید.
  2. کسب و کارهای کوچک با سرمایه اندک شکل می گیرند و آینده روشنی به لحاظ مالی هم دارند، ولی نیازمند تلاش و صبر هستند. روی صبر تاکید می کنیم؛ به این معنی که این مدل کسب و کارها مثل راه اندازی یک مغازه نیستند که از روز اول مشتری داشته باشد

مهارت آموزی

مهارت کسب کنید. اگر هیچ ایده ای ندارید و حداقل سرمایه را برای کسب و کار تازه ای نیز ندارید، به دنبال کسب مهارت باشید. در دنیای امروز کسانی درآمد خوبی دارند که مهارت های مناسبی دارند و در آن مهارت شهرت پیدا کرده اند و جز بهترین ها هستند. در کسب مهارت نیز با خیال آسوده به سراغ علاقه تان بروید یا اگر در اطرافیان فرصتی مهیا شده آن را جدی بگیرید. از مهارت های فنی (مثل جوشکاری، لوله کشی، کابینت سازی، کاشی کاری، مکانیکی و …) گرفته تا مهارت های ظریف تر و هنری (مثل خطاطی، نقاشی، موسیقی و …) و یا حتی مهارت های دنیای جدید (مثل برنامه نویسی، گرافیک و …) همگی، شما را از داشتن یک شغل مطمئن با درآمد خوب مطمئن خواهند کرد.

نگاه ایران/مریم صابری:هر چند دانشگاه گیلان این روزها در حال سپری کردن روزهای تعطیلی بین دو ترم است اما یک همایش کارآفرینی سبب شد تا تالار حکمت دانشگاه گیلان عصر امروز چهارشنبه ۱۸ بهمن روز شلوغی را به خود ببیند. همایش کارآفرینی «جهش» با حضور دکتر مهدی جبرائیلی پنج ساعت طول کشید اما به نظر می رسید مباحث و اجرای متفاوت او سبب رضایت حاضرین شد. این همایش به میزبانی شرکت رایمند مدیران پویا و موسسه کاریابی تندکار برگزار شد. جمع زیادی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهها که در فکر اجرایی کردن ایده های نو هستند و همچنین برخی از مدیران مانند محمدحسن عاقل منش و حجت جذب اعضای شورای شهر و علیرضا محمدی مدیرکل کمیته امداد گیلان و نماینده سازمان فنی و حرفه ای در این برنامه حضور داشتند. جبرائیلی با شیوه گفت و گو با مخاطب و نه سخنرانی صرف بحث خود را پیش برد. او با بحث تفاوت های کارمندان"خویش فرما و سرمایه گذار" شروع کرد و سوال راز درآمد متفاوت افراد در جامعه چیست را مطرح کرد. جبرائیلی در مورد راههای پولدار شدن از نظر تفکرات مختلفی که در جامعه وجود دارد توضیح داد: تولد در خانواده ثروتمند ازدواج با خانواده ثروتمند "لاتاری" قرعه کشی و اختلاس! و جادوی ثروت استارتاپ راههای اصلی پولدار شدن در جامعه ما شناخته می شود. او سپس تمام اذهان را متوجه راه چهارم کرد و گفت: باید بدانیم از کجا شروع کنیم. جبرائیلی سه قدم این کار را استعدادیابی و تعیین مسیر٬ ایده استارتاپ و تیم و اجرا عنوان کرد. او به نقش های متفاوت دانشگاهها در طول زمان اشاره کرد و آموزش٬ تحقیق و آموزش٬ کارآفرینی و ثروت آفرینی٬ کمک به شکل دهی آینده کشور و کل جامعه جهانی از وظایف این نهاد برشمرد. جبرائیلی سپس به انتقاد از شیوه آموزش دانشگاههای کشور و عدم توجه به کارآفرینی پرداخت. او در همین ارتباط به دانشگاه استنفورد دارای ششمین قدرت اقتصادی اشاره کرد. این استاد بازاریابی در ادامه از مخاطبین خواست تا به دنبال ایده های انفجاری باشند. او ایده های انفجاری را در سه گروه اختراع برای اولین بار٬ بازسازی و کپی کردن از بیزینس ها عنوان کرد. در پایان او از اعضای حاضر خواست تا اگر صاحب ایده انفجاری هستند آن را بیان کنند. 10 تن از مخاطبان همایش ایده های خودشان را در ارتباط با گردشگری مرتبط با چای، رستوران کودک، خوراک دریایی، اپ بلزی با موضوع محیط زیست و تاکسی دریایی از حمله ایده های مطرح شده در برنامه بود که ایده "تاکسی دریایی" که توسط الهام مظفری مطرح شد با استقبال حاضرین روبرو شد. جبرائیلی در بخش های مختلف برنامه به شرح کار افرادی مانند بابک بختیاری( صاحب بستنی آیس پک) و اسنپ پرداخت که ایده های نو خود را اجرایی کرده اند که با موفقیت همراه شده است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا