اموزش فارکس در افغانستان

اشتباهات رایج در معامله گری

نمی‌دانید استراتژی معاملاتی چیست؟ من قبلاً در یک وبینار رایگان، از سیر تا پیاز آن را در ۹۰ دقیقه توضیح دادم؛ الآن حساب آزمایشی مفید تریدر، بهترین نوع تمرین با پول مجازی است.

جلسه دوم: اشتباهات رایج معامله گری

در دنیای بازارهای مالی اشتباهات رایج و پر تکراری وجود دارد که تمامی معامله گران این اشتباهات را انجام داده اشتباهات رایج در معامله گری و در آینده هم انجام خواهند داد. شاید یکی از سریع ترین راه های تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق شناسایی اشتباهات رایج معامله گری است. اگر فعالان بازار بورس، ارز دیجیتال، بورس بین الملل، فارکس، آتی و … اشتباهات رایج در معامله گری را بشناسند و تمام تلاششان را بکنند که از تکرار این اشتباه بپرهیزند، به موفقیت خواهند رسید.

سبک زندگی معامله گر | دوره جامع تقویت ذهن معامله گران، چرا اشتباه می کنیم | سوگیری های ذهنی شناختی

دسترسی سریع

اشتباهات رایج معامله گری

خطاهای رایج معامله گری

جلسه دوم دوره سبک زندگی معامله گر

در جلسه اول دوره سبک زندگی معامله گر، به دلیل اشتباه کردن معامله گران و فعالان بازارهای مالی پرداختیم. در این جلسه به بیان اشتباهات رایج فعالان مالی خواهیم پرداخت. اشتباهاتی که معامله گران بازارهای مالی در سه موقعیت عمده که شامل اشتباهات رایج در معامله گری موقعیت تشخیص، موقعیت خرید و موقعیت فروش می باشد، انجام می دهند.

همه ما در معاملاتمان اشتباه می کنیم. اعتراف به اشتباه هم داریم اما مطمئن باشید آنها که میگویند تا حالا اشتباه نکرده اند، دستاورد خاصی در معامله گری نداشته یا به جایی نرسیده اند.

اشتباه کردن به خودی خود چیز بدی نیست چون نشان می دهد که شما به سمت جلو در حال حرکت هستید، اما چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که نباید این اشتباهات را تکرار کنید. چون قطعا تکرار اشتبا می تواند شما را نابود کند.

اشتباهاتی که معامله گران در موقعیت تشخیص انجام می دهند، مرتبط با پیدا کردن سهم یا ارز اشتباه است که دلایل مختلفی باعث این موضوع می شود. اشتباهاتی که فعالان بازارهای مالی در لحظه خرید مرتکب می شوند، خطاهای رایج معامله گران در موقعیت خرید است.

در نهایت وقتی معامله گران در موقعیت فروش قرار می گیرند دچار اشتباهات فروش می شوند. خطاهای رایج معاملات در لحضه فروش پر تکرارترین و خطرناک ترین اشتباهات معامله گری می باشد.

در این جلسه از دوره سبک زندگی معامله گر، به بررسی اشتباهات این سه موقعیت خواهیم پرداخت. باور اساسی ما این است که شناخت خطاهای رایج در معامله گری به ما در کم کردن اشتباهات و در نهایت تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق کمک خواهد کرد.

۱۰ اشتباه رایج معامله‌گران + راه‌حل

ترسناک‌ترین بخش معامله‌گری، از دست دادن پول آن‌هم درزمانی است که می‌دانید می‌توانستید جلوی اشتباهات رایج در معامله گری آن را بگیرید! تقصیر شما بود؛ این ضررها درنتیجه اشتباهات معامله‌گری شخص شما ایجاد می‌شوند. همان‌طور که پیش‌تر بارها تأکید کردیم که بخش زیادی از زیان‌هایمان نه تقصیر بازار که از عملکرد غلط خودمان نشئت می‌گیرد! شما باید یاد بگیرید که چطور از وقوعشان جلوگیری کنید زیرا کلید موفقیت در معامله‌گری در بلندمدت، حفظ سرمایه‌تان است تا بتوانید از آن در موقعیت‌های با احتمال سود بالا استفاده کنید.

امروز می‌خواهم برخی از اشتباهات رایج معامله‌گران را به همراه راه‌حل آن‌ها با شما در میان بگذارم؛ من راه‌حل این اشتباهات را می‌دانم زیرا خودم آن‌ها را مرتکب شده‌ام. می‌دانم که شما اکنون چه حالی دارید؛ همین‌طور می‌دانم که چطور باید به شما کمک کنم تا شرایط را به نفع خود تغییر دهید.

بیش‌ازحد فکر کردن

یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی که در میان فعالین بازار بورس دیده‌ام، تفکر بیش‌ازاندازه است؛ با این کار، معامله‌گری سخت‌تر ازآنچه هست می‌شود. هرماه با افراد زیادی در تالارهای بورس در ارتباط هستم که واضح است بیش‌ازحد درباره بازار فکر می‌کنند و اوضاع را پیچیده‌تر ازآنچه باید باشد می‌کنند. این‌ها درواقع خودشان را غرق گردابی می‌کنند که انتها ندارد.

راه‌حل: بیش‌ازحد فکر نکنید!

در مراحل اولیه یادگیری معامله کردن ما زمان بیشتری را روی دوره آموزشی و مطالعه چارت‌ها صرف می‌کنیم تا بتوانیم استراتژی و برنامه معاملاتی‌مان را تهیه کنیم؛ اما وقتی به حد معقولی از مهارت و آشنایی رسیدیم، دیگر باید چرخ‌های کمکی دوچرخه‌مان را از آن جدا کنیم، برنامه معاملاتی تهیه کنیم و معامله کنیم. نکته مهم این است که باید به روشتان بچسبید، آن را ساده نگه‌دارید و فاکتورهای خارجی را مسدود کنید. ضمناً، باید به معاملاتتان هم بچسبید، نسبت به خودتان به‌هیچ‌وجه شک و تردید نداشته باشد، اگر برنامه معاملاتی‌تان را به‌طور کامل پیاده کرده‌اید،‌به خودتان اجازه دهید تا نتیجه تمامی معاملاتتان را بدون تردید به آن‌ها و دخالت‌های بیش‌ازاندازه مشاهده کنید.

بیش‌ازحد معامله زدن

بیش‌ازحد معامله زدن به‌نوعی نقطه مقابل بیش‌ازحد فکر کردن است. تفکر “بیش‌ازحد “ عموماً مانع از اقدام به معامله می‌شود زیرا شما حتی در مورد معامله و فرصت‌های خیلی خوب هم دست‌دست می‌کنید درحالی‌که بیش‌ازحد معامله کردن یعنی شما به‌اندازه کافی در مورد عواقب و نتایج معاملاتتان فکر نمی‌کنید؛ شما زمان کافی برای یادگیری معامله صحیح و آماده‌سازی برنامه معاملاتی مناسب صرف نمی‌کنید یا اینکه آن‌قدر حرص و طمع چشمتان را پرکرده است که اصلاً نمی‌توانید تا مشاهده لبه معاملاتی‌تان در بازار صبر کنید. دلیلش هر چه که باشد، بیش‌ازحد معامله کردن راه بسیار سریعی به سمت صفر کردن حساب معاملاتی‌تان است.

اجازه دهید ایمیلی که از یکی از کاربران رها سرمایه دریافت کردم را با شما در میان بگذارم؛ وی به‌طور غیرمستقیم به من گفت که بیش‌ازحد معامله می‌کند:

جناب آقای مهندس شمسی عزیز سلام

من طی دو سه ماه گذشته سهم‌های زیادی ازجمله سشرق، خکاوه، ستران، وملت و… خریدم که تعدادشان فکر کنم به ۳۵ سهم می‌رسد اما متأسفانه اغلب آن‌ها توی ضرر هستند. به نظرتان باید چه‌کار کنم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید.

مشخص است که این معامله‌گر بیش‌ازحد معامله می‌کند. من اصولاً فقط یک معامله انجام می‌دهم زیرا دلیلی برای افزایش تعداد معاملاتم نمی‌بینم. انجام معاملات زیاد درآن‌واحد تنها برای آن‌هایی که نگاه بلندمدت و خرید به‌قصد نگه‌داری دارند یا آن‌هایی که با ابزارهای بسیار متفاوتی، مواردی مانند جفت‌های ارزی و آتی کالا، معامله می‌کنند، مناسب است؛ اما عموماً، حضور معامله‌گران تازه‌کار در چندین بازارِ درآن‌واحد به معنی بیش‌ازحد معامله زدن و شاید هم اهرم سازی بیش‌ازحد حساب‌هایشان است.

راه‌حل بیش‌ازحد معامله کردن

این مسئله را درک کنید که برای پول درآوردن در این بازار بی رحم، نیاز نیست تا تعداد معاملاتتان را بالا ببرید! پیش‌تر برایتان گفتم که بیش‌ازحد ترید زدن باعث افزایش فزاینده کارمزد معاملات خواهد شد؛ متأسفانه باید عرض کنم میزان کارمزدها در بورس ایران به شکل خطرناکی بالا هست و همین کارمزدها هزینه معاملات و به‌تبع آن میزان زیان را افزایش می‌دهد.

پذیرش ریسک بیش‌ازحد

پذیرش ریسک بیش از میزانی که به لحاظ ذهنی آمادگی پذیرش از دست دادن آن رادارید، به معنای امضا کردن حکم اعدام خودتان در معامله‌گری است. باور کنید اغراق نکردم، چون ازنظر عملی ثابت‌شده است که پس از مرگ، بدترین چیزی که روح و روان انسان را به چالش می‌کشد، از دست دادن پول است! خب؛ منظور از میزانی که به لحاظ ذهنی آمادگی از دست دادنش رادارید چیست؟ ببینید؛ شما باید لحظه‌ای صبر کنید و نگاهی به اوضاع مالی‌تان بیندازید و ببینید که درواقع تا چه مقدار از پولتان را می‌توانید در هر معامله از دست بدهید؛ تحمل چقدر ضرر در هر معامله رادارید؟ برای یافتن جواب، باید با خودتان صادق باشید: مواردی همچون بدهی‌هایتان یا اقساط بانکی، مواردی از این قبیل را لحاظ کنید. هر چه میزان ریسکتان در هر معامله افزایش یابد، در انجام معاملات و پس‌ازآن، بیشتر احساساتی خواهید شد. همین‌طور عدم متنوع سازی اصولی و اصطلاحاً تک سهم شده، یک شمشیر دو لبه است که ممکن است خیلی بیشتر از چیزی که تصورش را کنید به ضررتان تمام شود!

راه‌حل: پذیرش ریسک بیش‌ازحد

ببینید چقدر از پولتان را می‌توانید از دست بدهید و درعین‌حال بر خودتان مسلط باقی بمانید. بسیار مهم است که به‌عنوان یک تریدر تازه‌کار، با مقادیر بسیار کم وارد بازار شوید تا بتوانید خودتان را از مخاطرات و هجوم احساساتتان در معامله‌گری، مصون نگه‌دارید. حتی بهتر است قبل از هر چیز در حساب آزمایشی معامله کنید، البته همان‌طور که قبلاً گفتم هرگز نباید یک حساب آزمایشی را برای مدت طولانی ادامه دهید! شما باید پاشنه آشتیل خودتان را پیدا کنید: منظورم آن نقطه ایست که ضرر بیشتر از آن را نمی‌توانید تحمل‌کنید: و این، همان مقداری است که باید به‌عنوان ریسک خودتان تعیین کنید. هرچند این موارد را به شکل بدیهی بیان نمودم؛ قطعاً مدیریت ریسک چیزی فراتر از این صحبت‌هاست.

حساسیت زیاد روی پول

اشتباه بعدی شاید نگرانی بیش‌ازحد درباره پول قبل از یادگرفتن اصول معامله باشد. مجدداً می‌خواهم ایمیل یکی دیگر از کاربران رها سرمایه را با شما در میان بگذارم:

سلام؛ من تازه وارد بورس شده‌ام و حدود ۵ میلیون سرمایه ‌دارم. می‌خواهم بدانم که سبد چند سهمی تشکیل دهم و در هر معامله چقدر باید ریسک بپذیرم؛ واقعاً این بازار را دوست دارم و علاقه‌مندم که محصولات آموزشی شمارا خریداری کنم.

خب؛ فکر می‌کنم اکثر شماها اشتباه موجود در این ای میل را یافته‌اید. اول‌ازهمه، اگر شما تازه‌کارید، اصلاً نباید نگران میزان ریسکتان در هر معامله باشید. اصلاً معنی ندارد. شما در ابتدا باید اصول معامله را بیاموزید و سپس، مدتی را در حساب آزمایشی معامله کنید تا بتوانید یک استراتژی معاملاتی برای خودتان تدوین کنید؛

نمی‌دانید استراتژی معاملاتی چیست؟ من قبلاً در یک وبینار رایگان، از سیر تا پیاز آن را در ۹۰ دقیقه توضیح دادم؛

الآن حساب آزمایشی مفید تریدر، بهترین نوع تمرین با پول مجازی است.

همه این‌ها قبل از اندیشیدن درباره واردکردن پول واقعی به بازار صورت می‌گیرد. معامله‌گرانی که بدون یادگیری و آموزش روی پولشان ریسک می‌کنند، درنهایت، تمامی پولشان را از دست خواهند داد، این را شک نکنید! همچنین اینکه کسی به شما بگوید می‌خواهد با پولی که از معاملات به دست می‌آورید، دوره آموزشی‌تان را بخرد، درست مانند این است که قبل از آموزش پرواز، با هواپیمای ۷۴۷ بوئینگ، بپرد؛ اگر این کار را انجام دهید، سقوط می‌کنید و اگر قبل از یادگیری اصول، معامله کنید، حساب معاملاتی‌تان سقوط خواهد کرد!

راه‌حل حساسیت زیاد روی پول

در حال حاضر به پول فکر نکنید؛ روی آموزش متمرکز شوید. به‌جای اینکه ذهنتان را درگیر پول و سود کنید، نگران یادگیری و آموزش اصول باشید. نگران تسلط و اشراف یافتن بر استراتژی معاملاتی‌تان و تبدیل‌شدن به معامله‌گری حرفه‌ای باشید. با این کار، شما خودتان را برای معامله با پول واقعی آماده می‌کنید و رشد خواهید کرد.

ضمناً، اگر می‌خواستید با پول به‌دست‌آمده از معاملاتتان، دوره آموزشی بخرید، امیدوارم اکنون، از اشتباهات رایج در معامله گری تصمیمتان منصرف شده باشید؛ شما در هیچ کاری بدون آموزش کافی و وافی، نمی‌توانید موفق شوید! هرچند قصدم تبلیغ چیزی نیست چراکه نیازی به آن ندارم، اما محصولات آموزشی رها سرمایه قطعاً در این راه بکارتان خواهد آمد.

حسرت فرصت‌های سوخته

دنبال کردن بازار بعد از دست دادن یک سیگنال هم از دیگر اشتباهات رایج افراد است. اغلب، معامله‌گران بعد از دست دادن یک معامله که آن را زیر نظر داشتند، سعی می‌کنند بازار را دنبال کنند؛ آن‌ها با از دست رفتن فرصت، به درون بازار می‌پرند چون از عدم انجام آن معامله و اینکه به خودشان اعتماد نکردند،‌ احساس تأسف و عصبانیت می‌کنند؛ با این ورود ناگهانی، در قیمت بدی وارد معامله می‌شوید که به حد ضرر بزرگ‌تر و اندازه خرید کوچک‌تری می‌انجامد؛ ضمناً، احتمال کسب سود کمتری هم خواهید داشت.

راه‌حل: حسرت فرصت‌های سوخته

بسیار ساده است، منتظر ورود در یک نقطه دیگر باشید. راه‌حل این است که بعد از دست دادن یک سیگنال، دست از تعقیب بازار بردارید. شما باید صبور باشید و منتظر فرصت ورود مجدد به معامله باشید.

عدم اعتمادبه‌نفس کافی

عدم اعتماد به خود یا باور نداشتن به توانایی‌های معاملاتی‌تان مشکل بزرگ بسیاری از معامله‌گران بازار بورس است. به‌آسانی می‌توان معامله کردن را پیچیده‌تر ازآنچه هست، ‌کرد. افراد اغلب فکر می‌کنند که معامله کردن بسیار سخت است یا کاری است که به ریاضیات قوی نیاز دارد؛ اما این باورها صرفاً عقایدِ محدودکننده‌ای هستند که منجر به تضعیف باور شخص به خودش می‌شوند.

عدم باور و اعتماد محض به استراتژی و برنامه معاملاتی‌تان اشتباهی بزرگ است زیرا شما قبل از اینکه وارد دنیای معامله‌گری شوید و احساساتتان را درگیر کنید، آن‌ها را آموخته‌اید (دست‌کم من امیدوارم که همین‌طور باشد). درنتیجه، شمای احساسی (وقتی‌که معامله زده‌اید) باید به ایده‌ها و برنامه‌هایی که در آن دوره آماده و تدوین کرده‌اید، اتکا کنید و به خودتان تردید نداشته باشید.

راه‌حل فقدان اعتمادبه‌نفس

یاد بگیرید به شمتان اعتماد کنید؛ شما باید اعتماد به شم و شهودتان را تقویت کنید. تمامی مواردی که آموخته‌اید و تمامی تجارب معاملاتی‌تان در شکل‌گیری شم شما نسبت به بازار دخیل‌اند و شما باید به آن گوش‌داده و نحوه اتکا به آن را بیاموزید.

توجه بیش‌ازحد به اخبار

توجه بیش‌ازحد به اخبار و داده‌های خارجی دیگر ازجمله اشتباهات فاحش و البته متداول معامله‌گران است. اگر مقالات من را در این سایت دنبال کرده باشید، می‌دانید که خیلی علاقه‌مند به معامله بر اساس اخبار نیستم! درواقع، به نظر من توجه بیش‌ازاندازه معامله‌گر به رویدادهای خبری و تأثیر احتمالی آن‌ها بر بازار، کار اشتباهی است. شما می‌توانید هرچه که بخواهید را در روزنامه‌های اقتصادی مثل دنیای اقتصاد یا در اینترنت پیدا کنید اما این‌ها برای معامله‌گر بسیار خطرناک است. اگر می‌خواهید خلاف تصمیم معاملاتی‌تان را به خودتان ثابت کنید، قطعاً دلایلی را پیدا خواهید کرد و اگر هم بخواهید درستی تصمیمتان را دریابید، بازهم دلایل و مدارک کافی دال بر آن را پیدا خواهید کرد؛ اما در انتهای روز، معامله‌گران موفق، متغیرهای خارجی را مسدود ساخته و روی استراتژی معاملاتی خودشان متمرکز می‌شوند.

راه‌حل توجه بیش‌ازحد به اخبار

خوب اخبار را نادیده بگیرید! اگر شما با استفاده از تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی را برای خودتان طراحی کردید، باید به آن بچسبید و آن را دنبال کنید چراکه آن، لبه معاملاتی‌تان است. همان‌طور که مارک داگلاس بزرگ گفته است، شما باید یک لبه معاملاتی قابل‌تعریف برای خود داشته باشید تا بتوانید آن را طی زمان کافی اجرا و پیاده‌سازی کنید تا اوضاع را به نفع خود دربیاورید؛ اما اگر لبه معاملاتی شما صرفاً اندیکاتورهای درهم‌وبرهم، اخبار و احساسات است، شما دیگر معامله نمی‌کنید؛ بلکه در حال قمار هستید!

تحلیل به خوردِ نمودار دادن!

افراد سعی دارند به‌زور معاملاتی که وجود ندارند را انجام دهند. آن‌ها آن‌قدر اشتباهات رایج در معامله گری عجله دارند که پول دربیاورند که برای خودشان فرصت‌هایی را می‌سازند که اصلاً وجود خارجی ندارند! این مسئله، چیزی شبیه بیش‌ازحد معامله زدن است اما نکته اینجاست که بهترین معامله‌ها را به‌وضوح می‌توانید روی چارت مشاهده کنید. اگر بدانید که دقیقاً چه می‌خواهید، دیگر نباید در چارت‌ها ریز شوید تا بتوانید آن را بیابید. اگر دیدید که باید از دیگران بپرسید که آیا این معامله خوب است یا نه به‌احتمال‌زیاد، بدانید که معامله خوبی نیست و دست‌کم، ارزش ریسک کردن پولتان را ندارد.

راه‌حل برای تحلیل‌های موهومی

بهترین معامله‌ها را اغلب می‌توان به‌وضوح روی چارت‌ها تشخیص داد. سؤال اینجاست که آیا شما دانش و مهارت کافی برای تشخیص این معاملات رادارید و آیا پس‌ازآن، اعتمادبه‌نفس کافی برای به‌پیش رفتن را در خود مشاهده می‌کنید؟

احساس نیاز به انجام معامله

معامله‌گران زیادی به حضور در بازار معتاد می‌شوند. آن‌ها به آدرنالین و دوپامینی که پس از ورود به بازار در ذهنشان ترشح می‌شود، معتاد شده‌اند. درنتیجه، وقتی‌که معامله نمی‌کنند، احساس نامساعدی دارند و تنها چیزی که حالشان را خوب می‌کنند، تزریق یک معامله به رگ‌هایشان است! البته جزئیات این سناریو را در وبینار روانشناسی بازار بورس مطرح نمودم. شاید شما آن‌قدرها هم به معامله زدن معتاد نباشید اما هنوز هم احساس می‌کنید حتماً باید در بازار حضورداشته باشید. شما احساس می‌کنید چون در بازار نیستید، پس پولی به دست نمی‌آورید یا احساس می‌کنید هرچه تعداد معاملاتتان را بیشتر کنید، احتمال و شانس پول درآوردنتان را هم بیشتر می‌کنید. خب؛ من در همین‌جا اشتباهات رایج در معامله گری به شما می‌گویم که این احساسات و تفکرات منجر به شکست و ضرر شما در درازمدت خواهند شد.

راه‌حل احساس نیاز به انجام معامله

باور کنید بازار جریانی تمام‌نشدنی از فرصت‌هاست. بازار همیشه وجود خواهد داشت؛ جریان مثبت امروزی تمام خواهد شد و یک موج بزرگ دیگر در گوشه‌ای دیگری از بازار یا بازارهای دیگر شکل خواهد گرفت. پس نگران از دست رفتن فرصت‌های امروز نشوید؛ شما باید بتوانید در بازار بمانید؛ این بدان معناست که باید با کاستن از تعداد معاملاتتان، سرمایه‌تان را حفظ کنید. یادمان نرود که برخی مواقع، معامله نداشتن خود یک موقعیت سود ده معاملاتی است!

عدم دانش کافی

همان‌طور که قبلاً هم گفتم، ما ایمیل‌های زیادی از فعالین بازار بورس دریافت می‌کنیم که قصد دارند از معامله‌گری پول به دست بیاورند و سپس، اقدام به خرید دوره‌های آموزشی کنند. این ایمیل‌ها مرا به خنده می‌اندازد. مهم نیست قرار است از دوره‌های ما استفاده کنند یا دوره‌های دیگر، نکته مهم این است که شما حتماً قبل از انجام معامله در بازار با پول واقعی، آموزش ببینید. هیچ‌کس نمی‌خواهد در بازار ضرر کند؛ بهترین راه برای جلوگیری از ضررهای غیرضروری، آموزش دیدن قبل از شروع کار است.

راه‌حل عدم دانش کافی

روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید؛ روی آموزش و یادگیری اصول معامله‌گری سرمایه‌گذاری کنید. شما باید نحوه خواندن چارت، از چپ به راست را بیاموزید. این مهارت نه‌تنها در معامله‌گری که در خواندن چارت‌ها و درک اطلاعات مربوط به‌حساب بازنشستگی‌تان، سرمایه‌گذاری درزمینهٔ کاری‌تان یا مسائل دیگر به شما کمک کند. همه بازارها چارت‌های قیمتی خاص خود رادارند و اگر خواندن و تفسیر آن‌ها را بلد نباشید، به خودتان کم‌لطفی می‌کنید. پس اگر می‌خواهید معامله‌گر شوید، باید حتماً خواندن و معامله بر اساس تحلیل تکنیکال و الگوهای نموداری را بیاموزید و باید این توانایی را قبل از ورود به بازار و به خطر انداختن سرمایه‌تان کسب کنید.

اشتباهات رایج در معامله گری

تمام معامله‌گران، فارغ از میزان تجربه‌شان دچار اشتباه می‌شوند اما درک منطق این اشتباهات می‌تواند اثر گلوله برفی در معاملات را محدود کند.

اثر گلوله برفی به فرآیندی گفته می‌شود که در آن وقایع کوچک در نهایت منجر به تاثیرات بزرگ می‌شوند

اشتباهات متداول معامله گری

اشتباهات متداول معامله گری

غلبه بر حرص و طمع :

حرص و طمع یکی از رایج‌ترین احساسات در بین معامله‌گران است و باید توجه ویژه‌ای به آن داشت. وقتی طمع بر منطق غلبه می‌کند، معامله‌گران برای جبران ضررهای پیشین خود، از اهرم بیش از حد استفاده می‌کنند. هرچند حرف زدن در این مورد بسیار راحت‌تر از انجام دادن آن است اما معامله‌گران باید درک کنند که چگونه حرص و طمع را هنگام معامله کنترل کنند.

اهمیت ثبات در معاملات :

معامله‌گران تازه‌کار همواره به دنبال فرصت در بازارهای مختلف هستند؛ اما باید توجه داشت که این بازارها تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند. بدون داشتن یک استراتژی خوب که بر روی تعداد محدودی بازار متمرکز شده باشد، معامله‌گران نتایج منفی مشاهده می‌کنند. معامله‌گران باید در معاملات خود ثبات داشته باشند و معاملات خود را در چند بازار محدود متمرکز کنند.

نادیده گرفتن افسانه‌های معامله‌گری :

ما اغلب تحت تاثیر آنچه می‌شنویم قرار می‌گیریم. در معامله‌گری نیز همین اتفاق رخ می‌دهد. شایعات زیادی پیرامون معامله‌گری وجود دارد. به عنوان مثال اینکه: «معامله‌گران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند» یا اینکه «برای سودآوری، معامله‌گران باید در بیشتر معاملات خود موفق باشند». این افسانه‌های معامله‌گری می‌توانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و از معاملات جلوگیری کنند.

اجرای مدیریت ریسک :

هرچقدر در مورد اهمیت مدیریت ریسک صحبت کنیم، باز هم کم است. قرار دادن حد ضرر و حد سود و انتخاب حجم درست برای معاملات، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا بفهمند برای رسیدن به هدف، چه مقدار از سرمایه خود را به خطر انداخته‌اند. جنبه دیگر مدیریت ریسک کاهش تاثیر معاملات بر احساسات معامله‌گران است.

۶ اشتباه رایج هنگام معامله در بورس

اشتباهات رایج در بورس

بورس بازاری است که در آن اوراق بهادار، کالاها، مشتقات و سایر ابزارهای مالی مورد معامله قرار می‌گیرند. وظیفه اصلی بورس اطمینان از معاملات منصفانه و منظم و انتشار کارآمد اطلاعات قیمت برای هر معامله اوراق بهادار در آن بورس است. کارگزاری‌ها به شرکت‌ها، دولت‌ها و سایر گروه‌ها بستری را می‌دهند که از آن طریق می‌توانند اوراق بهادار را به مردم سرمایه‌گذار بفروشند. در دهه‌های اخیر مبادلات به صورت کاملاً الکترونیکی انجام می‌گیرد. برای انجام معامله در بورس باید اطلاعات جامع و کامل داشته باشید. در ادامه اشتباهات رایج در بورس معرفی شده‌اند:

اشتباه رایج هنگام معامله در بورس چیست؟

اشتباه ۱ : نداشتن دانش اولیه

قبل از خرید سهام داشتن دانش اولیه خاصی ضروری است. یکی از رایج‌ترین اشتباهات برای معامله در بورس این است که بدون اطلاع قبلی، به راحتی شروع به مبادله کنید. کسی که فاقد دانش اولیه است، خطر از دست دادن مقدار زیادی پول در بازار سهام برای او وجود دارد. سرمایه‌گذاران بی‌تجربه تمایل دارند سهام را با قیمت‌های بالا خریداری ‌کنند زیرا آن‌ها مهم‌ترین سطح‌های کلیدی را نمی‌دانند یا سهام را در یک زمان اشتباه خریداری و می‌فروشند؛ بنابراین، مبتدیان لازم است قبل از خرید اطلاعاتی در مورد دنیای بورس کسب کنند از جمله:

بورس چگونه کار می‌کند؟ قیمت سهام چگونه توسعه می‌یابد؟ چگونه سبد سهام را ایجاد کنیم؟ سود سهام چیست؟ دانش بورس اوراق بهادار نیز شامل دانش پایه‌ای در زمینه امور مالی است.

اشتباه ۲: معاملات کوتاه مدت

یک مطالعه توسط استادان اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر انجام شد و در مجله Finanztest منتشر شد که بر اساس آن سرمایه‌گذاران خصوصی در سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ سود زیادی را در بازار سهام از دست داده‌اند. دلیل این اشتباهات رایج در بورس عدم دانش در مورد معاملات کوتاه‌مدت و اقدامات کورکورانه بود.(در ادامه مقاله جفت ارز چیست را هم مطالعه کنید)

بسیاری از سرمایه‌گذاران هنگام کاهش قیمت سهام خود دلیلی برای نگهداری آن‌ها نمی‌بینند و یا برخی هنگام بالا رفتن قیمت و افزایش سود به سرعت سهام را به فروش می‌رسانند.

در هر دو مورد، افراد فرصت‌های ارزشمندی را از دست می‌دهند. در عوض، برای معامله در بورس سرمایه‌گذاران باید یک استراتژی سرمایه‌گذاری میان‌مدت و بلندمدت را دنبال کنند و آن را حتی در صورت تلاطم کوتاه‌مدت بازار حفظ کنند.(در ادامه مقاله معاملات دو طرفه در فارکس را هم بخوانید)

اشتباه ۳: متنوع نبودن سبد خرید

متنوع نبودن سبد خرید یکی از اشتباهات رایج در بورس است. متنوع سازی سبد خرید، پایه و اساس موفقیت در خرید فروش است. برای سرمایه‌گذاران خصوصی این بدان معنی است که: متنوع سازی میزان شکست را کاهش می‌دهد، به این معنی که هنگام سرمایه‌گذاری در سهام صنایع مختلف، خطرات موجود در سبد سهام کاهش می‌یابد.

اگر یک بخش دچار بحران شود، کل مجموعه سهام ارزش خود را از دست نمی‌دهد. با این وجود، بسیاری از سرمایه‌گذاران خصوصی این قانون اساسی را اشتباهات رایج در معامله گری اشتباهات رایج در معامله گری به اندازه کافی رعایت نمی‌کنند، زیرا سهام انفرادی بیش از حد در پرتفوی خود دارند. این کار اشتباه در معامله بورس است.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)

6 اشتباه رایج هنگام معامله در بورس

اشتباه ۴: خرید سهام به وسیله اعتبار

خرید سهام به صورت اعتباری استراتژی مورد استفاده متخصصان بازار سهام است که یکی از اشتباهات رایج در بورس است. آنها برای خرید سهام از بانک یا کارگزار پول وام می‌گیرند.(در ادامه مقاله ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک را هم مطالعه کنید)

پس از افزایش قیمت سهام، آن‌ها دوباره سهام را می‌فروشند و از سود بدست آمده بدهی‌های خود را پرداخت می‌کنند و مابه‌التفاوت را به عنوان سود خالص دریافت می‌کنند؛ اما در صورت افزایش و افت قیمت سهام، بانک یا کارگزار انتظار دارد که پول بیشتری بپردازند. این اصطلاح “کال مارجین” می‌تواند منجر به خسارات زیادی شود که بسیار بیشتر از سرمایه اولیه است.

برخی از سرمایه‌گذاران کوچک هنگام خرید سهام به جای وام‌های بانکی به وام‌های دوستان یا خانواده خود متوسل می‌شوند. اگر این سرمایه‌گذاری ناموفق باشد، ضرر زیادی متوجه افراد خواهد شد. به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران خصوصی باید همیشه از معاملات اعتباری سهام دور باشند. خطر خسارات زیاد (برای وام‌های بانکی) و اعتماد از بین رفته (برای وام‌های خانوادگی) خیلی زیاد است.(در ادامه مقاله مارجین‌ها و کمیسیون ها را هم بخوانید)

اشتباه ۵: پیروی کورکورانه از توصیه‌ها

هنگام معامله در بورس، سرمایه‌گذاران بی‌تجربه تمایل به استفاده از توصیه‌های متخصصان بورس اوراق بهادار دارند. بهتر است در این زمینه از افراد قابل اعتماد که دارای علم و دانش کافی هستند مشورت بگیرید. مشورت با افراد بی‌دانش اشتباه در معامله بورس است.

تجارت بدون استراتژی که یکی از اشتباهات رایج در بورس است یعنی چه؟

اشتباه ۶: تجارت بدون استراتژی

به عنوان یک سرمایه‌گذار هنگام معامله در بورس، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما هنگام خرید سهام شما را راهنمایی کنند. ترس مشاور بدی است، اما سرخوشی بی‌اساس نیز می‌تواند خطرناک باشد. همان‌طور که اساتید اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر در تحقیقات خود دریافتند، میانگین سرمایه‌گذاران حدود یک‌چهارم سبد سهام خود را در بازه یک‌ساله تغییر می‌دهند.(در ادامه مقاله رصد و تحلیل در بورس و کیف پول ترزور هم بخوانید)

برخی از افراد کل سبد سهام اشتباهات رایج در معامله گری خود را دو بار در سال تغییر می‌دهند، به همین دلیل کمترین بازده سهام را به دست می‌آورند. هزینه‌های معاملاتی کارگزاران به‌تنهایی حدود ۱٪ درآمد را کاهش می‌دهد. برای سرمایه‌گذاری درست و اصولی در بورس، به یک استراتژی نیاز دارید.

برای خرید سهام دو استراتژی اساسی سرمایه‌گذاری وجود دارد: سرمایه‌گذاری با توجه به سود سازی شرکت و متنوع سازی. سرمایه‌گذاران باید یک استراتژی شخصی تهیه کنند که اولویت‌های ریسک و ترجیحات سرمایه‌گذاری آن‌ها را در نظر بگیرد.

چگونه بر اشتباهات خود غلبه کنیم

             بازار های مالی (فارکس) محل آزمایش ما هستند. در صورتیکه از تریدرهای موفق جهان بپرسید مهمترین عامل موفقیت در آموزش فارکس چیست اشتباهات رایج در معامله گری قطعا به شما خواهند گفت : روانشناسی فردی و بازار. اگر در آموزش بورس در بخش روانشناسی ترید،تمامی اشتباهاتی که یک معامله گر انجام می دهد را بشمارید بیشتر از ده مورد نیست.عامل اصلی ضرر تکرار این اشتباهات است.

مغز انسان‌ها در شرایطی شکل گرفته که به کل متفاوت از آن چیزی است که معامله‌گران با آن سر و کار دارند. بسیاری از مشخصه‌های الگوهای تصمیم‌گیری برای مغز در فشار بازار بیشتر آسیب‌رسان هستند تا مفید. در این مقاله مثال‌هایی بیان می‌شوند که نشان می‌دهند چگونه نیازهای جدی ذهنی یک معامله‌گر می‌تواند منجر به ضرر و زیان شود.

می‌خواهم لذت ببرم

سیستم غرایز انسان مطابق اصل “چماق و هویج” عمل می‌کند. پس از انجام یک عمل خوب (غذا خوردن، ورزش کردن و غیره)، شخص با انتشار هورمون‌های شادی و سرخوشی به نام سروتونین و دوپامین تشویق و ترغیب می‌شود و بعد از ارتکاب یک کار اشتباه، با درد و رنج و انتشار هورمون کورتیزول احساس ناخوشی به او دست می‌دهد.

بنابراین در حالت “پیش‌فرض” مغز انسان همواره در جستجوی فرصتی برای دریافت بسته دیگری از شادی و سرخوشی است. اگر معامله‌گری موفق شود حداقل یک مرتبه سود قابل توجهی کسب کند و احساس خوشحالی به او دست دهد، در این صورت مغز او زنجیره منطقی را تشکیل داده است: “یک معامله انجام داد و از آن لذت برد”. اتصال مشابهی در مغز افرادی که معتاد به قمار هستند ایجاد می‌شود.

بعلاوه به عنوان یک قانون، پیچیدگی تحلیل بازار ساده می‌شود و تنها واقعیتی با بیشترین برجستگی در حافظه ذخیره می‌شود. برای مثال “معامله در جهت روند انجام شد.”

و حال معامله‌گر با یک پیش‌بینی خوشایند وارد معامله‌ای در جهت روند می‌شود، بدون اینکه متوجه عملکرد خود باشد و از استراتژی یا تحلیل‌های خود استفاده کند و تنها در جستجوی احساس لذت و شادمانی حاصل از سود آسان و راحت است.

می‌خواهم جبران کنم، قادر به تحمل ضرر و زیان نیستم

تصور کنید که معامله‌گر پس از صبر و انتظاری طولانی، در عوض دریافت سود با ضرر مواجه شود و پس از آن ضرری دیگر. در این هنگام توقع لذت و شادی با بهت و حیرت جایگزین می‌شود: “چه اتفاقی افتاد؟ من دقیقا مشابه همین معامله را قبلا انجام داده‌ بودم!”. و این ضرر کوچک کمتر از احمق به نظر رسیدن در نظر دوستان و آشنایان شما را وحشت‌زده می‌کند، یعنی کسانی که معامله‌گر پیش از این در برابر آن‌ها از موفقیت خود لاف زده بود و خودستایی کرده بود.

در این موقع یک معامله سودآور در نظر معامله‌گر دیگر سود محسوب نمی‌شود، بلکه تنها افتخار و غرور به همراه دارد. در واقع راهی برای التیام اعتماد به نفس آسیب دیده است. در این حالت، مغز زمان لازم برای تفکر درباره موقعیت‌های سودآور، ارزیابی نسبت سود به ضرر و بررسی دیگر مسائل ندارد. هدف اصلی کسب سود در سریع‌ترین زمان ممکن و برگشت به ناحیه آسایش و راحتی است. و برای کسب سود، لازم است معامله دیگری انجام دهید. به نظر می‌رسد ذهن ناخودآگاه معامله‌گر را وادار به ورود به معاملات می‌کند، حتی در شرایطی که بازار وضعیت مساعدی ندارد.

ترس از دست رفتن فرصت

اشاره کردیم که مغز اغلب اوقات معاملات موفق را ساده‌سازی می‌کند و به صورت چند نکته آسان ثبت می‌کند، برای مثال “معامله در جهت روند”. گاهی اوقات، به ویژه پس از چندین فرصت از دست رفته معاملاتی، معامله‌گر دچار بیم و هراس از دست رفتن سود می‌شود. معامله‌گر به شدت در جستجوی الگوها و سیگنال‌ها است، به تایم‌فریم‌های پایین‌تر رجوع می‌کند و مدام نمودارها را به‌روزرسانی می‌کند.

کاملا منطقی است که اگر در مورد یک معامله شک و تردیدی وجود دارد، بهتر است از هر گونه اقدامی خودداری کنیم و صرفا نظاره‌گر بازار باشیم. اما ترس از دست دادن سود، بر این منطق غلبه می‌کند. یادآوری کمرنگی از “معامله در جهت روند” ناگهان انگیزه بسیار قدرتمندی برای ورود به معامله ایجاد می‌کند.

در این شرایط محدود کردن نفس به انقیاد از نظم و برنامه معاملاتی بسیار دشوار است، چرا که گاهی اوقات بعضی از موارد “معامله در جهت روند” واقعا اجرا می‌شوند و در نتیجه بر معاملات اشتباه صحه می‌گذارند. در همین هنگام اضطراب رو به افزایش معامله‌گر به او امکان تمرکز بر عوامل دیگری که بر موقعیت بازار موثر هستند را نمی‌دهد.

می‌خواهم از درد دور باشم. حلقه‌های منطقی

معاملات ناموفق متوالی تجربه بسیار ناگواری است. اما هر معامله‌گری یک مرتبه دچار ضررهای پشت سر هم می‌شود که می‌تواند به شدت دردآور باشد. همزمان ذهن ناخودآگاه به سختی تلاش می‌کند که از شما در برابر احساسات منفی محافظت کند و به همین منظور راه‌حل‌های منطقی پیشنهاد می‌دهد: یک تکه شکلات بخور (دریافت اندورفین)، از معامله‌ کردن فاصله بگیر، درباره مشکلی به دوستانت اعتراض کن، چیزی برای خود بخر (به ویژه برای خانم‌ها)، قدری اشتباهات رایج در معامله گری بخواب و غیره.

تحت تاثیر ذهن خودآگاه، پیشنهادهای دیگری ارائه می‌شود: در چند دوره آموزشی دیگر ثبت نام کن، در اینترنت جستجو کن استراتژی‌های معاملاتی “سودآور” و به جفت‌ارزهای دیگر هم توجه کن. اما همه این موارد برای یافتن راه‌حلی سریع به ذهن می‌رسند، در حالیکه بخش بزرگی از معامله‌گری موفق را جستجو‌های شخصی درباره بازار شکل می‌دهد.

بازار پیوسته در حد جزئیات کوچک اما در عین حال قابل توجه در حال تغییر است. بسته به تمایلات بازار، از دسته سیگنال‌های مشابه می‌توان در جهات مختلف بهره برد. بدون نظارت دقیق بر بازار، پی بردن به این اختلاف بسیار مشکل است.

افزایش سطح استرس، تمرکز بر بازار را غیرممکن می‌سازد. بدن انسان تحت فشار و استرس بیشتر تمایل به جنگ یا گریز دارد تا تفکر عمیق و کار خلاقانه. در نتیجه معامله‌گر بازار را بصورت کاملا سطحی تحلیل می‌کند و اسیر و گرفتار “حلقه‌های منطقی” متعددی می‌شود.

برای مثال، معامله‌گری با ۲ درصد سود از معامله خارج می‌شود و قیمت به اندازه ۱ درصد دیگر پیشروی می‌کند. مرتبه دیگر که تحلیل می‌کند، تصمیم می‌گیرد معامله را به قصد دریافت سود بیشتر برای مدت زمان طولانی‌تری باز نگه دارد. اما نمودار قیمت تغییر مسیر می‌دهد و در خلاف جهت معامله حرکت می‌کند و در نهایت معامله با لمس حد ضرر بسته می‌شود. دفعه بعد پس از تحلیل بازار تصمیم می‌گیرد با سود ۲ درصدی از بازار خارج شود، و به همین ترتیب این حلقه تکرار می‌شود.

مثال‌های زیادی از چنین حلقه‌هایی وجود دارد، اما بطور خلاصه تمام حلقه‌ها حاکی از این هستند که معامله‌گر یک اشتباه را مرتب تکرار می‌کند و متحمل ضرر و زیان می‌شود. با قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی، بسیار مشکل بتوان با نگاه از جانب ناظر بیرونی وضعیت را قضاوت کرد و عملکرد خود را به نحوی سودمند و سازنده تغییر داد.

می‌خواهم از درد و رنج دور باشم.

وجود حلقه‌های منطقی و در نتیجه عدم رضایت از نتایج معاملات، می‌تواند خستگی و فرسودگی روحی و روانی را به دنبال داشته باشد. معامله‌گر دیگر نمی‌داند چگونه معامله کند و به چه نکاتی توجه کند و صرفا به باز و بسته کردن معاملات ادامه می‌دهد و تلاش می‌کند به ناحیه امن و مثبتی برسد.

مغز بطور فزاینده از انسان در برابر آسیب‌های روانی محافظت می‌کند و تلاش می‌کند او را از معامله کردن منصرف سازد و به کار دیگری مشغول کند. در نتیجه تمرکز کاهش پیدا می‌کند و ضرر و زیان افزایش.

در ذهن ناخودآگاه یک بن‌بست شکل می‌گیرد: هیچ فرصتی برای انجام معامله‌ای سودآور وجود ندارد، اما در عین حال ذهن را به کناره‌گیری از معامله کردن ترغیب نمی‌کند. در این هنگام تنها یک تصمیم اتخاذ می‌شود و آن کاهش موجودی حساب به صفر و در نهایت اجتناب از استرس است. از نقطه نظر ذهن ناخودآگاه، این تصمیم و رفتار به منظور رهایی از فشار و استرس کاملا توجیه‌پذیر است.

و حال معامله‌گر بیش از پیش به انجام معامله‌ای با حداکثر حجم ممکن فکر می‌کند. یا به سرعت ثروتمند می‌شود و به تمام رنج و عذاب خود خاتمه می‌دهد، یا اینکه تمام موجودی حساب خود را از دست می‌دهد و می‌تواند استراحت کند. دیر یا زود معامله‌گر تسلیم این میل و خواسته می‌شود و پس از یک یا دو معامله با حجم سنگین تمامی سرمایه خود را از دست می‌دهد. دیگر پولی وجود ندارد، اما سلسله اشتباهات و درد و رنج به پایان رسیده است. مغز در محافظت و مراقبت از صاحب خود کاملا موفق عمل کرده است.

برای اجتناب از معاملات احساسی چه اقداماتی انجام دهیم

در این قسمت دلایل احساسی اصلی ورود به معاملات به ترتیب زمانی بیان می‌شوند، اما در واقع همه چیز به این ترتیب رخ نمی‌دهد. اغلب معاملات منطقی و احساسی بطور متوالی تکرار می‌شوند که در نتیجه باعث کاهش نتیجه نهایی می‌شود.

بسیار دشوار بتوان کاری را بدون وجود دستورالعمل مشخصی به درستی انجام داد. در ابتدا برای اینکه سرمایه خود را به دلیل کلیشه‌های ناکارآمد ذهنی از دست ندهید، لازم است برای ورود به هر معامله معیارهای کاملا مشخصی داشته باشید. هرچه استراتژی معاملاتی صورت رسمی‌تر و وضوح بیشتری داشته باشد، راحت‌تر می‌توان در برابر انگیزه‌های احساسی ذهن ناخودآگاه مقاومت کرد.

مجموعه‌ای از موقعیت‌هایی که می‌توانید با استفاده از آن‌ها کسب سود کنید را جمع‌آوری کنید. تعیین کنید که در هر معامله استاندارد با چه حجمی ورود کنید. تمام الگوهای تجربی را زیر نظر داشته باشید، یا اینکه با کمترین حجم ممکن معاملات را انجام دهید. از “بازی حدس و گمان” جدا پرهیز کنید و به مغز خود فرصت ندهید از طریق کسب سود تصادفی، اندورفین دریافت کند.

سود و ضرر از طریق معاملات رندوم و تصادفی هر دو به یک اندازه برای معامله‌گر مضر هستند. ضرر بزرگ باعث می‌شود معامله‌گر به فکر جبران باشد و سود کلان سبب می‌شود در گوشه ذهن این تفکر شکل بگیرد که همیشه می‌توان با این روش موفق بود.

ذهن خود را آموزش دهید. فراموش نکنید که علیرغم قدرت و توانایی بالای هوش و ذکاوت انسان مدرن، همواره بخشی از فرایند معاملاتی توسط غرایز و احساسات اداره می‌شوند. اگر پس از ورود به یک معامله ناگهان متوجه شدید که شتاب‌زده عمل کرده‌اید و تصمیم عجولانه‌ای گرفته‌اید، بلافاصله و بدون توجه به نتیجه از معامله خارج شوید. با این کار ذهن ناخودآکاه یاد می‌گیرد که باید از ورود به موقعیت‌های مشکوک اجتناب نمود و نباید انتظار داشته باشد که بخش خودآگاه ذهن فرصتی برای انجام “بازی حدس و گمان” در اختیار او قرار ‌دهد.

در صورتیکه نمودار قیمت به حد ضرر معامله می‌رسد، اگر دلایل فاندامنتالی دیگر موثر نیستند، به سرعت و با خونسردی ضرر وارده را برطرف کنید. به این طریق مغز شما عادت می‌کند و مرتبه بعدی خیلی راحت نخواهد بود که ضرر را به تعویق بیاندازید.

حالات روانی خود را هنگامی که مشغول معامله کردن هستید، دنبال کنید. تنبلی نکنید و از خود بپرسید: “الان چه احساسی دارم؟ آیا این معامله به خوبی انجام شد یا من کسل شده‌ام؟ آیا به قدر کافی تمرکز دارم یا اینکه مدام افکار من متوجه مسائل دیگری می‌شود؟ آیا اکنون زمان تصمیم‌گیری برای معاملات است؟”

اگر شما یک معامله‌گر فعال و پویا هستید، می‌توانید دفتری برای ثبت حالات روانی خود اختصاص دهید. این دفتر می‌تواند دربرگیرنده توصیفاتی از حالات روانی شما در طول یک روز کاری، به هنگام ورود به معامله و در حین فرایند مدیریت آن معامله باشد. زمانی که حالات روانی خود را ثبت و ضبط می‌کنید، می‌توانید به اشتباهات روانی رایج خود پی ببرید و همچنین متوجه می‌شوید که تحت چه شرایطی بهتر است از معامله کردن دست بکشید.

بعلاوه می‌توانید قوانینی مختص به خود وضع کنید که به اشتباهات رایج در معامله گری شما امکان ‌دهد با دقت و احتیاط بیشتری معامله کنید. این قوانین می‌تواند فهرستی از شرایطی باشد که تحت آن‌ها سراغ معامله‌گری نمی‌روید (برای مثال خستگی، هیجان زیاد و غیره) و همینطور تمرینات و تکنیک‌های ویژه‌ای به منظور کسب آرامش و پایدارسازی عواطف و احساسات.

اگر موفق شوید این توصیه‌ها را اجرا کنید، قطعا سود مستمر خیلی دور نخواهد بود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا