تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

خط روند چیست؟
مفهوم خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال یکی از اصول پایه ای و مقدماتی است اما به طور قطع جزو مهترین ها مباحث می باشد؛ چرا که تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی ، الگو های ادامه دهنده ، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها، تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.
به طور ساده خط روند در بورس جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. هر چند نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند اما تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند موج های پی در پی می باشند که برآیند حرکات این موج های روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد.
فیلم خط روند در تحلیل تکنیکال:
انواع خط روند در بورس چیست
اینکه فکر کنید بازار تنها شامل روند های صعودی و نزولی است فکر کاملا اشتباهی است. بر اساس تعریف روند در تحلیل تکنیکال در حقیقت بازار می تواند در سه جهت صعودی، نزولی و یا خنثی حرکت کند، که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است؛ زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
حال که با انواع خط روند در بورس آشنا شدیم باید بدانیم که در اصل روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره ی زمانی است؛ به این معنی که نیروی عرضه و تقاضا در بازار به یک تعادل نسبی رسیده است که به همین دلیل اکثر فعالان بازار سرمایه از این بازار به عنوان بازار بدون روند هم یاد می کنند.
سهامداران عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند؛ چرا که اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند اما سهامداران نمیتوانند این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم بنامند بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
نحوه ترسیم انواع خط روند در بورس
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند همچنین روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. بیاد داشته باشید که هرچه خط روند، بلند مدت تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
برای رسم خط روند در بورس به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم که این نقاط، نقاز بازگشت قیمتی یا همان پیوت ها خواند بود؛ در نتیجه خط روند با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم می شود.
خط روند صعودی (Uptrend line)
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به این خط، خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است؛ یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
معمولا تا زمانی که قیمت ها بالای خط روند صعودی بمانند، روند صعودی بدون تغییر میماند. تغییر قیمت و افت آن به زیر خط روند صعودی، نشان از تغییر احتمالی روند دارد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط، حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند، بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی (Downtrend line)
برای رسم خط روند در روند های نزولی جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنیم، و بعد از وصل کردن این دو نقاط بیشینه با استفاده از تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ یک خط مستقیم به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی خواهد بود.
خطوط نزولی مثل مقاومت ها عمل میکنند و نشان دهنده این هستند که با وجود کاهش قیمت ها، عرضه بیش از تقاضا است و معمولاً تا زمانی که قیمت ها پایین خط بمانند، روند نزولی بدون تغییر میماند و تغییر قیمت و افزایش آن به بالای خط روند نزولی تغییر احتمالی در روند را نشان خواهد داد.
در این خط هم مثل خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد، شیب خط، بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟
همانطور که اشاره شد اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال با عوامل متعددی در ارتباط است که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم تا با رعایت کردن آنها قادر باشید خط روند های معتبرتری را رسم کنید:
۱.شیب خط روند: هرچقدر شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری، کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخوردها به خط روند بیشتر باشد، آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳. شدت کاهش (یا افزایش) قیمت سهم: در این رابطه هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (یا صعود) ثبت شود، احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(یا صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
۴. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد؛ به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
شرایط شکست خط روند در بورس
انواع خط روند های ترسیم شده در بورس توسط تحلیل گران این بازار ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شوند اما هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱. حجم معاملات در زمان شکست: حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
نکته: اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲.کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر خواهد بود.
۳. همراه بودن شکست با یک الگو: اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد، اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت.
۴. اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین: هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود، آن شکست از نوع فیک نیست و یک شکست واقعی محسوب می شود و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.
در تصویر بالا سهم بعد از چند بار واکنش به خط روند نزولی در نهایت در محدوده مشخص شده با یک کندل بزرگ و حجم معاملات قابل توجه موفق به شکست خط روند می شوند و در ادامه با تکمیل پولبک یک رشد خوب را تجربه می کند.
چطور با استفاده از خط روند معامله کنیم؟
با توجه به تمام مطالب مطرح شده در رابطه با کاربرد خط روند در بورس، به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل تکنیکال دو روش عمده وجود دارد که معامله گران از آنها برای انجام معاملاتشان استفاده می کنند.
حالت اول زمانی است که قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد می کند و قادر به شکست آن هم نیست در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند؛ و در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می کنند.
اما حالت دوم زمانی است که خطوط روند توسط قیمت شکسته می شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته می شود که در این صورت خطوط روند خاصیت معکوس پیدا می کنند؛ مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد (پولبک) و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند.
روند قیمت چیست؟ روند در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است.
تمام ابزارهای تکنیکال از قبیل الگوها، میانگینهای متحرک، حمایت و مقاومتها، تنها با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمدهاند.
اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعرف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
روند سه جهت دارد
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
فیلم روش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
نیاز به اطلاعات بیشتری درباره روند دارید؟ تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه (نوشته جان مورفی) یکی از بهترین کتابها در زمینه آموزش تحلیل تکنیکال است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
خط روند چیست؟
خط روند ابزاری است که در تحلیل تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. این خط از طریق وصل کردن قله ها و دره ها در نمودار قیمت رسم.
از آنجا که تحلیل تکنیکال بر این اساس بنا نهاده شده که حرکت قیمت مسیر مشخصی دارد. استفاده از خط روند هم برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن مسیر حرکت قیمت و هم برای تایید حرکت قیمت مهم و بنیادی است. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه ی بحرانی قیمت را به هم وصل می کند. این خط گسترش می یابد تا در آینده به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. بسیاری از اصول و قواعد کاربردی در سطوح حمایت و مقاومت می تواند در خط روند نیز کاربرد داشته باشد. به همین منظور درک و یادگیری تمامی مفاهیم گفته شده در مقاله ی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال پیش از شروع یادگیری خط روند الزامی است.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
ویدئوی آشنایی با خطوط روند
خط روند صعودی
خط روند صعودی در نمودار اتریوم
خط روند صعودی از طریق وصل کردن دو یا چند دره به وجود می آید. دره ی دوم باید بالاتر از دره ی اولی باشد تا ترند لاین صعودی به خود بگیرد. به این نکته توجه نمایید که یک خط روند صعودی حتما باید حداقل سه دره را به هم متصل نماید تا معتبر باشد. خطوط روند صعودی مانند خط حمایت عمل می کند و نشانگر این موضوع است که میزان تقاضای خالص (تقاضا منهای عرضه) با وجود افزایش قیمت دارایی در حال افزایش است.
افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا به معنی بازار بسیار گاوی است. ترند لاین صعودی تا هر زمان که قیمت بالای آن حرکت کند قوی و سالم است. شکسته شدن این خط و پایین آمدن قیمت نسبت به آن نشانگر این است که تقاصای خالص تضعیف شده و تغییر در روند بازار قریب الوقوع است.
تصویر بالا نحوه ی ترسیم ترند لاین صعودی در نمودار اتریوم را نشان می دهد. این روند از اوایل می ۲۰۱۷ شروع شد. پس از شکل گیری دومین دره در اواسط جولای همان سال، امکان ترسیم خطوط روند صعودی فراهم شد. سومین دره که در اواسط سپتامبر شکل گرفت، ترند لاین را تایید کرد و با برخورد چهارم کندل ها به خط روند و شکل گیری دره ی چهارم، قیمت از ۴۰۰ دلار به ۱۴۰۰ دلار رسید.
خط روند نزولی
خط روند نزولی در نمودار اتریوم
خط روند نزولی با اتصال قله ها به یکدیگر به وجود می آید که در آن قله ی دوم باید پایین تر از قله ی اول باشد. همچون ترند لاین صعودی، این خط نیز برای اعتبار داشتن نیازمند وصل شدن سه قله است. خط روند نزولی مانند یک مقاومت عمل می کند و نشان می دهد که عرضه ی خالص (عرضه منهای تقاضا) در حال افزایش است، با اینکه قیمت کاهش می یابد. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه به معنی این است که بازار شدیدا خرسی است. تا زمانی که قیمت زیر خط روند نزولی حرکت کند این خط مستحکم و دست نخورده است، ولی شکسته شدن و بالا رفتن قیمت نسبت به آن به معنی کاهش میزان عرضه ی خالص است و یک تغییر در روند حرکت قیمت تقریبا حتمی است.
در تصویر بالا که از نمودار اتریوم گرفته شده است. ترند لاین نزولی با شکل گیری سه قله، یکی در اوایل اوت ۲۰۱۹ ، دومی در اواخر سپتامبر و در نهایت سومین قله در اواسط نوامبر ترسیم شده است.
برای دانستن جزییات بیشتر در مورد تغییر روند حرکت قیمت که منوط به اتفاقات و شرایط دیگر به غیر از شکسته شدن خطوط روند می شود، به مقاله ی نظریه داو مراجعه نمایید.
تنظیم متد نمایش قیمت برای رسم خط روند
دره ها و قله ها در زمانی که متد نمایش قیمت به صورت لگاریتمی باشد، برای رسم خط روند بهتر تنظیم می شوند. این موضوع مخصوصا برای رسم ترند لاین در بلند مدت بسیار صادق است. همچنین برای زمانی که افزایش یا کاهش قیمت بسیار شدید باشد. بسیاری از پلتفرم ها امکان تنظیم متد نمایش قیمت به صورت لگاریتمی یا حسابی را برای کاربرانشان فراهم کرده اند. برای آشنایی با این متد ها می توانید به مقاله ی چارت ها چیستند مراجعه نمایید.
مقایسه انواع متد نمایش قیمت در نمودار بیت کوین کش
تصاویر بالا را که از نمودار قیمت بیتکوین کش گرفته شده مشاهده کنید. در عکس سمت راست روش نمایش قیمت به صورت حسابی می باشد. فلش نارنجی رنگ شکست روند نزولی را نمایش می دهد که قیمت حدود ۱۲۵۰ دلار بوده است. این شکست قیمت ممکن است تحلیل گر را به اشتباه بیاندازد. چرا که پس از این شکست، قیمت همچنان روند نزولی داشته تا جایی که به ۲۰۰ دلار برسد.
در صورتیکه نمودار سمت راست که در آن نمایش قیمت به صورت لگاریتمی تنظیم شده، به درستی روند نزولی قیمت را نشان می دهد تا جایی که شکست اتفاق می افتد و روند صعودی شروع می شود. نقطه ای که با فلش آبی رنگ مشخص شده است نشان می دهد ترند لاین که در روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می کرده است، پس از شکسته شدن تبدیل به خط حمایت شده است. مقایسه ی این دو تصویر نحوه ی تنظیم شدن و قرارگیری مناسب قله ها برای ترسیم خط روند نزولی را آشکار می کند.
اعتبار سنجی
برای کشیدن ترند لاین می توان از دو یا تعداد بیشتری دره یا قله استفاده کرد. هر چه تعداد دره ها یا قله هایی که با خط روند تماس پیدا می کنند بیشتر باشد، میزان اعتبار آن خط به عنوان حمایت یا مقاومت بیشتر می شود؛ گاهی اوقات پیدا کردن بیش از دو قله یا دره برای رسم خط روند بسیار مشکل و یا غیر ممکن می شود.
هم چنین با وجود اینکه مفهوم خط روند، یک مفهوم کلیدی و بنیادی در تحلیل تکنیکال است. ولی این طور نیست که بتوان در هر نمودار قیمت، این خط را رسم کرد. بدین معنی که گاهی اوقات دره ها و قله ها به گونه ای قرار می گیرند که امکان ترسیم خط وجود ندارد. قانون کلی در تحلیل تکنیکال این است:
با دو قله یا دو دره می توان خط روند را رسم کرد و قله یا دره سوم تاییدی است از اعتبار خط.
فاصله میان قله ها یا دره ها
دره هایی که برای ترسیم خطوط روند صعودی استفاده می شوند، یا قله هایی که برای رسم ترند لاین نزولی مورد استفاده قرار می گیرند، نباید خیلی به هم نزدیک باشند یا خیلی از یکدیگر فاصله داشته باشند؛ اگر فاصله ی آنها بسیار کم باشد، اعتبار خط روند زیر سوال می رود، و اگر نسبت به یکدیگر فاصله ی زیادی داشته باشند آنوقت ارتباط میان آنها زیاد قابل اعتماد و اطمینان نیست.
با اینکه مناسب ترین فاصله بستگی به بازه زمانی یا همان TimeFrame، میزان و درجه ی تحرکات قیمت و ترجیحات شخص تحلیل گر دارد، ولی می توان به عنوان یک قاعده ی کلی گفت که ترند لاین ایده آل خطی است که فاصله ی قله ها یا دره های سازنده ی آن به نسبت مساوی باشد.
تشخیص خط روند مناسب در نمودار ریپل
همانطور که در تصویر بالا که از نمودار قیمت ریپل گرفته شده است مشاهده می نمایید، خط روند خاکستری رنگ به خاطر شکل گیری قله های بسیار نزدیک، نمی تواند خط قابل اعتمادی برای روند طولانی مدت حرکت قیمت باشد در صورتیکه خط آبی رنگ با قله هایی ترسیم شده که فواصل مناسبی نسبت به یکدیگر دارند.
زاویه خط روند
هرچه شیب خطوط روند بیشتر باشد، میزان اعتبار آن برای حمایت یا مقاومت بودن کاهش می یابد. یک خط روند با شیب تند نتیجه ی رشد یا کاهش سریع قیمت در یک زمان کوتاه است. بنابراین زاویه ی خطوط روند می تواند گویای میزان اهمیت آن خط به عنوان حمایت یا مقاومت باشد. حتی در زمانی که خطوط روند از سه قله یا سه دره تشکیل شده باشد، شیب تند خطوط روند از میزان اعتبار آن می کاهد. در نظر داشته باشید که بازه زمانی چارت را نیز باید در نظر بگیرید. هر چقدر در بازه زمانی کوتاهتری، شیب خطوط روند بیشتر باشد میزان اعتبار آن کمتر می شود.
خطوط روند درونی
خط روند درونی در نمودار لایت کوین
در برخی مواقع امکان رسم خطوط روند وجود دارد ولی نقاط قیمتی قله ها و دره ها با هم دقیقا تنظیم نیستند. بدین معنی که ممکن است از خطوط بیرون بزنند. در این گونه مواقع می توان خط را با استفاده از بدنه ی کندل رسم کرد. در تصویر بالا نحوه ی رسم خط روند درونی مشخص شده است. به فلش سیاه رنگ دقت فرمایید.
چشم پوشی از قله ها یا دره های نامناسب
مواقعی وجود دارد که به خاطر وجود یک قله یا دره، شیب خطوط بسیار تند شود یا حتی برخی قله ها و دره ها بسیار به هم نزدیک باشند؛ در این گونه مواقع می توان با چشم پوشی از برخی قله ها و دره ها، خطوط روند را به صورت مناسب تری رسم کرد این شکل گیری نامناسب برخی قله ها و دره ها، به خاطر واکنش های بیش از حد بازار نسبت به برخی رویداد ها و در نتیجه نوسان بیش از حد قیمت است.
چشم پوشی از قله ها در نمودار اتریوم
در تصویر بالا که نوسانات قیمت اتریوم از فوریه ۲۰۱۸ تا آگوست همان سال را نشان می دهد. مشاهده می کنید که خط روند مشکی رنگ با چشم پوشی از دو قله ترسیم شده است. این خط به درستی قله ی سوم (فلش نارنجی رنگ) را نیز در بر گرفته است. در این تصویر لاین زرد رنگ نشان دهنده ی عدم کاربردی بودن استفاده از قله ی دوم است. اولا به دلیل شیب تند آن و ثانیا فاصله ی نزدیک قله ها به یکدیگر.
نتیجه گیری
ترند لاین بینش بسیار خوبی برای تحلیل قیمت و روند بازار ارائه می دهند. ولی اگر به صورت نا مناسب رسم شوند، سیگنال اشتباه می دهند. آیتم های دیگری مانند سطوح حمایت و مقاومت می توانند برای رسم ترند لاین مناسب استفاده شوند. در نتیجه به یاد داشته باشید این خطوط نمی توانند به تنهایی برای یک تحلیل کامل استفاده شوند. شکست خطوط روند نیز نمی توانند به تنهایی همه چیز را به ما بگویند. بلکه فقط سیگنالی از تغییر احتمالی روند به ما خواهند داد.
ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
رسم خطوط روند یکی از مباحث مهم و پایهای در تحلیل تکنیکال است که متاسفانه آنچنان که باید و شاید به درستی آموزش داده نشده است. در این مقاله سعی میکنیم ضمن آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال، به نکاتی جالبی در این زمینه اشاره خواهیم کرد که احتمالا در جایی به آنها اشاره نشده است و آخرین دستاوردهای تحلیلگران و اساتید تحلیل فنی در دنیا است. اگر به تحلیل تکنیکال سهام در بورس علاقهمند هستید این مقاله را از دست ندهید.
منظور از روند قیمت چیست؟
اگر به چارت سهام یا هر دارایی دیگر (مثل نمودار قیمت دلار، طلا، بیت کوین و …) نگاه کنید متوجه میشوید قیمتها علاقه دارند در یک روند یا سیر مشخصی حرکت کنند.
درک این موضوع بسیار ساده است و تشخیص یک روند قیمتی در چارت چندان سخت نیست. به تصویر زیر نگاه کنید. به روند حرکت قیمت توجه کنید که چگونه در یک مسیر صعودی یا نزولی حرکت میکند.
روندها در قیمت
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت تمایل دارد در یک روند مشخص حرکت کند. باتوجه به شکل بالا میتوان انواع روند قیمتی را تعریف کرد.
انواع روند قیمتی
بر این اساس میتوان گفت قیمتها در حالت کلی در یکی از سه روند صعودی (با رنگ سبز مشخص شده است) یا در یک روند نزولی (با رنگ قرمز مشخص شده) و یا در یک روند خنثی (با رنگ سیاه مشخص شده است) حرکت میکنند. روندها در مقاطعی شیب بیشتری دارند در برخی مقاطع شیب کمتر و در نقاطی شاهد بازگشت روند از نزولی به صعودی و برعکس هستیم.
- روند صعودی
- روند نزولی
- روند خنثی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکالی برای آنکه روند و سمت و سوی یک حرکت قیمتی را مشخص کنند سعی میکنند روندها را در چارت قیمت، با یک خط راست مشخص کنند. این خطوط فرضی که بر روی نمودار رسم میشوند به خط روند مشهور هستند. رسم خطوط روند اصولی دارد که در ادامه مفصلا درباره ان صحبت خواهیم کرد.
آموزش ترسیم خطوط روند
هدف از ترسیم خط روند بر روی نمودار این است که تحلیلگر بهتر بتواند روند قیمتی را مشاهده و بر اساس آن رفتار آتی قیمت را پیش بینی کند. برای ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال باید قلهها و یا درههای ایجاد شده بر روی نمودار را (نقاط پیوت) به یکدیگر متصل کنید. به تصویر زیر نگاه کنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنیم که سیر حرکت نمودار از نقطه A به بعد نزولی شده است و این موضوع با چشم کاملا مشخص است. حال فرض کنید میخواهیم برای این نمودار یک خط روند نزولی رسم کنیم. میتوانیم با اتصال نقاط B، A و C و امتداد آن این خط روند نزولی را به سادگی رسم کرد که نتیجه آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
خط روند نزولی
در اینجا توجه به چند نکته ضروری است:
در یک روند نزولی برای ترسیم خط روند نزولی باید حتما قلهها را به یکدیگر وصل کنید (مانند تصویر بالا) اما در یک روند صعودی برای ترسیم خط روند صعودی باید حتما درهها را به یکدیگر متصل کنید (مانند تصویر زیر).
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
خط روند صعودی
توجه کنید خط روند باید به گونهای رسم شود که قیمت به سمت دیگر خط نفوذ نکرده باشد. برای مثال خط روند زیر اشتباه ترسیم شده است.
ترسیم اشتباه خط روند
در تصویر بالا میبینیم که خط روند طوری رسم شده است که در نقطه B قیمت به سمت دیگر خط نفوذ کرده است. این اشتباه باعث میشود که طبق این تحلیل در E شاهد شکست خط روند نزولی باشیم (درباره شکست خطوط روند در ادامه توضیح خواهیم داد) در صورتی که اگر خط روند در این نمودار به درستی ترسیم میشد، قیمت همچنان زیر خط روند قرار دارد. در تصویر زیر ترسیم صحیح خط روند در چارت بالا را مشاهده میکنید.
میبینید که در نقطهی E شکستی حاصل نشده است. البته توجه کنید سایهی کندلها اگر در خط روند نفوذ کنند قابل پذیرش است ولی بدنه کندل به هیچ عنوان نباید در خط روند ترسیم شده نفوذ کرده باشد.
همچنین توجه کنید برای ترسیم خطوط تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ روند اتصال 2 نقطه (دو قله یا دو دره) کفایت میکند. اما هر چقدر تعداد نقاطی که به خط روند واکنش نشان داده است بیشتر باشد، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. هر چقدر اعتبار یک خط روند بیشتر باشد، در صورت شکست خط روند احتمال بیشتری وجود دارد که روند سهم تغییر کند.
شکست خط روند چیست؟
در صورتی که قیمت بتواند با یک کندل قوی از خط روند عبور کند و در تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ آن سوی آن بسته شود اصطلاحا میگوییم خط روند شکسته شده است. توجه کنید قیمت باید بتواند چند کندل نیز در آن سمت خط روند خودش را تثبیت کند تا ما بتوانیم با قطعیت شکست خط روند را اعلام کنیم.
در تصویر زیر شکست خط روند را در نقطه A مشاهده میکنید.
در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید که چگونه با شکست خط روند نزولی، روند سهم صعودی شده است. بنابراین شکست خط روند نزولی یک سهم میتواند موقعیت خوبی برای خرید سهم باشد. البته افراد مبتدی به محض دیدن یک شکست در خط روند به سرعت وارد معامله میشوند، در حالی که بسیاری پیش میآید که شکست فیک باشد (شکست فیک یا مصنوعی اصطلاحی برای شکستی است که روند را تغییر نمیدهد).
برای تشخیص شکست واقعی از شکست فیک باید صبر کرد. معمولا شکستها با پولبک همراه هستند. در صورتی که پولبک تکمیل شود، افزایش حجم معاملات و افزایش قیمت میتواند نشانه این باشد که شکست واقعی است و میتواند یک سیگنال خرید تلقی شود. توجه کنید در این زمینه جزئیات زیادی وجود دارد که باید در یک مقاله جداگانه درباره ان صحبت کنیم.
چگونه می توان اعتبار یک خط روند را تعیین کنیم؟
در اینجا لازم است که درباره اعتبار خط روند کمی بیشتر صحبت کنیم. در وهله اول توجه کنید این خطوط فرضی هستند و الزامی ایجاد نمیکند که حتما همه چیز طبق این خط پیش برود. افراد مبتدی معمولا به این خطوط تعصب دارند در حالی واقعیت بازار چیز دیگری است. اعتبار خط روند معمولا به تعداد برگشتهایی که قیمت با برخورد به این خط داشته است بستگی دارد. همچنین طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است باعث اعتبار بیشتر آن میشود.
توجه کنید خطوط روند همان سطوح حمایت و مقاومت دینامیکی هستند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله خطوط حمایت و مقاومت در بورس مراجعه کنید.
بنابراین اگر در یک خط روند صعودی، قیمت تعداد دفعات بیشتری در این سطح حمایت شده باشد طبیعی است که اعتبار بیشتری دارد. برای خط روند نزولی (سطح مقاومت دینامیکی) نیز داستان به همین صورت است. به عنوان مثال، خط روندی که 5 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها 3 مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است.
هر چقدر اعتبار خط روند بیشتر باشد شکست آن اهمیت بیشتری دارد. نکته بعدی که باید توجه کنید این است که پیوتهای مینور اهمیت چندانی ندارند بلکه این پیوتها ماژور هستند که به یک خط روند اعتبار بیشتری میبخشند. از این رو بهتر برای ترسیم خط روند به درهها و قلههای ماژور توجه بیشتری کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهمهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص میدهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
واگرایی چیست؟
واگرایی نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شدهاند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود میآید. به عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند RSI ، CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
انواع واگرایی در بازار بورس
همانطور که اشاره کردیم، واگراییها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند ادامه روند سهم را در آینده پیشبینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارتاند از:
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
۱/ واگرایی معمولی
واگرایی زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت میکند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. زمانی که این واگرایی به وجود میآید، قیمت از ادامه حرکت باز میایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم میشود
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
به طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت یک کف را پایینتر از کف قبلی ایجاد میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت میکند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت میکند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ میدهد. به این صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد میکند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت میکند و سقفی پایینتر از سقف قبلی به وجود میآورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، به عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
مثال: در تصاویر زیر، میتوانید مثالهایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.
۲/ واگرایی مخفی
واگرایی مخفی زمانی به وجود میآید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشاندهنده ادامهدار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن میتوان در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی سهم با درهها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش میدهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد میشود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایینتر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، میتوانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی مخفی منفی(HD-)
واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ روند نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامهدار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایینتر از سقف قبلی تشکیل میشود به صورت همزمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد میشود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ تصویر زیر دقت کنید:
۳/ واگرایی زمانی
در این نوع واگرایی، به راحتی میتوان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگراییها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:
انواع واگرایی زمانی | ویژگی واگرایی | نکات مهم | نوع پیشبینی |
واگرایی زمانی معمولی | تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد | ادامه روند قبلی |
واگرایی زمانی هوشمند | تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است | ادامه روند قبلی |
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معاملهگران با استفاده از این تکنیک میتوانند به صورت لحظهای به سهمهای با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معاملهگران برای شناسایی و بررسی سهمهایی که درگیر واگرایی هستند، میتوانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.
فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر میکند که درهها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش میدهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که درهها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقفها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی
با استفاده از ابزارهای مختلف در تحلیل تکنیکال، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامیکه نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ پرداخت.
نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، میتواند کاملا فریبدهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.
نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید و فروش بود.
سخن آخر
در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معاملهگران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیکهای تحلیلی، میتوانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگراییها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت همزمان به وجود میآید. واگراییها یکی از بهترین موقعیتها برای پیش بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معاملهگرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، میتوانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.