5 اصل مهم برای موفقیت در بورس

جایی که فکر میکنم از دیگران پیشی گرفتم، در تصدیق اشتباهاتم است… این راز موفقیت من است.
5 اصل مهم برای موفقیت در بورس
قبل از پرداختن به اصول سرمایهگذاری موفق، بهتر است یک تعریف کلی از سرمایهگذاری ارایه بدهیم.
سرمایهگذاری به زبان ساده یعنی تبدیل پول به چند نوع کالا یا دارایی که در حال حاضر مصرف نمیشود و افراد میخواهند با نگهداری آن برای مدتی در آینده از سود د هی آن بهره ببرند.
این داراییها موارد مختلفی را میتواند شامل میشود، از جمله سکه، طلا، ارز، مسکن، گواهی سپرده، سهام عادی یا سهام صندوقهای سرمایهگذاری و غیره.
در این خصوص ما در مقاله «انواع مدلها و روشهای سرمایهگذاری را بشناسیم» به طور مفصل به این مساله پرداختهایم که مطالعه آن را توصیه میکنیم.
وارن بافت نیز سرمایهگذاری را فرایند برنامهریزی برای پول توصیف میکند تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.
افرادی میتوانند بهترین مدیریت سرمایه را داشته باشند که با اصول سرمایهگذاری صحیح آشنا بوده و آنها را به کار بگیرند.
موفقیت در بازارهای بورس؛ مسکن، طلا، سکه یا ارزهای دیجیتال، نیازمند این است که شما دانش و تجربه کافی را در این حوزهها داشته باشید. در غیر اینصورت سرنوشت شما هم شبیه به هزاران فرد مالباخته بورسی در سال 99 خواهد بود!
برخی افراد با عدم آگاهی از اصول سرمایهگذاری صحیح و پیروی از انگیزههای غلط وارد حوزه سرمایهگذاری میشوند. حتی پس از تحمل زیانهای زیاد؛ باز هم اشتباه خود را تکرار میکنند به امید اینکه روزی موفق خواهند شد.
در این مقاله قصد داریم به بر رسی و توضیح اصول سرمایهگذاری موفق و آسیبها و تهدیدات پیشروی سرمایهگذاران بپردازیم.
در ادامه نیز برخی نکات طلایی از اصول سرمایهگذاری وارن بافت به عنوان سومین فرد ثروتمند جهان را باهم مرور کنیم.
در اصول سرمایهگذاری موفق از این 10 نکته غافل نباشید
در این بخش به برخی اصول مهم و حیاتی درباره سرمایهگذاری میپردازیم که رعایت آنها به شما کمک خواهد کرد تا سرمایه خود را به روشی بهتر و کارآمدتر مدیریت کنید .
قبل از هر چیز آموزش ببینید
یکی از پایهترین اصول در بحث سرمایهگذاری این است که شما آشنایی کافی را نسبت به بازار هدف خود داشته باشید و در این زمینه آموزشهای لازم را ببینید.
باید این پیشفرض ذهنی را همواره بپذیرید که بدون آموزش نمیتوان به هیچ بازاری ورود کرد. چرا که امکان دارد موجب از بین رفتن سرمایه شما شود.
یادتان باشد حتی وارن بافت هم در ابتدا به عنوان متخصص شروع به سرمایهگذاری نکرده است.
بهترین سرمایهگذاران در دنیا، در ابتدا هیچ اطلاعاتی نداشتند و تازهکار بودند. اما با آموزش و پشتکار و بهکارگیری اصول سرمایهگذاری موفق راه خود را هموار کردند.
علاوه بر آشنایی اولیه، باید تمام جوانب را نیز مورد تحقیق قرار دهید؛ چگونگی بررسی شرایط بازار هدف و چالشهایی که در آن وجود دارد را آموزش ببینید.
اگر از توانایی اولیه برای شناخت بازارها برخوردار نیستید؛ به موسسههای آموزشی که در این زمینه فعالیت دارند مراجعه کنید.
در خصوص کوتاه یا بلندمدت بودن سرمایهگذاری تصمیم بگیرید
مشخص کردن زمان و مدت سرمایهگذاری در تصمیمات سرمایهگذاری مهم است. تحقق هدفهای شما به بازههای زمانی مختلفی نیاز دارد.
به طور مثال اگر سرمایهگذاری بلندمدت را انتخاب کردهاید؛ بنابراین نباید اهدافی که در کوتاه مدت کاربرد دارد را در نظر بگیرید و توقع سود آنچنانی نداشته باشید و بالعکس.
چقدر ریسکپذیرید؟
قدرت ریسکپذیری خود را بسنجید و قبل از شروع به سرمایهگذاری، نگاهی به تصمیمات مهم در دوران بحرانی زندگیتان بیاندازید و خود را ارزیابی کنید.
ذهن و روان شما باید آمادگی مقابله با بحران را داشته باشد. اگر نتوانید خود را در دوره بحران مدیریت کنید؛ خطرهای احتمالی در مسیر سرمایهگذاری شما قرار میگیرد.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید. تا با بیثباتی و عدم آمادگی در مواقع بروز بحران مواجه نشوید. چرا که ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید.
به سرمایهگذاری در داراییهای مولد توجه کنید
یکی از راههای افزایش سرمایه، فعالیتهای سفتهبازی مانند خرید ارز و طلا است. اما خوب است بدانید اصولیترین و بهترین نوع سرمایهگذاری از نوع سرمایهگذاری بر روی دارایی مولد ثروت است. یعنی میتوان از طریق آن سرمایه و ثروت جدید تولید کرد.
به طور مثال اگر شما یک ساختمان بخرید و همان را نگهداری کنید، تنها از محل افزایش قیمت احتمالی آن میتوانید منتفع شوید. اما اگر همان ساختمان را اجاره دهید، آن را به دارایی مولد تبدیل کردهاید که از طریق آن ثروت (اجاره بها) تولید میشود.
شناسایی بازار هدف و تشکیل پرتفوی بهینه
در بین اصول سرمایهگذاری صحیح، ترکیب بهینهای که افراد برای سبد خود انتخاب میکنند؛ بسیار مهم است.
سعی کنید پسانداز خود را به صورت داراییهای مختلف نگهداری کنید. هیچ فرد سرمایهگذاری همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار نمیدهد.
از اینکه تمام سرمایه خود را به خرید یک سهم یا دارایی دیگری اختصاص دهید جدا بپرهیزید.
متنوعسازی کردن سرمایهگذاری و تشکیل یک ترکیب بهینه، یک استراتژی مهم برای کسب بازدهی بالا است. یکی از اصول سرمایهگذری وارن بافت؛ همین تشکیل پرتفوی بهینه و متنوع است.
اینکه چه حوزهای برای سرمایهگذاری مناسب است؛ چیزی نیست که با یک سمینار یا یک نرمافزار تجاری گران برای افراد مشخص شود. چرا که باید فاکتورهای خاصی را مدنظر قرار دهند.
شما بهتر است که با توجه به میزان سرمایه، ابتدا گزینههای مختلف سرمایهگذاری را مورد بررسی قرار دهید.
در نهایت پس از ارزیابی و تعیین اهداف و همچنین میزان ریسکپذیری و آستانه زیان، در مورد ترکیب دارایی و انتخاب سرمایهگذاری مناسب تصمیمگیری کنید.
چه انتظاری از سرمایهگذاری خود دارید؟
از جمله اصول سرمایهگذاری موفق این است که اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
نیازها و تمایلاتی که دارید را به روی کاغذ بیاورید و بر اساس آنها اهداف و خواستههای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بنویسید.
- آیا با سرمایهگذاری خود به دنبال یک خرید دارایی با ارزش مانند ملک هستید؟
- آیا هدف شما جهت تامین امنیت وضعیت مالی فرزندتان در آینده است؟
- آیا با سرمایهگذاری میخواهید دوران بازنشستگی را بدون دغدغه طی کنید؟
- آیا قصد دارید با سود سرمایهگذاری خود یک ماشین بخرید؟
اینها برخی از اهداف و تمایلاتی هستند که قبل از شروع به سرمایهگذاری باید مشخص شوند.
اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
افراد حرفهای را در کنار خود داشته باشید
سعی کنید افراد باتجربه و حرفهای را در بین دوستان خود بگنجانید و از تجربیات آنها استفاده کنید.
یک سرمایهگذار موفق باید بداند که کمک گرفتن از یک تیم مختصص یا یک مشاور حرفهای؛ میتواند به پیشبرد فعالیت او کمک کند.
در صورت نیاز استراتژی سرمایهگذاری خود را بهروزرسانی کنید
از دیگر اصول سرمایهگذاری صحیح این است که برنامه سرمایهگذاری خود را به صورت دورهای و بعد از مشورت با افراد با تجربه؛ بهروزرسانی کنید.
با این کار میتوانید ایدههای کابردی و جدیدی را به آن اضافه کرده و همچنین ایدههای بد را از آن حذف کنید.
شروع به سرمایهگذاری مانند شرکت در یک رقابت است که باید یک طرح کامل و بینقص داشته باشید، بنابراین برای آن تلاش کنید و روشهای بهتری را برای آن در پیش بگیرید.
در هر شرایطی به برخی قواعد پایبند باشند
یک سرمایهگذار موفق باید قواعد خاص مربوط به خود را تعیین کند و به آن پایبند باشد.
تعیین این قواعد برای آن است که اگر در شرایط بدی قرار گرفتید؛ بتوانید با به کارگیری آنها از آن وضعیت خارج شوید. بنابراین با سرپیچی از این قواعد، بیشتر به خود ضرر خواهید زد.
در مجموع با هر شکست یا موفقیتی اجازه دهید قواعد کار خود را بکنند و آنها را تغییر ندهید.
تعصب را کنار بگذارید
در سرمایهگذاری احساسات را کنار بگذارید و همیشه بر سرمایهگذاری روی یک سهم یا برند خاصی اصرار نورزید، زیرا در نهایت تصمیم اشتباه و احساسی را خواهید گرفت.
به طور مثال زمانی که سهام یک شرکت با افت قیمت مواجه میشود؛ به تحلیلهای خود پایبند باشید. از آن سهم خارج شوید و در دام سیر نزولی آن نیافتید.
به ندرت پیش میآید که فردی بدون هشدارهای متعدد متحمل ضررهای بزرگ شود. اگر این سیگنالها را نادیده بگیرید و احساساتی برخورد کنید، امید واهی جای نظم فکری را میگیرد.
از اصول سرمایهگذاری وارن بافت چه میدانیم
وارن بافت سومین مرد ثروتمند جهان است که ثروت خود را در بلندمدت از طریق کسب و کارهای سودآور و سرمایهگذاری به دست آورد.
در این بخش برخی نکات ارزشمند از اصول سرمایهگذاری وارن بافت یا همان قوانین طلایی سرمایهگذاری که در کتاب مقالاتش بیان کرده را شرح میدهیم.
تمرکز روی یک سبد سهام
احتمالا این جمله را معروف را شنیدهاید که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید»، به این معنی که سرمایه خود را به چند کسب و کار اختصاص دهید و ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهید.
وارن 5 اصل مهم برای موفقیت در بورس بافت عقیدهای به این جمله نداشت و از نظر او هیچ سرمایهگذار حرفهای، بدون شناخت و کسب اطلاعات دقیق وارد یک بازار نمیشود.
وی این جمله را به شیوه دیگر بیان کرد به این صورت که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار دهید و مراقب آن سبد باشید».
تاجر نباشید
وارن بافت به شدت به سرمایهگذاری در بلندمدت تاکید داشت و جمله معروفی دارد که «اگر آمادگی لازم برای نگهداری یک سهام تا 10 سال آینده را ندارید، بنابراین استحقاق لازم برای نگهداری از آن به مدت 10 دقیقه را هم ندارید».
او مخالف سرمایهگذاریهای سفتهبازانه بود و معتقد بود که سرمایهگذاری روی ارزشهاست که میتواند ثروتزا باشد نه رفتار تاجرگونه و خرید و فروشهای لحظهای.
انتخاب شرکتهای بنیادی
وارن بافت به سراغ سرمایهگذاری بر روی شرکتهایی میرفت که ارزش فعلی آنها کمتر از ارزش ذاتی آنها بوده و اصطلاح آتش زیر خاکستر را برای آنها به کار میبرد.
به اعتقاد وی، این شرکتها توان بالقوهای دارند که میتوانند هر آن رشد شارپی داشته باشند.
از جمله موارد مهم دیگر اصول سرمایهگذاری وارن بافت که به صورت تیتر وار میتوان نام برد به شرح زیر است:
- بر روی استعدادهای خود سرمایهگذاری کنید.
- همه اطلاعات مورد نیاز در مورد یک شرکت را قبل از سرمایهگذاری جمعآوری کنید.
- اخبار کذب و غیر کذب را از هم تشخیص دهید.
- در سرمایهگذاری صبور باشید.
افراد حرفهای میتوانند در شناخت اصول سرمایهگذاری صحیح به شما کمک کنند. مشاوره درحوزه انواع سرمایهگذارای به صورت تلفنی، حضوری و آنلاین با مشاوران حرفهای، بهترین گزینهای است که الوبیزنس برای شما فراهم کرده است.
سه اصل اساسی در بازارهای مالی
بسیاری از کاربران به ما ایمیل زدند و سوال هایی پرسیدند که در بازارهایی مانند فارکس ، باینری آپشن یا بورس ایران چه اصل مهمی را در نظر بگیریم تا بتوانیم همانند معامله گران حرفه ای ترید انجام دهیم . در این مقاله سه اصل اساسی در بازارهای مالی را خواهیم گفت ؛ سه اصلی که اگر آنها را بکاربگیرید میتوانید درصد موفقیت خودتان را تا حد بسیار خوبی بالا ببرید.
در بازارهای مالی همیشه تعداد افراد شکست خورده چندین برابر افراد موفق بوده و از دلایل اصلی شکست افراد هم میتوان نداشتن اطلاعات کافی و نداشتن نظم (برنامه) اشاره کرد.
واقعا فرق یک معامله گر حرفه ای و موفق با یک معامله گر ناموفق در چیست ؟ معامله گران ناموفق به سرعت و پشت سرهم معامله باز میکنند تا در آخر سرمایه شان تمام شده و از بازار خارج شوند در صورتی که معامله گران موفق برای هر یک از معامله های خود گاها ساعتها زمان میگذارند و تا دلیل محکم و قوی طبق تحلیلی که انجام میدهند بدست نیاورند هیچگاه وارد معامله نمیشوند آنها در روز تعداد ترید های مشخصی باز میکنند اگر معامله شان با سود بسته شود دلیل آنها را تسلط کافی بر تحلیل بازار میداند و اگر با ضرر بسته شود هیچ شخصی را مقصر قلمداد نمیکند و با خونسردی کامل با موضوع برخورد خواهد کرد.
اما 3 اصل مهم در بازارهای مالی که به سه M مشهور است را در ادامه برای شما بصورت کامل توضیح خواهیم داد .
دلیل نامگذاری سه M اینست که هر سه اصل با حرف M شروع میشوند . Method ،Money ،Mind
1- اصل اول mind که به معنی ذهن میباشد و تعبیری از روانشناسی در معامله دارد.
در ایران هر روز شاهد رشد و معرفی بیشتر بازارهایی مانند باینری آپشن مخصوصا بروکر الیمپ ترید هستیم که ایرانیان استقبال بسیار خوبی از آن کرده اند و تنها دلیل این استقبال کسب درآمد دلاری از راه ترید زدن میباشد ، زمانی که یک معامله گر انگیزه خودش که کسب درامد از این راه بوده را از دست میدهد محکوم به شکست است این افراد احساسی عمل میکنند و همین مورد یکی از شایع ترین علل شکست در بازارهای مالی است.
همچنین کسانی که این کسبوکار را یک قمار یا بازی میدانند از دسته افرادی هستند که قطعا ضرر خواهند کرد و پس از مدتی باید از این بازارها خارج شوند.
اکثر افرادی که شکست میخورند ، استاد یا برخی از اتفاقات را مقصر میبینند ، اما آیا بنظر شما مقصر اصلی چه چیزی میتواند باشد؟
افراد تازه کاری که وارد بازار میباشد همانند کودکانی هستند که بلیط بخت آزمانی خریده اند و منتظرند که دیگران در مورد موفق شدن یا نشدن آنها تصمیم بگیرند ، یکی از نمونه های بارز آن کانال های سیگنال دهی تلگرامی است که اخیرا بسیار باب شده و معامله گران تازه کار به هوای رسیدن و کسب سودهای میلیونی گول این افراد را میخورند و عملا سرنوشت و سرمایه خودشان را در اختیار تصمیم یک فرد دیگر میگذارند . تاکید میکنیم به هیچ وجه گول تبلیغات های این افراد را نخورید و تمام تلاش خودتان را انجام دهید تا بتوانید بازار را خود تحلیل کرده و دست به ترید بزنید.
بهترین زمان برای تصمیم گیری های مهم دقیقا قبل از ترید زدن میباشد به دلیل اینکه هنوز سرمایه ای وارد نکردید لذا ذهنتان آرام است و میتوانید با دقت کافی بازار را تحلیل کرده و استراتژی خروج خود را تعیین کنید .
یکی از اشتباهات تریدرهای مبتدی این است که حد ضرر خودشان را قبل از ورود به معامله تعیین نمیکنند آنها فکر میکنند اگر معامله ای که ضرر شده را نگه دارند تا چند لحظه آینده با سود بسته خواهد شد در صورتی که یک خیال باطل است شما هر جایی که حد ضرر را تعیین کرده باشید و رفتار بازار نشانه ای از برگشت قیمت نداشته باشد باید از آن معامله خارج شوید.
سعی کنید یک روزنگار داشته باشید : روزنگار یکی از ساده ترین و بهترین راه ها برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است ، یعنی شما از هر سود یا ضرری که کردید آن را در دفتر روزنگار خود ثبت کنید ، بهترین معامله گران جهان هم اشتباه میکنند ولی مهم اینست که یک اشتباه را 2 بار تکرار نکنید.
تا میتوانید اطلاعات در زمینه تحلیل بازارهای مالی بدست بیاورید
این را بیاد داشته باشید که هر شغلی با توجه به اهمیتی که دارد میزان زمان آموزش متفاوتی نیز دارد ، به طور مثال در شغل رفتگران احتیاج به آموزش اندکی است اما فردی که شغلش جراحی قلب میباشد باید سالها درس بخواند و یا حتی خلبانان که از همان ابتدا با تمرین های سخت آموزش هایشان شروع میشود ، دلیلش هم کاملا واضح و روشن است اگر اشتباهی از جراح یا خلبان سر بزنید منجر به مرگ یک یا چندین نفر میشود .
در ترید هم اگر معامله گر اشتباهی انجام دهد از نظر اقتصادی ضررهای فراوانی خواهد کرد ، به جراح دستیارانش کمک میکنند تا اشتباهی نکند و به خلبان ها برج مراقبت اما به یک معامله گر فقط خودش میتواند کمک کند تا وارد مسیر اشتباهی نشود .
به نظر ما ترید از جراحی هم سخت تر است چرا که یک سیستم خود آموز هست و بیشتر قوانین ورود یا خروج از ترید توسط خود معامله گر تدوین میشود .
سه کار به شما پیشنهاد میکنیم تا خودتان یک مراقب حرفه ای برای تریدهایتان باشید.
1-پذیرفتن مسئولیت : هیچوقت نمیگذارند یک خلبان تازه کار یک هواپیما را براند ولی هر تریدر تازه کاری میتواند در همان روز اول یک حساب ریل باز کرده و اقدام به معامله کند
2- زیر نظر داشتن موجودی حساب : یکی از ابزار هایی که میتواند حواس شما را به معاملات جمع کند میزان و موجودی حسابتان است ، برای حساب خود حدی تعیین کنید و اگر بیشتر از آن حد ضرر کردید تا یک هفته وارد لایو نشوید و فقط در دمو به تمرین بپردازید.
3-تمرین بسیار : سعی کنید اعمالتان در معامله ناخودآگاه شود ، توجه کرده اید نسبت به روز اولی که پشت فرمال نشسته 5 اصل مهم برای موفقیت در بورس اید تا امروز چقدر رفتارتان ناخودآگاه تر شده ، دقیقا شما باید آنقدر تمرین کنید تا به همچین مرحله ای برسید.
2- اصل دوم Method یا روش و استراتژی معاملات شما
معامله گران تازه کار باید از استراتژی استفاده کنند که توسط افراد حرفه ای تست شده باشد و بازدهی خوبی در ترید به شما بدهد ، در همین جا است که فرق یک تریدر حرفه ای و مبتدی مشخص میشود ، تازه کارهایی که بر اساس یک اندیکاتور پیشفرض معامله میکنند ، یا سرمایه خودشان را به دست یک نفر دیگر که سیگنال میدهد میسپارند و هیچکدام از پارامترهایی که مهم هستند را تنظیم نمیکنند که تمامی اینها چیز جر ضرر عاید معامله گر نحواهد کرد.
اما یک تریدر حرفه ای کسی است که به تمامی الگوهای تحلیلی تسلط دارد و حتی با کندل خوانی براحتی میتواند بازار را رفتار شناسی کند این افراد مانند عقاب مواظب سیستم معاملاتی خود هستند و دائما با بازخوردهایی که میگیرند در حال بهبودی آن میباشند.
تست استراتژی در دمو
با هر استراتژی که شروع به معامله میکنید باید حداقل یک ماه آن را در محیط دمو تست کنید ، روش معاملاتی را باید در تمام تایم فریم ها و تایم کندل های امتحان کنید تا متوجه شوید در چه تایمی موفقیت و سود بیشتری دارید . برای خود جریمه هم بگذارید مثلا اگر تریدهای روزانه شما زیر 70 درصد بازدهی رسید باید یک هفته به تمرین در دمو اضافه کنید .
شناخت انوع اندیکاتور ها
در کل اندیکاتورها را میتوانیم به چهار نوع نقسیم بندی کنیم
اندیکاتورهایی که در جهت روند حرکت میکنند، مووینگ اورج ها یا خطوط اندیکاتور مکدی از این دسته اند که با کاهش قیمت روبه پایین ، و با افزایش قیمت رو به بالا حرکت میکنند .
اسیلاتور ها : این دسته سعی میکنند نقاط برگشت را برای ما مشخص کنند مانند اسیلاتور استوکاستیک .
حجم ها: این دسته از اندیکاتور ها حجم و ارزش بازار را برای ما به نمایش میگذارند .
بیل ویلیامز: دسته چهارم را به احترام این فرد نامگذاری شده به این دلیل که اندیکاتور های تاثیرگذاری را ابداع کرده است .
در مقاله زیر بصورت کامل در مورد شناخت اندیکاتورها و اسیلاتورها توضیح داده ایم .
انوع تایم فریم ها
تایم فریم ها هم مانند اندیکاتور ها ناهماهنگی دارند . به طور مثال در مویینگ اوج در تایم فریم 4 ساعته سیگنال خرید میدهد ولی در تایم فریم 30 دقیقه سیگنال فروش میدهد .
افراد تازه کار سعی میکنند فقط با یک تایم فریم کار کنند که ما به شما دوستان پیشنهاد میکنیم از سیستم سه صفحه ای استفاده کنید .
در صفحه اول تایم کندلی را انتخاب کنید که در آن موفقیت بیشتری دارید مثلا 1 ساعت ، سپس در صفحه دوم تایم کندل بیشتری را انتخاب کنید تا گذشته بازار را بهتر مشاهده کنید بطور مثال روی 4 ساعت ، و در صفحه سوم یک تایم کندل کوتاه مدت مثل 10 دقیقه را انتخاب نمایید.
حال با تایم کندل بلند مدت روند بازار را تشخیص میدهید و با دو تایم کندل دیگر زمان دقیق وارد شدن به معامله را مشخص کنید.
تسلط بر احساسات
افرادی هستند که در موسسات سرمایه گذاری ترید میزنند و در قبال آن حقوق دریافت میکنند و افراد دیگری که بصورت خصوصی برای خودشان ترید میزنند که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد.
همانند تمامی کسبوکار ها هدف اصلی از معامله کردن در بازارهای مالی کسب درآمد است ، بعضی از تریدرها به موفقیت بسیار خوبی رسیدند ولی به علت سرخوشی زیاد و اعتماد بنفس کاذب با چند ترید تمامی سرمایه شان را به باد داده اند .
معامله گران موفق ، چندین روش معاملاتی را تست میکنند و بهترین روش را انتخاب میکنند ، با استفاده از روانشناسی دقیق بازار حد سود و ضرر را مشخص کرده و با درایت و طبق اصول وارد معامله میشوند .
داشتن برنامه ای مشخص
یک معامله گر حرفه ای باید ساعات مشخصی که در آن فعالیت میکند را مشخص نماید و در آن تایم به هیچ عنوان کار دیگری جز ترید انجام ندهد .
یک برنامه روزانه برای خود بنویسید اینطور کارهایتان دسته بندی میشود و ذهنتان کاملا آماده به کار میشود .
همیشه نیم ساعت قبل از اینکه وارد معامله ای شوید سعی کنید سری به اخبار اقتصادی بزنید و یا جفت ارز های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهید.
هنگامی که وارد معامله میشوید باید با تمام حواستان روند را دنبال کنید این حرف به این معنا نیست که زل بزنید به صفحه مانیتور بلکه به این معناست برای هر حرکتی چه در خلاف جهت روند چه در جهت روند باید برنامه ای داشته باشید .
توجه داشته باشید که معامله گری سفر نیست بلکه یک مقصد است . هر روز حداقل 2 بار مدیتیشن کنید و سعی کنید ذهنتان به آرامش برسد ، ورزش را فراموش نکنید عقل سالم در بدن سالم میباشد.
3-اصل سوم money پول یا مدیریت سرمایه
در اصل سوم سوال مطرح میشود که برای چه چیزی ترید میکنید؟ برای کسب درآمد و بدست آوردن پول یا صرفا برای تفریح و لذت ؟؟؟
نیازی نیست جوابی بدهید تاریخچه معاملات شما به تنهایی جواب این سوال را میدهد .
قطعا اکثریت افرادی که تازه وارد معامله گری میشوند دلیل اصلیشان بدست آوردن پول است ولی پس از مدتی آنها ترید را به دید یک تفریح نگاه میکنند و دیگر طبق قوانین وارد معامله نمیشوند و عملا با سرمایشان قمار میکنند .
تقریبا هر تریدر تازه کاری میتوانید پشت سرهم سود کند این مورد حتی در کازینو هم صدق میکند کسی که قمار انجام میدهد گاهی اوقات توانسته چندین برد پشت سرهم داشته باشد پس این مورد بدور از ذهن نیست اما تعداد محدودی هستند که همین روند سودگیری را ادامه دار کرده و موجودی حسابشان را چندین برابر میکنند .
در اینجاست که مبحث مدیریت سرمایه خودنمایی میکند ، برخی آن را یک علم میخوانند و برخی دیگر یک هنر میدانند ، اما در اصل مدیریت سرمایه ترکیبی از هر دو میباشد . هدف اصلی مدیریت سرمایه کمترکردن ضرر در تریدهای ضررده و بیشتر کردن سود در تریدهای سودده میباشد .
زمانی که قصد دارید از چراغ قرمز عبور کنید به اطراف خود نگاه کرده و بعد عبور میکنید چون هستند رانندگان بی احتیاطی که چراغ قرمز را هم رد کنند ، در معاملات بازارهای مالی مدیریت سرمایه دقیقا نقش همین نگاه کردن به اطراف را ایفا میکند ، این مهم نیست که روش معاملاتی شما چه میزان خوب کار میکند مدیریت سرمایه برای سوددهی مکرر الزامی هست.
با پدری آشناییت داشتم که پسر نوجوان خودش را برای مدیریت سرمایه آموزش میداد ، او شنبه هر هفته بهمراه پسرش به میدان اسب دوانی میرفت و هر هفته 10 دلار به پسرش میداد و میگفت با این 10 دلار هم باید ناهار برای خودت بخری و هم در شرط بندی اسب ها سرمایه گذاری کنی .
پدر با دوستانش به تفریح میپرداختند و پسر میتوانست هر صحبتی با پدرش انجام دهد بجر گرفتن پول بیشتر ، آن پسر باید طوری 10 دلارش را مدیریت میکرد که هم بتواند روی اسب ها شرط ببندد و هم از غذایش لذت ببرد .
تقسیم پول (مدیریت سرمایه ) نحوه شرط بندی روی اسب ها (تحلیل تکنیکی) صبور بودن برای پیدا کردن بهترین موقعیت جهت شرط بندی (روانشناسی) آن پسر را تبدیل به یک میلیونر کرده و یکی از موفقترین مدیران هج فاند با حسابی چند میلیون دلاری .
اندازه و حجم سرمایه گذاری برای هر معامله
برخی اوقات ما با حساب هایی با موجودی کوچک میتوانیم معاملات بسیار خوبی داشته باشیم اما به محض بزرگ شدن موجودی حساب مشکلات عجیبی برای ما ایجاد میشود که بهترین راه حل اینست که مجدد برگردید به حالت قبل و با معاملاتی کوچک وارد بازار شوید .
یک مثال میزنم تا بهتر موضوع را درک کنید : کدام یک از شما حاضر هستید روی یک لبه ای راه بروید که یک متر از زمین فاصله دارد و در ازای آن به شما 100 دلار داده میشود ، قطعا همه شما حاضر به انجام دادن اینکار هستید ولی زمانی که به گفته میشود روی لبه یک ساختمان مرتفع راه بروید و 10000 هزار دلار به شما میدهند شاید یک یا دو نفر از شما اعلام آمادگی کنند ، دقیقا معامله کردن با حساب کوچک مانند راه رفتن روی لبه ای است که از زمین 1 متر فاصله دارد اگر بیوفتید شاید یک زخم کوچک بردارید ولی هنگامی که با یک حساب بزرگ با معاملاتی با حجم زیاد اقدام میکنید دقیقا مانند راه رفتن روی لبه یک آسمان خراش است اگر بیوفتید نابود میشوید .
این 3 اصلی که به شما گفته شد از اساسی ترین مواردی هست که هر تریدر باید آن را در نظر داشته باشد این مقاله بصورت خلاصه ترجمه شده تا شما دوستان عزیز بتوانید چکیده مطلب را بهتر درک کنید.
راز موفقیت 5 درصدی که در بورس سود می کنند
در یک کارگاه 2 ساعته به شما نشان خواهم داد که برای موفقیت در بورس چه مهارت هایی لازم دارید و چه دانشی را باید کسب کنید.
درباره علی کمیجانی مدرس کارگاه
مهندس علی کمیجانی نویسنده و مشاور سرمایه گذاری بوده و مقالات او در نشریات کشور منتشر می شود. کتاب های چاپی و الکترونیکی متعددی از ایشان منتشر شده است که به شرح زیر می باشد:
کتاب های چاپی و الکترونیکی
-
: آموزش مبانی و اصول یک سرمایه گذاری موفق
-
: آموزش مدیریت مالی موفق در زندگی شخصی
- آموزش کاربردی هوش مالی به کودکان
- کتاب سرنوشت اقتصاد ایران در سال 98: تحلیل حرفه ای اقتصاد ایران در سال 98 و بررسی بازارهای سرمایه گذاری
- کتاب اقتصاد به زبان ساده: آموزش مفاهیم اقتصادی به زبان ساده و کاربردی
دوره های برگزار شده توسط مهندس کمیجانی
- کارگاه آموزشی اصول سرمایه گذاری در بحران اقتصادی
- وبینار نوابغ سرمایه گذاری
- آموزش تحلیل بنیادی در بورس ایران
- کارگاه اقتصاد به زبان ساده
- تحلیل اقتصاد ایران در سال 97 و فرصت های سرمایه گذاری
- تحلیل اقتصاد ایران در سال 98 و فرصت های سرمایه گذاری
- دوره آموزش جامع و حرفه ای بورس
در این سایت مقالات و فیلم های آموزشی علی کمیجانی منتشر می شود که می توانید برای آشنایی بیشتر با ایشان به آن مراجعه فرمایید.
هدیه شرکت در دوره
- به همه شرکت کنندگان این دوره 40 فیلم آموزشی کوتاه در مورد مفاهیم و اصطلاحات و ریزه کاری هایی که باید در خصوص بورس بدانند به رایگان ارائه می گردد. هریک از این فیلم ها حدود 10 دقیقه زمان داشته و به راحتی می توانید هر روز تعدادی از آنها را مشاهده کنید.
نکاتی که در تحلیل بنیادی به شما نمی گویند
یکی از نکاتی که در توضیحات اشاره کردم عدم کارآمدی و ضعف کلاس های اموزشی بورسی است. به طور مثال در 3 فیلم بعدی به نکاتی اشاره می کنم که اکثر اوقات در کلاس ها و کتاب های آموزشی به انها اشاره نمی شود اما تاثیر با اهمیتی در تحلیل یک شرکت دارد.
چطور در بورس موفق شویم؟
مجله افیکسکار: فعالیت در بازار سرمایه همچون هر کسبوکاری دیگری نیازمند گذراندن مسیرهایی هموار و پر تلاطم برای کسب سود است.
به گزارش مجله افیکسکار یاد گرفتن نحوه خرید و فروش سهام و اوراق بهادار شرط لازم برای ورود و بهدست آوردن موفقیت در بورس است، ولی بدون شک شرط کافی نیست.
یک سهامدار و معاملهگر در بازار سرمایه علاوه بر اینکه باید در کلاسهای آموزش بورس، تحلیل بازار سهام، شرکت و مطالعه و تمرین خود را بیشتر کند، باید آمادگی ذهنی و خود کنترلی هم داشته باشد.
چرا که این فرد تحت هر شرایطی در بازار پر ریسک و هیجان بورس باید از سرمایه خویش محافظت کند.
گامهایی که برای موفقیت در بورس باید برداشت
حال آنکه برای کسب پیروزی در بازار سرمایه باید از اصولی پیروی کرد.
برای موفقیت در بورس، هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید، سهام مناسب را انتخاب کنید، برای فعالیت در بورس هرگز پول قرض نگیرید، در کف بخرید و در سقف بفروشید، با طرح و برنامهریزی مدون قدم بر دارید، ترس و طمع را از خود دور کنید، هدف خود را مشخص کنید، زمان را مدنظر قرار دهید، برای سرمایهگذاری طرح بلند مدت داشته باشید، گول فرصت طلبان بورسی را نخورید؛ هرگز برای دریافت شایعات پول پرداخت نکنید رعایت این ده نکته ضروری است.
در ادامه توضیحات تکمیلی مرتبط با هر کدام از این اصول را میتوانید ببینید و بخوانید:
هرگز به یک سهم تعصب نشان ندهید
یکی از دوستان من سهام را در ۲۴۰۰ دلار خریداری و هنوز آن را نگهداری کرده است و الان نرخ آن ۷ دلار است. بله ۲۴۰۰ تا ۷٫ به نظر من او به آن سهم بیش از اندازه تعصب نشان داده و امیدوار است روزی سهم برگردد و به نرخ ۲۴۰۰ دلار برسد. جدا که فاجعه است، وقتی یک تصمیم اشتباه میگیرید آن را قبول کنید و از آن بیرون بیایید و منتظر نمانید.
سهام مناسب را انتخاب کنید
نخستین گام پیش از سرمایهگذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است.
بررسی دقیق وضعیت سهام شرکتهایی که به واسطه گزارشهای تحلیلی و تبلیغات رسانهای به خرید آنها علاقمند شدهاید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایهگذاری در بورس را پشت سر گذاشته و میتوانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
پول قرض نگیرید
هرگز با پولی که متعلق به شما نیست سهام نخرید. شما تنها باید با پول خودتان سهام خریداری کنید پولی که در آینده نزدیک مورد نیازتان نیست و تصور نکنید که قسمت عمده آن را در بازار از دست خواهید داد.
در کف بخرید و در سقف بفروشید
به نظر ساده است؟ بله، اما ساده نیست برای اینکه اگر شخص از اکثریت بازار تبعیت کرده باشد، پول زیادی را در بازار از دست نخواهد داد. همیشه رازی را در نظر بگیرید که میتواند موفقیت شما را در بازار سرمایه تضمین کند. هر ۶ ماه یا در هر سال نرخ سهام حدود ۳۰درصد پایین میآید، یعنی زمان خرید است و برعکس اشخاصی هستند که بر اساس اخبار و شایعات نرخ سهام را بالا میبرند که آن، زمان فروش است.
طرح و برنامه داشته باشید
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایهگذاری نمایید برنامهریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرحهای دقیق و برنامهریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی، برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواسته هایتان نقش مهمی را ایفا مینماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر میتواند امنیت فعالیتهای مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحرانهای اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
طمع نکنید و ترسو نباشید
ترس و طمع بزرگترین دشمن سرمایهگذاران است و تنها راه گریز از آن داشتن برنامه ورود به معامله است قبل از اینکه عملا وارد شوید.
برنامه خرید و فروش شما باید راهحلی برای معاملات اشتباه باشد، چه مقدار سود مد نظر شماست، چه مقدار از سود قابل ذخیره کردن است. اگر شما به برنامه خود تکیه کنید به ترس و طمع فائق خواهید آمد.
اهداف خود را مشخص کنید
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نمودهاید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص میتواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایهگذاری گردد. این امر میتواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارتهای مورد نیاز، سرمایه گذاریهای بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده 5 اصل مهم برای موفقیت در بورس برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایهگذاری میتواند آیندهای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
زمان را دریابید
این موضوع در بازار سهام بسیار مهم است، اما کمتر در این مورد صحبت شده است.
هر سرمایهگذاری از کارشناس سرمایه سوال میکند چه سهمی را باید بخرد.
اما هرگز سوال نمیکند چه زمانی برای خرید سهام مناسب است.
اگر وارد سهمی خوب شوید، اما در زمان نادرست، شما ضرر خواهید کرد و اگر وارد سهم بدی شوید، اما در زمان درست، ممکن است به طور تصادفی سود کنید.
اگر شما سهم خوبی خریداری کنید بعد از اینکه به اندازه کافی بالا رفت شما برای یک ضرر آماده میشوید.
برای سرمایهگذاری طرح بلند مدت داشته باشید
طرحهای سرمایهگذاری کوتاه مدت در نگاه اول جذاب به نظر میرسند، اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایهگذاری نمیتواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند، ، اما طرح و برنامهریزی برای انجام سرمایه گذاریهای بلند مدت در بورس توصیه همیشگی شرکتهای تجاری و سرمایهگذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایه گذاریها در برابر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
گول فرصت طلبان بازار سرمایه را نخورید
هزاران کارشناس در بازار وجود دارد.
اغلب آنها از بازار سهام اطلاع بیشتری ندارند. با این وجود سرمایهگذاران به توصیههای آنها مبلغی پرداخت میکنند سوال سادهای که این سرمایهگذار باید از خودش بپرسد این است که چرا این متخصص با داشتن دانش کافی به جای ثروتمند شدن با استفاده از بکار گیری آن اطلاعات تنها در قبال چند دلار آن اطلاعات را میفروشد؟
همیشه تصمیم زندگیتان را خودتان اتخاذ کنید.
در پایان باید گفت هر شخص پس از دریافت کد بورسی با توجه به شناخت خود و قدرت تحمل فشارها و هیجانات بازار سرمایه، باید برنامه خود در خصوص نحوه خرید و فروش، تعداد معاملات، سیستم معاملاتی پرسیگنال یا کم سیگنال و استراتژی خود را در قالب چشماندازی تهیه کند و پس آشنایی با اصطلاحات پر کاربر این بازار و پیمودن گامهای لازم سپس وارد بازار و دنیای معاملهگری شود.
جزئیات خبر
«اشتباهپذیری»؛ رمز موفقیت در بازار بورس است که در ادامه میخواهیم در مورد آن توضیح دهیم.
حتما بارها این عبارت نصیحتگونه و پندآموز را از بزرگان، معلم خود یا والدین و دوستان شنیدهاید: انتقادپذیر باشید.
اما تجربه فعالیت در بازار سهام نشان میدهد که در این عرصه، «انتقادپذیری» خود را به صورت «اشتباهپذیری» نشان میدهد.
به این ترتیب در بازار بورس باید اشتباهپذیر بود و اشتباهات مرتکب شده را به راحتی پذیرفت، در غیر این صورت اگر به اشتباهات خود اقرار نکنید، بهتر است در انتظار موفقیت در بازار سرمایه هم نباشید.
جورجی شوارتز سرمایهگذار مشهور آمریکایی در یکی از جملات معروف درباره راز موفقیت خود میگوید:
جایی که فکر میکنم از دیگران پیشی گرفتم، در تصدیق اشتباهاتم است… این راز موفقیت من است.
وارن بافت نیز معتقد است: «تا هنگامی که یک سرمایهگذار از اشتباهات بزرگ دوری میکند، تنها باید کارهای بسیار کمی انجام دهد.»
چارلی مانگر دیگر فرد شناخته شده دیگر در عالم سرمایهگذاری میگوید: «فورا اشتباهات را تشخیص داده و عکسالعمل نشان دهید.»
کتاب 23 اصل موفقیت وارن بافت هم به بررسی ابعاد مختلف اصل مهم «اشتباهپذیری» در سرمایهگذاری پرداخته است:
افراد موفق بر اجتناب از اشتباهات تمرکز کرده و هرگاه متوجه آن میشوند، اصلاحش میکنند.
گاهی اوقات، موفقیت تنها با تمرکز بر اجتناب از خطا حاصل میشود. این دقیقا همان روشی است که باعث شد جونا برینگتون در مسابقات اسکواش در دهههای 60 و 70، قهرمان جهان و بریتانیا شود.
اما نقشه راه سرمایهگذار خبره در این زمینه چگونه است.
او میداند که ممکن است اشتباه کند. لحظهای که متوجه اشتباهاتش میشود، آنها را اصلاح میکند.
در نتیجه به ندرت پیش میآید که مشکلات او چیزی بیش از زیانهای کوچک باشد؛ در شرایطی که سرمایهگذار بازنده دست از سرمایهگذاریهایی که در آنها شکست خورده نمیکشد و امیدوار است که بتواند ضررش را جبران کند؛ در نتیجه اغلب از زیانهای بزرگ رنج میبرد.
به طور دقیق، مانند تمام اهداف ساده، دستیابی به این هدف نیز آسان نبود. برینگتون مجبور بود بسیار آماده و استقامت بالایی داشته باشد. او 5 اصل مهم برای موفقیت در بورس حریفش را خسته کرد.
پس از سه، چهار یا پنج ساعت، حریف او خسته شده بود. اما برینگتون همچنان پابرجا بود و داشت به توپ ضربه میزد، به نظر خستگیناپذیر میآمد در حالی که اشتباهات حریفش شروع شد و به همین دلیل مسابقه را باخت. به عبارت دیگر، برینگتون هیچ گاه پیروز نشده است، بلکه رقبایش همواره شکست خوردهاند.
بانک بهتر است یا سرمایهگذاری در بورس؟!
اگر برینگتون مدیریت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک را بر عهده داشت، احتمالا همیشه تمام سرمایهگذاریهای خود را بر روی اوراق خزانه کوتاهمدت انجام میداد.
مسلما او نمیتوانست سود قابل توجهی به دست آورد اما فقط با اجتناب از اشتباه، هیچگاه متحمل زیان نمیشد.
اگر فکر میکنید نگاه داشتن حجم زیادی از پول نقد روش بدی برای سرمایهگذاری است، باید تعدادی از کسانی را که من در طی سالها راهنمایی کردهام را ببینید.
یکی از پرسشهای مورد علاقهام از افراد این است: «تصور کنید هیچگونه سرمایهگذاری انجام نمیدادید و فقط پول خود را در بانک میگذاشتید، امروز وضعتان بهتر نبود؟»
حتی خود من نیز وقتی از یکی از مراجعین خود به نام ژئوف، شنیدم که گفت: «اگر پولم را در بانک میگذاشتم اکنون 5 میلیون دلار بیشتر داشتم»، کاملا شگفت زده شدم.
جک یکی دیگر از موکلهای من، 7 میلیون دلار را اینگونه از دست داده بود! آنچه در بین این دو نفر مشترک است، تمرکز صرف آنها روی سود بود. هیچ کدام از آن دو اهمیت اجتناب از اشتباه را درک نکردند؛ تا اینکه با یادآوری من میزان ضررهایشان را محاسبه کردند.
رویکرد یک سرمایهگذار خبره تمرکز بر روی سود نیست. همانطور که بافت در یکی از نامههای خود به سهامداران مینویسد، چارلی مانگر قائممقام برکشایر مانند برینگتون «چه در زمینه معامله و چه در مسائل زندگی، همواره بر مطالعه اشتباهات بیشتر از موفقیتها تاکید داشت.
او نیز تفکر همان انسانی را دارد که میگوید: همه آنچه میخواهم بدانم این است که کجا خواهم مرد تا هیچگاه به آنجا نروم.»
جورجی شوارتز نیز همواره مراقب اشتباهاتی است که ممکن است مرتکب شود. او میگوید: «ممکن است من نیز مانند هر سرمایهگذار دیگری اشتباه کنم، اما همیشه مایل بودم که سریعتر متوجه آنها شوم تا بتوانم قبل از آنکه زیان شدیدی را ایجاد کنند، آنها را اصلاح کنم.»
از آنجا که اولین هدف سرمایهگذار خبره حفظ سرمایه است، در واقع اولویت اولش تمرکز بر دوری از اشتباه و اصلاح آنها در صورت وقوع بوده و اولویت دوم کسب سود میباشد.
این عبارت به آن معنا نیست که او بیشتر روز خود را به دنبال اشتباهات بگردد تا از آنها دوری کند. در واقع او با تعیین دقیق حوزه مهارت، اکثر اشتباهات ممکن را از سر راه خود برداشته است. همانطور که بافت میگوید:
چارلی و من یاد نگرفتهایم که چگونه مشکلات سخت معاملاتی را حل کنیم. آنچه یاد گرفتهایم دوری از آنها است… به طور کلی، ما با دوری کردن از خطرات عملکرد بهتری داشتهایم تا با مواجه شدن با آنها.
وارن بافت چگونه با اشتباهش مواجه شد؟
اکثر مردم فکر میکنند اشتباهات سرمایهگذاری و ضررهایی که سرمایهگذار متحمل میشود، با یکدیگر یکی هستند. تعریف سرمایهگذار خبره از اشتباه، بسیار موشکافانهتر است: از نظر او اشتباه تنها عدم پیروی از سیستم سرمایهگذاری خود است.
حتی زمانی که یک سرمایهگذاری ناسازگار با معیارهای او، با سوددهی به پایان میرسد، او به این سرمایهگذاری به عنوان یک اشتباه مینگرد. اگر سرمایهگذار خبره با دقت زیاد از سیستم خود پیروی کند، چطور میتواند دچار اشتباهاتی از این قبیل گردد؟ برای پاسخ به این سوال اجازه دهید مثالی بزنیم.
در سال 1961 وارن بافت یک میلیون دلار یعنی یک پنجم دارایی شرکت تضامنی خود را صرف خرید سهام مدیریتی شرکت دمپستر میل کرد.
این شرکت آسیاب بادی و ابزار کشاورزی میساخت. در آن روزها بافت از رویکرد گراهام در خرید، یعنی «خریدهای سهام بسیار ارزان» پیروی میکرد و شرکت دمپستر کاملا در این دسته قرار میگرفت.
بافت به عنوان سهامدار عمده، رییس هیات مدیره شد. هر ماه او «از مدیران میخواست تا هزینههای غیر ضروری را کاهش دهند و موجودی انبار را متعادل سازند.
اما آنها تملقگویی میکردند و منتظر میماندند تا او به خانهاش بازگردد و به سهلانگاری خود مشغول شوند.» او متوجه اشتباه خود در به عهده گرفتن کنترل آن شرکت شد و بلافاصله شرکت را به فروش گذاشت. اما خریداری نبود.
او متوجه تفاوت بین سهامداران دارای حق کنترل و جزء نشده نبود. اگر او مالک 10 یا 20 درصد سهام بود به آسانی میتوانست آنها را بفروشد، اما با فروش 70 درصد سهام، در واقع او سعی میکرد کنترل شرکت را بفروشد. چیزی که هیچکس آن را نمیخواست.
او دوباره به شرکت بازگشت و متوجه شد که آنجا دلخواه او نیست. او برای اصلاح اشتباهش سراغ چارلی مانگر رفت. او دوستی را میشناخت که مناسب دمپستر بود. این فرد هزینهها را کاهش داد، موجودی انبار را کم کرد و نقدینگی شرکت را خارج کرد؛ که بافت با وجه نقد حاصل از آن شرکت مجددا در اوراق بهادار سرمایهگذاری کرد.
سرانجام بافت در سال 1963 دمپستر را به قیمت 3/2 میلیون دلار فروخت که امروزه سودآور و دارای دو میلیون دلار سرمایهگذاری در اوراق بهادار میباشد. بعدها بافت تصدیق کرد که میتوانست چنین اشتباهی را سریعتر اصلاح کند یعنی درست زمانی که یک سهامدار بود و نه مالک شرکت.
یکی از رموز موفقیت وارن بافت
بافت با آغوش باز اشتباهات خود را میپذیرد. نگاهی به گزارش سالانه او به سهامداران این موضوع را کاملا مشخص میسازد. هر ساله او بخش کاملی از گزارش خود را به «اشتباهات مرتکب شده» اختصاص میدهد. همچنین، مبنای فلسفه سرمایهگذاری شوارتز این باور است که «من جایز الخطا هستم.»
روش او برای پرداختن به خطاهایش در درون سیستم وی تعبیه شده است. او مینویسد: «من برای شناسایی اشتباهات خود، معیاری دارم و آن «رفتار بازار» است.»
وقتی بازار به او میگوید که مرتکب اشتباه شده، فورا در صدد عقبنشینی برمیآید. در غیر این صورت از سیستم خود پیروی نکرده است. وی با تاکیدی که بر جایزالخطا بودن دارد، به طور منطقی، تشخیص اشتباهات خود را معادل «راز موفقیت» خودش میداند.
سرمایهگذار خبره در صورتی که تشخیصدهد مرتکب اشتباهی شده، در پذیرش آن دچار هیچگونه تزلزل عاطفی وتردید نخواهد شد و مسوولیت اشتباه خود را میپذیرد و آن را اصلاح میکند.
البته سیاست او برای حفظ سرمایه در مواردی که سرمایهگذاری اشتباهی انجام داده این است که ابتدا آن را بفروشد و سپس اشتباه خود را تحلیل کند.