کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند

کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند
گروه تولید محتوا موسسه آون به نقل از فراچارت؛ او باهوش و نوآور است و از سال 1987 نمودارخوانی و معامله را شروع کرد. در واقع اولین خرید سهام او در روز سیاه 19 اکتبر 1987 (روز سقوط سنگین بازار معروف به دوشنبه سیاه) بود که شاید برای توصیف وضع نابسامان ریزشی آن زمان باید زمان زیادی صرف کرد.
او از 16 سالگی در یک شرکت خدمات کامپیوتری بود که اواخر سال 1979 تاسیس شده بود و شروع به نوشتن کتابهایی راجع به استفاده از کامپیوتر و برنامه نویسی کرد. در تالیفات اخیرش او تمرکز خود را بر نوشتن کتاب هایی با مضمون نمودار و تاریخچه بازار های مالی قرار داده است، همانطور که آخرین کتاب تالیفی او ( فراچارت: در زمان تالیف این مقاله) کتاب “ترس،موفقیت و پیشرفت” می باشد که در فوریه 2014 به چاپ رسیده است. از ماه مارس 2005 او شروع به نوشتن کتاب “انحراف” کرد در این مدت هم زمان بیشتر از 15000 پست در وبلاگ شخص اش نیز منتشر کرد.
در سال 1992 نایت شرکتی به نام (Prophet) تأسیس کرد (فراچارت: بله درست شنیدید همان پیامبر) که در واقع یک شرکت تحلیل تکنیکال تحت وب بود که بعدها در ژانویه 2005 توسط شرکت ivnestools خریداری شد. از سال 2005 تا 2010 تیم نایت به سمت معاون ارشد بخش تکنولوژی شرکت Investools برگزیده شد.
نایت شور و عشقش به بازارها را به طریقی هدایت کرد که باعث شد نو آوری ها و خلاقیت هایش تحریک شود و همین امر سبب شد “Prophet” بسیار شناخته شده و معروف شود. مجله های معروفی نظیر بارونز و فوربس همیشه آنرا را به عنوان رتبه اول سایت های تحلیل تکنیکال نام گذاری کرده اند.
به عنوان مدیر صندوق سرمایه گذاری، نایت به تحلیل تکنیکال، به عنوان مبنای اصلی تصمیمات سرمایه گذاری اش اتکا میکند. او همچنین، مجری یک برنامه روزانه در شبکه TastyTrade به نام Trading the Close است.
قبل از راه اندازی سایت ‘Prohet’ تیم نایت معاون تکنولوژی شرکت امنیتی مونت گومری (فراچارت: Montgomery Securities) در سان فرانسیسکو بود؛ جایی که او را به توسعه و راه اندازی یک پلتفرم آموزشی، معاملاتی آنلاین سوق داد. به علاوه، وی سمتهای مختلفی در حوزه مدیریت بازاریابی در شرکت Technical Tools و حتی کمپانی اپل بر عهده داشته است. در حال حاضر وی همراه با همسرش، فرزندانش، هشت عدد مرغ خانگی، یک استخر پر از ماهی، و یک خانواده سه نفره از سگها در کالیفرنیا زندگی می کند و وقت آزادش با آنها سپری میکند.
او بین برنامه فشرده و مشغله های کاری اش زمانی را به مصاحبه اختصاص داد که به برخی سوالات پاسخ دهد:
اولین چیزی که در بازار سهام علاقه و توجه شما را به خودش جلب کرد چه بود؟
زمانی که در دانشگاه بودم به طور تصادفی کتابی از جیک برنستین (فراچارت: Jake Bernstein) به اسم “چگونه در بازار ریزشی و رشدی سود کنیم” را دیدم، کتاب اساسا توضیحی از اصول تحلیل تکنیکال بود. من ذاتاً یک آدم بصری هستم و همین امر باعث شد به سرعت مجذوب این موضوع شوم. این اتفاق اوایل دهه 80 میلادی افتاد و ازآن زمان تا به حال من درگیر تحلیل نموداری هستم.
چه روش یا استراتژیای در گذشته داشته اید که منجر به زیان شما شده باشد؟
خب، شاید من درست نمی دانستم چه کاری باید انجام می دادم اما اصول امواج الیوت در تمامی بازارها بیشتر برای من یک خراب کاری به بار آورد. به عبارت دیگر، در بازارهایی با روند نزولی برای من مفید و سود ده بود، ولی در بازارهای با روند صعودی یک فاجعه بود. به نظر می رسید به تعداد اشخاصی که به شیوه الیوت تحلیل میکنند تفسیر برای بازار وجود دارد، بنابراین من آن را به عنوان نظریه تحلیل با هدف پیش بینی بازار رها کردم.
مدل یا قوانین چه شخصی روی شما تأثیر گذاشت که آن را مناسب جهت معامله کردن دیدید؟
باید بگویم که مصاحبه های اشخاص مشهور در کتاب “جادوگران بازار” (فراچارت : این کتاب در این لینک معرفی شده) بزرگترین منبع الهام بخش است. به علاوه، برنامه مخصوصی در شبکه PBS در سال1987 راجع به پاول تئودور جونز به اسم “معامله گر” بود که مرا کاملاً شیفته خود کرد. در این برنامه به این اشاره می کرد که پاول تئودور جونز سعی می کرد از شر همه مدل برنامه های کپی شده خلاص شود، اما خب شما همیشه می توانید یک نمونه خوب در اینترنت پیدا کنید.
لحظه “یافتم” برای شما کی بود؟ و آن اکتشاف چه بود؟
یکی از بزرگترین “یافتم” ها برای من تشابهات بود. منظورم این است که من شروع کردم به مشاهده، البته نه فقط تکرار الگوهای ساده بلکه تکه های تاریخی از واکنش های قیمت چه به صورت کلی، چه به صورت پیچیده و چه به صورت چند وجهی که در نمودار دوباره رخ داده بودند. تشابهات می توانند بسیار گمراه کننده باشند و همیشه کار نمیکنند، اما برای من اینکه حتی برخی از آنها کار کنند گواه بزرگی از تداوم تغییرناپذیری ذهن توده مردم است.
چگونه می توانید حالت معاملاتی خودتان را به بهترین شکل توصیف کنید؟
فکر می کنم باید از عبارت “تمرکز روی نمودار” استفاده کنم. نمیخواهم به اینکه یک معامله گر باثبات هستم تظاهر کنم، اگرچه آرزو میکنم اینچنین می بودم. قویا پوزیشن فروش را به پوزیشن خرید ترجیح می دهم، به دلایلی که فقط تیمی از روانشناسان میتوانند علت آن را بفهمند (منظور این است که خودم هم نمیفهمم چرا). برای کاهش ریسک مایل هستم تعداد زیادی پوزیشن با حجم کم بگیرم، اگرچه به دلیل اینکه بازار تأثیر بسیار زیادی بر همه ابزارهای مالی می گذارد و همبستگی های قوی بین آنها وجود دارد.
چه قانونهای کلیدی در معاملات شخصیتان به کار می برید؟
قوانین معاملات شخصی من اینها هستند:
● حد ضرر: حد ضرر باید همیشه و برای همه پوزیشن ها گذاشته شود، و همچنین حد ضرر باید به اندازه ای زیاد باشد که باعث نشود پیش از موعد از معامله خارج شوید.
● زنگ شروع معاملات: هیچ فعالیتی معاملاتی نباید در 30 دقیقه اول شروع معاملات انجام شود. به استثنای به روز رسانی حد ضرر.
● تازگی: حد ضرر به طور منظم باید به روز شود، وقتی که بازار در مسیر پوزیشن شما پیش می رود و مقدار در سود قرار می گیرید می توانید با جابجایی حد ضرر می توانید میزانی از سودتان را تضمین کنید.
● هوشیاری احساسی: در مسیر معاملاتی خود از هوشیاری احساسی (فراچارت : در اصطلاح میتوان همان حس ششم را نیز به کار برد) استفاده کنید. درک کردن این موضوع که حس ترس که اغلب همراه برگشت های بازار که همراه پوزیشن شماست و غرور اغلب همراه با برگشت هایی که برعکس پوزیشن شماست. تحلیل سیکل های تکنیکی قابل اتکا مانند اسیلاتور McClellan جهت تقویت این هوشیاری کمک می کند.
● خروج: تنها راه قابل قبول جهت خروج از معامله خروج از معامله با حد ضرر و یا رسیدن به هدفی که به طور منطقی مشخص شده می باشد کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند و حتی در حالتی که خروج از معامله دیر است و یا بخشی از معامله را می بندیم بهتر از این است که بی درنگ و بدون برنامه قبلی از معامله خارج شویم. به یاد داشته باشید تصمیم جهت ورود به معامله باید بر اساس چیزی باشد که ممکن است اتفاق بیفتد و تصمیم برای خروج از معامله باید بر اساس چیزی باشد که اتفاق افتاده است. این یک تفاوت فاحش در ذهنیت انسان هاست.
در بازار سهام به دنبال چه چیزی هستید کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند و چرا معامله میکنید؟
زمانی که بر باز کردن موقعیت معاملاتی فروش تمرکز میکنم در پی چند چیز هستم: 1- نقدینگی زیاد 2- اثبات اینکه آیا آن سهم در گذشته ظرفیت ریزش چشمگیری داشته است 3- وجود یک الگوی واضح و شفاف که قویاً احتمال ریزش بزرگ در قیمت را نشان دهد
به نظر شما چه چیزی معامله گران بزرگ را از دیگر معامله گران متمایز کرده است؟
به نظر من معامله گران بزرگ تمایل دارند متولد شوند نه اینکه ساخته شوند. با این تفاسیر باید بگویم من خودم را یک معامله گر بزرگ نمی دانم. من حتی خودم را یک معامله گر خوب هم نمی دانم. من خودم را یک تحلیلگر نموداری با مهارت و یک نویسنده خوب می دانم که توانایی نوشتن مقالاتی راجع به مدیریت یک ابزار مالی را دارد.
اما معامله گرانی که فرصتهای بزرگی را شکار کرده اند، فکر میکنم آنها با توانایی سوار شدن بر امواج بازار متولد شده اند، که البته احساسات معمول بشری عموماً مانع رسیدن به موفقیت میشوند. به عبارت دیگر، کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند نکته درباره تفسیر آنها از بازار است و مهم تر از آن، تمایل آنها به درگیر کردن پول زیاد در شرایطی که دیگران تمایلی به انجام آن ندارند؛ این چیزی است که آنها را متمایز کرده است.
درباره روش مدیریت ریسکتان چه چیزی میتوانید به خوانندگان بگویید؟
در کل، روش من درصد محور است. همان طور که جای دیگر هم گفته ام، من ترجیح میدهم تعداد زیادی معامله باز داشته باشم (در زمان انجام این مصاحبه، دقیقاً 123تا دارم) که هر کدام تقریباً از نیم تا دو درصد کل سبدم را تشکیل میدهند. برای هر کدام از آنها به طور معمول حد زیان 3 درصدی (یا کمی بیشتر) از قیمت باز کردن معامله قرار میدهم. زمانی که نمودار خیلی جذاب باشد (فراچارت: یعنی موقعیت معاملاتی با درصد بالای موفقیت دیده شود) اما حد زیانش بیشتر باشد (تقریباً 10 درصد) به همان نسبت حجم معامله را کاهش میدهم. به عبارت دیگر، ریسک معامله ام، از نظر پولی، تقریباً یکسان است، چه حجم معامله کم باشد چه زیاد.
در طول فعالیت کاری تان، چه زمان هایی بیشترین حس غرور و افتخار را داشته اید؟
بسیارخب، برمیگردد به سالها پیش. از تقریباً میانه های سال 2007 تا اوایل 2009، دوره خاصی برای من بود. فکر میکنم سبک معاملاتی من برای چنان بازاری ساخته شده بود و کاملاً مناسب آن شرایط بود. در آن زمان، گاهی حس میکردم همین طور دارم پول چاپ میکنم و این کار ساده به نظر میرسید. البته باید میدانستم که همیشه این طور نخواهد بود. الان که به گذشته نگاه میکنم، میبینم که بالا و پایین های زیادی وجود داشت اما زمانی که آب ها از آسیاب می افتاد، من سود معرکه ای ساخته بودم.
مهمترین تأسف و نگرانی ات؟
در این باره کمی از حس شرمندگی نسبت به خودم دارم و تنها میخواهم از دوره 2009 تا 2015 بگویم. همان طور که پیداست، من هم نمیتوانم مشخصاً بگویم بانک های مرکزی جهان تا کی میخواهند بهای سرمایه را به طور تصنعی بالا نگه دارند. حتی الان نیز از این موضوع متنفرم. البته همه روی زمین میگویند: «این روند روزی پایان می یابد، آن هم بدجور». اما هیچ کس نمیداند آن «یک روز» کی میرسد. آن «یک روز» سالهاست که گوشه ای ایستاده است. این طور به نظر میرسد که این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد، اما در عمیق ترین لایه های وجودم درک میکنم که شما نمی توانید ثروت و رفاه را برای خودتان پرینت کنید و نمیتوانید کلاهبرداری (تقلب) مالی بین المللی مرتکب شوید بدون آنکه پیامدی داشته باشد. بله، این وضعیت روزی، بسیار سخت، تمام میشود، و خیلی، خیلی بدتر از آنچه من تصور میکنم. فکر میکنم برای همه مهیب و نگران کننده خواهد بود.
چه کتاب ها، وب سایت ها یا منابع دیگری را پیشنهاد میکنید به کسانی که میخواهند دانش معامله گری شان را وسیع تر کنند؟
اغلب درباره پیشنهاد کتاب و منابع از من سوال میکنند. علاوه بر کتاب های خودم، «راه خودتان را به سوی ثروت ترسیم کنید»، «رونق و پیشرفت هراس انگیز» منابع دیگری نیز هستند که به آنها علاقه دارم:
● دگردیسی بزرگ: این کتاب، بهترین کتاب حوزه تجارت است که تاکنون خوانده ام. کتاب درباره رفتارهای سازمانی و سیاسی ای که ما را به شرایط موجود رسانده است بحث میکند. هرچه از ارزش این کتاب بگویم، کم است.
● جنگ ارزها: کتابی است منحصر به فرد و آسان (فراچارت: البته از نظر نوع نگارش) درباره کاهش دستوری نرخ برابری ارزها و اینکه کشورها چگونه از آن با انگیزه های مثبت و منفی استفاده میکنند. این کتاب، بهترین کتابی است که درباره ارزها خوانده ام، و شیوه ای که نویسنده تاریخ را در متن بیان میکند آن را جذاب کرده است.
● فروش بزرگ: گزارشی فوق العاده از فروپاشی بازار اوراق قرضه (فراچارت: وام با بهره معین که باید در زمانهای مشخصی مسترد گردد) مسکن در سالهای 2007-2008. مایکل لوییس کتاب دیگری نیز نوشت که نمیتوان آن را پرفروش دانست.
● هنر معامله: برخلاف همه چیزهایی که تاکنون خوانده ام، بسیار نکته سنج و فیلسوفانه است و فوق العاده عالی. این کتاب، کمکتان میکند که درون ذهن یک معامله گر برنده بروید.
● فریب خورده با فرایندهای تصادفی: کتاب فوق العاده از “Nassim Nicholas Taleb” درباره آمار، علیت، احتمالات، و بازار. این کتاب، یکی از بهترین کتاب های مرتبط با معامله گری است که تاکنون با آن دیده ام.
● معامله در محدوده: یک راهنمای درجه یک برای ایجاد نظم در معامله گری، مانند ذن.
● تحلیل تکنیکال بازار سهام: کتاب مقدس تحلیل تکنیکال است و خواندنش از واجبات. با وجود آنکه قدیمی است، هر تحلیلگر تکنیکالی باید آن را بخواند.
● دایره المعارف الگوهای نموداری: یک تحلیل آماری و دقیق از الگوهای نموداری و میزان کارایی شان. اثر بی نظیری است.
● آموزش یک متخصص: ترکیبی خیره کننده از شخصیت و سبک معاملاتی (هرچند صندوق سرمایه گذاری اش پس از اینکه عام شد، سریع ورشکست شد)
● جادوگران بازار: مجموعه ای تکرارنشدنی از مصاحبه با معامله گران، دارای مطالب خواندنی و ضروری و پر از شرح حال های جذاب. من برای یکی از این جادوگران کار میکردم که برای خودش داستانی است.
از چه چیزی برای ایجاد سایت خود الهام گرفتی؟
بسیار ساده بود، همسرم مشوق من بود. سال 2005، سایت Prohet را فروخته بودم و وبلاگ ها نیز داشتند کم کم پر بازدید میشدند. یک بار بیشتر این کار را انجام نداده بودم اما همسرم مدام به من فشار می آورد که درباره معاملاتم حرف بزنم.از آن زمان تا حالا، یازده سال است که حتی یک روز هم این کار را ترک نکرده ام.
چه توصیه ای به خوانندگان درباره حجم معاملات دارید؟
توضیح دادم که من چگونه حجم معاملاتم را تعیین میکنم، اما صادقانه بگویم شک دارم برای بیشتر افراد مناسب باشد، چون سبک معاملاتی من کمی احمقانه (فراچارت: جنون آمیز) است (داشتن بی نهایت معامله کوچک همزمان).
بسیار از معامله گران به موانع بلندی برخورده اند و برای تکامل و عبور از این مرحله دچار مشکل اند. چه توصیه ای به آنان دارید؟
فکر میکنم دو نکته را باید در این باره در ذهن داشت: 1. مطالعه کنید: تعداد زیادی کتاب های خوب در حوزه معامله گری وجود دارد که میتوانید آنها را بخوانید. 2. مباحثه کنید: انجمن ها و فروم های آنلاین معامله گری را بیابید و در آنجا مباحثه کنید. بحث کنید، نظراتتان را به اشتراک بگذارید، بپرسید و مناظره کنید. طبیعتاً من به فروم سایت خودم (فراچارت: www.slopeofhope.com) علاقه مند هستم. توده وسیعی از افراد در این فروم هستند و برای همیشه رایگان در نظر گرفته شده است.
حالا که به سطح معامله گر موفق و سودساز رسیده اید، برای ارتقای مهارتتان چه میکنید؟
سعی میکنم به توصیه هایی که در جواب سوال قبل گفتم عمل کنم. مطالعه، و مباحثه با معامله گران بهتر از خودم. من هرگز یادگیری را متوقف نمیکنم.
رفتار یا روشی دارید که از نظر دیگران غیرمعمول به نظر برسد؟
فکر نمیکنم به کس دیگری غیر از خودم کمک کند، البته ممکن است اشتباه کنم، با این حال، میگویم: «باب راس». بله، «باب راس» نقاش. من هر روز در پس زمینه، فیلم او را در حال نقاشی کردن دارم. فکر میکنم صدای تسکین دهنده او باعث میشود در روزهای بد بازار آرام شوم. اگر عبارت دیگری در این باره به کار نبریم، میتوان گفت این کار غیرمعمول است.
برای کسانی که تازه پایشان به این عرصه باز شده، چه توصیه یا راهنمایی ای دارید؟
با اینکه ممکن است تکرار مکررات باشد، میگویم یک راست به بخش نظرات در سایت slopeofhope.com بروید و با دیگر معامله گران ارتباط بگیرید. من اغلب از اینکه چطور معامله گران سخاوتمند شبیه به هم هستند و همه شان میخواهند به دیگران در یادگیری و رشد به دیگران کمک کنند شگفت زده میشوم. واقعاً الهام بخش است.
توصیه ای دارید به معامله گرانی که هم اکنون موفق هستند؟
به آنها میگویم: فروتن بمانید. چون نمونه هایی از معامله گرانی هستند (مثلاً الان John Paulson به ذهنم رسید) که موفقیت مبهوت کننده، شگفت انگیر و معروف در سطح جهان داشته اند، تازه آن هم به عنوان مشغله دوم و همچنان فروتن هستند.
دوست دارید به عنوان معامله گر، چه چیزی از خود باقی بگذارید؟
اگر میتوانستم نمودارخوانی را فراگیرتر و ساده تر (برای فهمیدن) کنم، آن را موفقیت به حساب می آوردم. من باور عمیقی به قدرت و کاربرد چارتخوانی دارم و فکر نمیکنم باید حتماً کار پیچیدهای باشد. Jake Bernstein با کتابش تأثیر مثبت و ماندگاری بر زندگی من داشته است. من نیز امیدوارم با کتاب ها و وبلاگم، بتوانم چنین کاری را برای افراد زیادی انجام دهم.
راه کار مقابله با ضرر و زیان در دنیای ارزهای دیجیتال
اگر عملکردتان در بازار ارزهای دیجیتال، همواره به شکلی منفی است، اگر از زمان ورود به این بازار نتوانسته اید، پول خوبی به دست بیاورید، پیشنهاد ما به شما این است که این مقاله را هرگز از دست ندهید.
دلایل اتفاقات شرح داده شده در بالا چیست؟ راه کار برای حل این مشکل چیست؟
در ابتدا باید بگوییم که شما باید بسیاری از نگرش های قدیمی خود را کنار بگذارید. این به چه معنی است؟
یکی از مهمترین دلایلی که باید رعایت کنید تا میزان ضرر و زیان خود را پایین بیاورید، عجول نبودن است. در کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی که کتابی است که هر تحلیل گری باید آن را بخواند و مطالعه نماید، یک نکته بسیار مهم ذکر شده است: "در هر لحظه برای هر معامله گر، 3 انتخاب وجود دارد: 1. وارد بازار شود. 2. از بازار خارج شود. و یا 3. فقط نظاره گر باشد."
هیچ ایرادی پیش نمی آید که اگر ما، زمان هایی را فقط نظاره گر باشیم. آن هم در چنین بازاری که هنوز 90% افرادی که در ایران هستند، نتوانسته اند که آن را به خوبی درک کنند. اما به چه علت؟ زیرا این، یک بازار کوچک است و رفتارهایی که نشان می دهد با بازاری مثل فارکس (Forex)، متفاوت است و شما اگر می خواهید که در این بازار، سودهای خوبی به دست بیاورید و برآیند عملکردتان مثبت باشد، باید یک زمان هایی را فقط و فقط نظاره گر باشید. زیرا زمان هایی وجود دارد که بازار آنقدر پیچیده می شود و نهنگ ها وارد بازار شده و آن را دستکاری می کنند که شما نمی توانید در آن عملکردی که باید را به دست بیاورید. پس یک زمان هایی، هیچ مشکلی نخواهد بود که اگر شما فقط نظاره گر باشید و حتی، تحلیل گرهای بزرگ و معامله گرهای حرفه ای نیز، این کار را انجام می دهند و همیشه در معامله نیستند.
در نتیجه یادتان باشد که اگر روزی شما، فقط از روی خستگی و تفریح و از این عوامل، بخواهید وارد معامله ای بشوید و خریدی را انجام دهید، آن روز به طور حتم، روز شکست شما خواهد بود.
راهکار موفقیت در بورس؛ چطور میتوان در بورس سرمایه گذاری موفق انجام داد
با توجه به قوانین و مقررات پیچیده پیرامون سرمایه گذاری مدرن ومتعدد بودن گزینههای سرمایه گذاری موجود، ممکن است تعجب کنید که چگونه ضمن سرمایه گذاری و اجتناب از مشکلات احتمالی، میتوانید وارد بورس شوید. از دیدگاه اولیه، تلاش برای یادگیری همه چیز در مورد استراتژیهای بورس اوراق بهادار میتواند فشار آور باشد.
با توجه به اطلاعات زیادی که به صورت آنلاین در دسترس است، تشخیص و درک استراتژیهای بورس از طرف کسانی که میتوانند شما را به سرعت در آب داغ فرو ببرند، میتواند چالش برانگیز باشد. این امر میتواند یادگیری بهترین استراتژی و راهکار موفقیت در بورس را به عنوان یک کار دلهره آور برای سرمایه گذاران جدید فراهم کند. خوشبختانه، این نمیتواند از حقیقت دور باشد. با داشتن اطلاعات و منابع مناسب میتوانید در مسیر افزایش سود خود و سرمایه گذاری در بورس موفق شوید؛ با ذهن همراه باشید.
۴ راهکار موفقیت در بورس
استراتژیهای بورس اوراق بهادار، به راهنمایی تصمیمات سرمایه گذاری یک معامله گر بر اساس نیازهای آینده به سرمایه، اهداف و تحمل ریسک کمک میکند. برخی از راهکارهای بورس با تمرکز بر حمایت از ثروت و سرمایه گذاران و توحه بر روی افزایش سرمایه در پی رشد سریع هستند،حال با اینکه سایر استراتژیها مسیر سرمایه گذاری با ریسک پایینتری را دنبال میکنند و تمرکزشان بر روی حمایت از داراییها میباشد. در زیر، ما برخی از استراتژیهای اساسی بازار سهام را برای کمک به شروع کار بیان کردهایم.
۱- سرمایه گذاری مناسب
هدف اصلی سرمایه گذار، خرید بزرگترین جریان درآمد آینده با کمترین قیمت ممکن است. در حالت ایده آل، سرمایه گذار شرکتی را انتخاب میکند که دارای خدمات درخواستی یا محصولاتی با سیستمهای تولید و تحویل کارآمد در محل باشد تا سود را به حداکثر برساند. چرا؟ با رشد شرکت در درآمد و سود، سرمایه گذار میتواند انتظار داشته باشد که به نوبه خود سود زیادی کسب میکند.
خلاصه اینکه، سرمایه گذاری این امکان را میدهند که اکنون کم پول خرج کنند تا با گذشت زمان درآمد بیشتری کسب کنند. بنابراین، چرا افراد بیشتری جهت کسب درآمد در آینده سرمایه گذاری نمیکنند؟ متأسفانه، برای بسیاری از افراد، سرمایه گذاری به عنوان هیجان انگیزترین روش برای صرفه جویی در هزینههای در نظر گرفته نمیشود، اما این عاقلانه ترین تصمیمی است که میتوانید با پول و دارایی خود داشته باشید.
تکنیک ارزش گذاری که معمولاً توسط سرمایه گذاران به کار گرفته میشود، به عنوان تحلیل اساسی یا ارزش شناخته میشود. این تکنیک تقریباً یک قرن پیش توسط بنیامین گراهام ایجاد شد و امروزه تا حد زیادی بدون تغییر مانده است. سرمایه گذاران هوشمند با خرید سهام از بورس فقط از شرکتهایی که قیمت سهام آنها پایین تر از ارزش ذاتیشان است، ریسکهای خود را کاهش میدهند. ارزش ذاتی در مقایسه با ارزش بازار به عنوان یک اصلی کلی در ارتباط با رقبای برتر شناخته میشود.
۲- حدس و گمان
بنیان گذار یکی از صندوقهای اصلی دوجانبه در ایالات متحده، فیلیپ کارت، احساس کرد که سفته بازی، فروش یا خرید سهام یا اوراق بهادار است، در حالی که انتظار میرود سود ناشی از نوسانات قیمت باشد. اساساً، حدس و گمان فروش و خرید سهام براساس مزیتهای پیش بینی شده، داشتن دانش در مورد سهام یا روند بازار است. به عنوان مثال یک سرمایه گذار با پیش بینی روند بعدی بازار، میتواند پیشرو باشد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که سهام براساس تمایلها حرکت میکند و با توجه به روحیه شرکت کنندگان در بورس، سهام میتواند به سرعت تغییر کند. بنابراین، توجه به بازار سهام و اطلاع از زمان کاهش ضررها، سودآوری سرمایه گذاری را نشان میدهد. در گذشته، دلالان موفق میتوانستند بر قیمت سهام و نظارت بر الگوهای شناخته شده به عنوان مقاومت و پشتیبانی، نظارت کنند و براسان آنها خرید و فروش خود را راهنمایی کنند. در حالت ایده آل، میتوانید سهام خود را از سطح حمایت برگردانید و بعد از رسیدن به سطح مقاومت، آنها را بفروشید. برخی دیگر از چندین استراتژی عالی معاملات سهام و راهکار موفقیت در بورس ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- تجارت فقط زمانی سودآور است که بازار سودآور باشد.
- خرید سهامهایی که در حال افزایش هستند و فروش سهامهایی که در حال سقوط هستند.
- هرگز به روند خرید سهامهایی که ارزش آنها کاهش یافتهاند ادامه ندهید.
- هرگز منتظر یک تماس حاشیهای نباشید (ترک تجارت).
- نگهداری سهامی که به یک نرخ جدید رسیده است.
- فروش سهام هنگام رسیدن به پایینترین نرخ
این تکنیکها به آنچه در حال حاضر به عنوان تحلیل تکنیکی یا گمانه زنی شناخته میشود، تبدیل شدهاند. به عبارت دیگر، الگوهای خود را تکرار میکنند. بنابراین با بررسی قیمتهای گذشته و فعلی میتوانید سعی کنید قیمتهای آینده و روند بازار سهام را پیش بینی کنید.
۳- داشتن نگاه تجاری
پیشرفتهای فن آوری به افراد این اجازه را داده است تا از ابزارهای جدیدی برای پیگیری و تفسیر بازار سهام استفاده کنند. شرکتهای وال استریت و سرمایه گذاران انفرادی فلسفههای جدید تجارت سهام را پذیرفته اند و بسیاری از آنها از الگوریتمهای پیچیده و برنامههای هوش مصنوعی برای خرید و فروش سهام در میکرو ثانیه را استفاده کرده اند.
معامله گر، فردی است که در مدت زمان کوتاهی سهام یا اوراق بهادار را خریداری و به فروش میرساند، غالباً کمتر از یک روز تجاری، سهام خود را نگه میدارد. یک معامله گر بسیار شبیه به دلال است اما یک تفاوت بزرگ وجود دارد، معامله گران به جای تلاش برای پیش بینی روندهای آینده، روی روندهای فعلی تمرکز میکنند.
بیشتر معاملات از طریق سیستمهای برنامه ریزی شده موسسات مالی صورت میگیرند، که روند قیمتها را تجزیه و تحلیل میکنند و سفارشات را بر اساس نتایج قرار میدهند. این گاهی به تجارت با فرکانس بالا یا HFT شناخته میشود. در صورت دستیابی به معیارهای تجاری خاص، معاملات به صورت خودکار وارد سیستم میشوند.
تأثیر HFT به عنوان یک راهکار موفقیت در بورس سهام همچنان بحث برانگیز است و با نگرانیهای بسیاری مبنی بر اینکه تجارت خودکار باعث اختلال در بازار و کاهش نقدینگی آن میشود، همراه است. در حالی که اکثر افراد توانایی مالی برای تقلید از عادات تجاری مؤسسات مالی بزرگتر را ندارند، تجارت روزانه همچنان به عنوان یک استراتژی رایج در بازار سهام شناخته میشود. تجارت روزانه به طور معمول به امید کسب سود ناچیزی از هر تجارت انجام میشود.
۴- سرمایه گذاری شاخص سرمایه
سرمایه گذاری ایندکس، گرچه با شک و تردید بسیاری از دیگر کارشناسان این صنعت روبرو است، اما امروزه به عنوان یکی از محبوب ترین استراتژیها و راهکار موفقیت در بورس شناخته میشود. علیرغم اینکه ابتدا مورد تمسخر قرار گرفت، ولی با گذشت زمان ایدههای بوگل محبوب شدند و نوار بسیاری از سرمایه گذاران شاخص را ایجاد کردند. در نتیجه، سرمایه گذاران شاخص اغلب به عنوان Bogle-head خوانده میشدند. در اینجا نکات کلیدی Bogle بیان شده است:
- سرمایه گذاران نمیتوانند از بازار پیشی بگیرند.
- سرمایه گذاران همیشه باید بازار را تحت الشعاع قرار دهند زیرا هزینههای مشارکت در بازار به طور مستقیم بازده بازار را کاهش میدهد.
- اکثر مدیران حرفه ای نتوانند عملکرد بهتری از شاخصهای بازار داشته باشند.
پس از ۱۸ سال موفقیت درشاخص سرمایه گذاری صندوق بین المللی، صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ETF) به وجود آمدند. مشابه صندوقهای شاخص غیرفعال، شاخصهای ویژه کالایی و امنیتی را ردیابی میکند، اما مانند بورس سهام، در بورس تجارت میکند. چندین مطالعه تا به امروز نظریه اولیه Bogle را تأیید کرده اند که ضربه زدن به بازار تقریبا غیرممکن است.
خرید ETF یا صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله در بورس انفرادی، اغلب شامل تخصیص دارایی میشوند، که یک استراتژی برای کاهش ریسک در یک سبد سرمایه گذاری است. به طور دوره ای دوباره بازگرداندن تعادل سهام، برای تخصیص متعادل تر بین طبقات دارایی، میتواند به کاهش نوسانات کلی کمک کند.
نوع دیگری از سیستم مدیریت اوراق بهادار حرفه ای، سیستم مشاوران روبو است. مشاوران روبو به طور خودکار پیشنهادات پرتفولیو(سبد سهام) سرمایه گذاری آنلاین را بر اساس معیارهایی مانند سن و اهداف مشتری ایجاد میکنند. این پرتفولیوهای سرمایه گذاری به طور خودکار با هزینه ای بسیار کمتر از مدیران سرمایه گذاری سنتی کنترل و تنظیم میشوند.
بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار بورس کدام است؟
سود سهام بورس به ویژه در کوتاه مدت میتواند گریزان باشد. در نتیجه، بسیاری از سرمایه گذارانی که به دنبال حداکثر بازده با حداقل ریسک موجود هستند، دائما در جستجوی بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار سهام میگردند. متأسفانه، هنوز کسی بهترین راهکار موفقیت در بورس را کشف نکرده است.
صرف نظر از این، جستجوی فلسفه سرمایه گذاری کامل، ادامه خواهد داشت. سرمایه گذاران جدید باید بدانند که داشتن سهام یا اوراق بهادار میتواند بعضاً استرس زا باشد زیرا هرگز نمیتوانید حوادث فردا را به طور کامل پیش بینی کنید. سایر سرمایه گذاران بازار اغلب میتوانند به شیوههای غیرقابل پیش بینی در برابر شایعات، اخبار یا گرایشها واکنش نشان دهند و این امنیت سود در بورس سهام را غیرممکن میسازد. بنابراین، از برنده شدن خود لذت ببرید، اما همیشه آماده باشید تا ضررهای خود را نیز کاهش دهید.
فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره در سطح بین المللی
در این مطلب، فهرست برخی از بهترین کتابهای فنون مذاکره تنظیم شده است.
طبیعتاً وقتی از صفت “بهترین” استفاده میکنیم باید مشخص کنیم که این بهترین کتابها را بر اساس چه معیاری انتخاب کردهایم.
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، تنها معیار سلیقهی متمم بوده است.
اگر چه طبیعتاً در این سلیقه، تا حدی که در توانمان بوده، همهی اصول ارزشی متمم از جمله موارد زیر را لحاظ کردهایم:
- کاربردی بودن
- دارا بودن پایه علمی
- مورد استناد قرار گرفتن توسط بزرگان علم مذاکره جهان
- استفاده برای تدریس در دانشگاه های معتبر جهان
- قابل تطبیق بودن محتوا با نیازهای کشورمان
Essentials of Negotiations, Lewicki, Barry, Saunders (+)
کتاب مبانی مذاکره لوییکی و ساندرز را میتوان فصل مشترک دوره های اصول و فنون مذاکره در برترین دانشگاه های جهان از جمله دانشگاه MIT و مدرسه کسب و کار وارتون دانست.
لوییکی و بری و ساندرز در این کتاب، در کنار تعریف مذاکره و مبانی آن، به مبحث استراتژی و تاکتیک های مذاکره های رقابتی و مذاکره های تعاملی (مبتنی بر همکاری) پرداختهاند.
همچنین برنامه ریزی برای مذاکره، ادراک و شناخت و هیجانات، مهارتهای ارتباطی، قدرت در مذاکره و منابع آن، اخلاق در مذاکره، مدیریت رابطه ها در مذاکره، مذاکره های تیمی و مذاکره چند جانبه و نیز مذاکره های بین المللی، از جمله موضوعات مورد بحث در کتاب مبانی مذاکره هستند.
[ مطالعه بیشتر: معرفی کامل کتاب مذاکره لوییکی و ساندرز ]
The Mediation Process, Christopher Moore (+)
این کتاب تقریباً کتاب کلاسیک در زمینهی میانجیگری در مذاکره است که حدوداً برای سه دهه، مرجع اول بحث میانجیگری و آموزش نقش واسطه بودن در مذاکره محسوب شده و میشود.
کریستوفر مور در کتاب میانجیگری در مذاکره محور بحث خود را مدیریت تعارض و رفع تعارض قرار داده و نقش میانجی را به عنوان کسی که در مهار کردن تعارض و کاهش دادن و رفع تعارض مهارت دارد تعریف میکند.
کتاب کاملاً نگاه فرایندی دارد و پس از تعاریف اولیه، الگوهای صحبت کردن با طرفین، نحوه راهنمایی طرفین، نحوه پیام بردن و پیام آوردن، تکنیک ها و اصول و مبانی اعتمادسازی (اعتماد بین طرفین و نیز اعتماد طرفین به میانجی) را مورد بحث قرار میدهد.
مدیریت جلسه های اختلاف نظر و تعارض، مکانیزم های کشف منافع پنهان، تهیه فهرست راهکارها و جستجوی راهکار منصفانه مورد رضایت طرفین از جمله مباحث مورد بحث در کتاب فرایند میانجی گری کریستوفر مور است.
Getting to Yes, Roger Fisher, William Ury (+)
اگر بخواهید در یک جمع متخصص مذاکره، کتابی را به عنوان کتاب کلاسیک مذاکره معرفی کنید و از قبل مطمئن باشید که هیچکس با شما مخالفت نخواهد کرد، کتاب Getting to Yes نوشته راجر فیشر و ویلیام یوری قطعاً بهترین انتخاب خواهد بود.
این کتاب که سابقه سه دهه حضور موفق دانشگاهی را در کارنامه خود دارد با عناوینی مانند اصول و فنون مذاکره و نیز مذاکره اصولی و نیز توافق اصولی به فارسی ترجمه شده است.
تمام این کتاب را میتوان یک مفهوم پردازی دانست. در این مفهوم پردازی، مفهوم جدیدی به نام Principled Negotiation یا مذاکره اصولی تعریف شده و در مقابل دو قطبی رایج مذاکره نرم (Soft Negotiations) و مذاکره سخت (Hard Negotiations) قرار داده شده است.
شاید بتوان این کتاب را یک مثال موفق و ارزشمند از بحث دنیای سه حالتی دانست که نسیم طالب آن را مطرح میکند.
نویسندگان کتاب تاکید دارند که عموم مردم فکر میکنند یا باید مذاکره کننده نرم باشند و یا مذاکره کننده سرسخت. اما شکل سومی هم به نام مذاکره کننده اصولی وجود دارد که اتفاقاً جای آن، در میانهی طیف نرم و سخت نیست. بلکه این نوع مذاکره کننده به کلی شکل دیگری از مذاکره را مد نظر قرار میدهد.
Getting Past No, William Ury (+)
ویلیام یوری در این کتاب در مورد مذاکره با مذاکره کنندگان سرسخت یا Hard Bargainers صحبت میکند.
او تکنیکهای این مذاکره کنندگان را فهرست میکند و میکوشد برای مواجهه با هر یک از تکنیک های مورد استفادهی مذاکره کنندگان سرسخت، راهکارهایی را نیز ارائه دهد.
اصول تسلط بر خود وقتی تحت فشار قرار داریم، مواجهه با رفتارها و مواضعی که دشمنی و تخاصم صریح در آنها وجود دارد، کشف نیازها و خواسته های پنهان طرف مقابل، مواجهه با تکنیک های کثیف مذاکره و شیوه برگرداندن طرف مقابل به مسیر مذاکره و گفتگو وقتی که مذاکره را ترک کرده یا تهدید به ترک میکند، از جمله مهمترین نکاتی هستند که ویلیام یوری در این کتاب مورد بحث قرار داده است.
کتاب عبور از نه نوشتهی ویلیام یوری را میتوان ادامهی کتاب رسیدن به پاسخ مثبت دانست که یوری و فیشر قبلاً با هم نوشتهاند (و در بالا به آن اشاره کردیم) و عملاً در این کتاب به این سوال پاسخ داده شده است که:
اگر من میخواستم یک مذاکره کننده اصولی باشم، اما طرف مقابل من یک مذاکره کننده اصولی نبود، چه باید بکنم؟
Working with Difficult People, Muriel Solomon (+)
کتاب کار با انسانهای دشوار را هم میتوان از جمله کتابهای کلاسیک در بحث مذاکره غیرتجاری دانست.
این کتاب حدود سه دهه است به عنوان منبع و مرجع در دوره های آموزشی مذاکره مورد استفاده قرار میگیرد.
کتاب سالومون حول یک بحث کلیدی شکل گرفته است: چگونه باید با انسانهایی کار کنیم که ذهنیت مبتنی بر همکاری و همراهی ندارند و به عبارتی، از توانمندی همدلی یا Empathy چندان بهره نبرده اند.
ما از این کتاب بیش از مذاکره، در تدوین درسهای مدیریت تعارض بهره گرفتهایم.
The Mind and Heart of the Negotiator, Leigh Thompson (+)
قلب و ذهن مذاکره کننده هم از جمله کتابهای مطرح در حوزه فنون مذاکره است که توسط خانم لی تامپسون نوشته شده است.
مباحثی مانند آماده سازی برای مذاکره، مذاکره برنده / برنده در مقابل مذاکره رقابتی، انتخاب و توسعه یک سبک مذاکره، ایجاد رابطه و افزایش اعتماد بین طرفین، بحثهای قدرت و جنسیت و اخلاق و مهارت حل مسئله از جمله بحث های لی تامپسون هستند.
لی تامپسون اگر چه در بخش پایانی کتاب خود، فصلهایی هم در زمینه مذاکره بین المللی و مذاکره بین فرهنگی و مذاکره چند جانبه دارد، اما اعتبار کتابش بیشتر به خاطر بخش اول و دوم کتاب است و برای بحثهای مذکور، عموماً کتابهایی مانند کتاب لوییکی مورد استفاده قرار میگیرند.
Bargaining for Advantage, Richard Shell (+)
کتاب Bargaining for Advantage توسط ریچارد شل نوشته شده و یکی از منابعی است که در درسهای مرتبط با مذاکره در دانشگاه هاروارد مورد استفاده قرار میگیرد.
چیزی که این کتاب را با سایر کتابهای مطرح شده در فهرست ما و به عبارتی با سایر منابع آموزش مذاکره متمایز میکند، حجم زیاد مثالهای غیر سازمانی در کتاب است.
بخش قابل توجهی از این کتاب به مثالهایی از مذاکره و چانه زنی در زندگی روزمره و معامله های عادی زندگی اختصاص داده شده و اگر که مفاهیم مطرح شده در آن در هر نوع مذاکرهای قابل استفاده است، اما برای کسانی که مذاکره را برای کاربردهای زندگی روزمره نیاز دارند، کتاب مناسبتری محسوب میشود.
این نوع نگاه ریچارد شل، به سرفصلها و دغدغهها و چارچوبی که در ایران برای تدریس مذاکره مورد استفاده قرار میگیرد و نیز سلیقهی مخاطبان دوره های آموزشی مذاکره در ایران، بسیار نزدیک است.
[ مطالعه بیشتر: معرفی کامل کتاب مذاکره برای کسب سود ]
در پایان تقاضا داریم در صورتی که دوستان متممی، کتابهای دیگری هم مطالعه کردهاند که در سطح بین المللی و دانشگاههای معتبر جهان به عنوان مرجع آموزش مذاکره در سطح بینالمللی شناخته شده هستند، آنها را نیز با مشخصات کامل و مروری بر مباحث کتاب، به دوستان خود معرفی کنند.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
سایت متمم، بر اساس آموزش «متنمحور» ایجاد شده و درسهای آن در قالب مقالات آموزشی ارائه میشود.
در صورتی که علاقهمندید نکات مهم در مذاکره را به شکل «صوتی» بشنوید، میتوانید فایل صوتی آموزشی ۶۰ نکته در مذاکره را خریداری کرده و گوش دهید.
در این فایل صوتی، نکات کاربردی قابل استفاده در مذاکره، به صورت منظم از ساده تا دشوار برای شما توضیح داده میشوند.
برای مشاهدهی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهی آموزشی میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری اصول و فنون مذاکره به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۲۲ نظر برای فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره در سطح بین المللی
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : کیانوش جعفری
جناب محمدرضا شعبانعلی
از وقتی که برای پاسخ به سوال مطرح شده صرف کردید سپاسگذارم گرچه فکر نمیکردم اولین مکالمه ما اینگونه باشد ولی شد . احساس من این است که پاسخ درخواست یک روستایی ساده را با قدری دلخوری داده اید لاجرم ارائه توضیحات ذیل ضروری است:
اگر قرار باشد فقط یک کلمه را انتخاب کنیم برای اینکه در کنار نام محمدرضا شعبانعلی قرار دهیم آن کلمه مذاکره خواهد بود ، بنابراین بر استادی شما باور داشته ایم ، به خصوص که من هم شاگردی دکتر مسعود حیدری را کرده ام و میدانم وقتی ایشان با این تاکید در مورد تبحر شما صحبت میکند نمیتواند بی پایه و اساس باشد . قصد بنده صرفا طرح یک سوال بوده است که با رسالت متمم هم به نظر من تطبیق دارد
توجه داشته باشیم که در زمانه ای که شما در فایل های خود شنوندگان را به شمردن واژگان صفحات کتاب تشویق میکنید تا شاید در آینده کتاب هم بخوانند ، انتظار کتاب انگلیسی خواندن انتظاری است که مخاطبش درصد بسیار پایینی از افراد جامعه خواهد بود پس استفاده از هر محتوای فارسی در دسترس مهم است و درخواست معرفی آن درخواستی منطقی
در نوشته خود اشاره فرموده بودید "در مواردی هم که مرتبط با درسها، کتابی وجود داشته که قابل توصیه بوده، همواره معرفی شده است." در مقام شاگردی که در دنیای مجازی زیاد شاگردی شما را کرده است و اصلا شاگرد مادام العمر بودن از افتخاراتش حساب میشود درس پس میدهم ، "استفاده از ادبیات مطلق باعث میشود که سیستم مثال نقض یابی افراد به کار بیفتد" ، به عنوان مثال نقض در درس بررسی کتابها با موضوع شادی و شادمانی کتاب happiness project به عنوان یکی از کتابهای خوب معرفی شده است و اشاره ای به ترجمه آن توسط انتشارات فرا نشده است که در یکی از دیدگاه ها به این ترجمه اشاره شده است
از آنجاییکه رسالت متمم تولید و ارائه محتوای به روز فارسی است به نظر من این عیب به حساب نمیآید که تیم متمم بر منابع غیر فارسی زبان مسلط تر از منابع فارسی باشند چرا که مطالب به روز را بیشتر در منابع غیر فارسی باید جستجو کرد و ضمنا در مورد فقر محتوای فارسی اصلا بحثی نداریم و با شما کاملا موافقم.
اشاره ای به موضوع بی ارج و قرب بودن محتوا در ایران کرده اید که به نظر من موفقیت و رشد متمم دلیل بر این است که این ادعا باید قدری تعدیل شود
فرموده بودید که "نگران متمم نباشم" ،هر وقت که خودم را از متمم و متمم را از خودم جدا دانستم این کار را خواهم کرد ، فی الحال اگر منظور این است که من باید در محیطی که دیدگاه های مربوط به هر مطلب حجم بالایی از یادگیری را به خود اختصاص میدهد که قابل مقایسه با یادگیری از خود مطلب نیز هست ، در ارائه نظرم خودم را سانسور کنم و نظر غیر صریح بدهم و سوال غیر صریح بپرسم تا زمان حضورم در متمم این کار را نخواهم کرد ، در محیطی که ادعای دقت آکادمیک در آن میشود و اصلا هم ادعای بیربطی نیست ، قانون اول محیط دانشگاهی که رد کردن حرف های یکدیگر است باید رعایت شود.
به عنوان کسی که میزان رشد در دانش و مهارت را به دو دوره قبل از آشنایی با شعبانعلی و بعد از آشنایی با او تقسیم میکند ، تا کنون از انواع محتوا های ارائه شده در قالب فایل های صوتی و اخیرا تصویری ، مصاحبه های رادیو مذاکره و مطالب متمم استفاده بسیار کرده است و جا دارد در این مورد از شما و تیمتان نهایت قدردانی و سپاسگذاری را داشته باشم .
در کسب و کارتان موفق و با همراهانتان مهربانتر باشید
از دوست عزیزم آقای معدنپور صفری برای ارائه نظر کاربردیشان بسیار سپاسگذارم.
راهکار موفقیت در بورس؛ چطور میتوان در بورس سرمایه گذاری موفق انجام داد
با توجه به قوانین و مقررات پیچیده پیرامون سرمایه گذاری مدرن ومتعدد بودن گزینههای سرمایه گذاری موجود، ممکن است تعجب کنید که چگونه ضمن سرمایه گذاری و اجتناب از مشکلات احتمالی، میتوانید وارد بورس شوید. از دیدگاه اولیه، تلاش برای یادگیری همه چیز در مورد استراتژیهای بورس اوراق بهادار میتواند فشار آور باشد.
با توجه به اطلاعات زیادی که به صورت آنلاین در دسترس است، تشخیص و درک استراتژیهای بورس از طرف کسانی که میتوانند شما را به سرعت در آب داغ فرو ببرند، میتواند چالش برانگیز باشد. این امر میتواند یادگیری بهترین استراتژی و راهکار موفقیت در بورس را به عنوان یک کار دلهره آور برای سرمایه گذاران جدید فراهم کند. خوشبختانه، این نمیتواند از حقیقت دور باشد. با داشتن اطلاعات و منابع مناسب میتوانید در مسیر افزایش سود خود و سرمایه گذاری در بورس موفق شوید؛ با ذهن همراه باشید.
۴ راهکار موفقیت در بورس
استراتژیهای بورس اوراق بهادار، به راهنمایی تصمیمات سرمایه گذاری یک معامله گر بر اساس نیازهای آینده به سرمایه، اهداف و تحمل ریسک کمک میکند. برخی از راهکارهای بورس با تمرکز بر حمایت از ثروت و سرمایه گذاران و توحه بر روی افزایش سرمایه در پی رشد سریع هستند،حال با اینکه سایر استراتژیها مسیر سرمایه گذاری با ریسک پایینتری را دنبال میکنند و تمرکزشان بر روی حمایت از داراییها میباشد. در زیر، ما برخی از استراتژیهای اساسی بازار سهام را برای کمک به شروع کار بیان کردهایم.
۱- سرمایه گذاری مناسب
هدف اصلی سرمایه گذار، خرید بزرگترین جریان درآمد آینده با کمترین قیمت ممکن است. در حالت ایده آل، سرمایه گذار شرکتی را انتخاب میکند که دارای خدمات درخواستی یا محصولاتی با سیستمهای تولید و تحویل کارآمد در محل باشد تا سود را به حداکثر برساند. چرا؟ با رشد شرکت در درآمد و سود، سرمایه گذار میتواند انتظار داشته باشد که به نوبه خود سود زیادی کسب میکند.
خلاصه اینکه، سرمایه گذاری این امکان را میدهند که اکنون کم پول خرج کنند تا با گذشت زمان درآمد بیشتری کسب کنند. بنابراین، چرا افراد بیشتری جهت کسب درآمد در آینده سرمایه گذاری نمیکنند؟ متأسفانه، برای بسیاری از افراد، سرمایه گذاری به عنوان هیجان انگیزترین روش برای صرفه جویی در هزینههای در نظر گرفته نمیشود، اما این عاقلانه ترین تصمیمی است که میتوانید با پول و دارایی خود داشته باشید.
تکنیک ارزش گذاری که معمولاً توسط سرمایه گذاران به کار گرفته میشود، به عنوان تحلیل اساسی یا ارزش شناخته میشود. این تکنیک تقریباً یک قرن پیش توسط بنیامین گراهام ایجاد شد و امروزه تا حد زیادی بدون تغییر مانده است. سرمایه گذاران هوشمند با خرید سهام از بورس فقط از شرکتهایی که قیمت سهام آنها پایین تر از ارزش ذاتیشان است، ریسکهای خود را کاهش میدهند. ارزش ذاتی در مقایسه با ارزش بازار به عنوان یک اصلی کلی در ارتباط با رقبای برتر شناخته میشود.
۲- حدس و گمان
بنیان گذار یکی از صندوقهای اصلی دوجانبه در ایالات متحده، فیلیپ کارت، احساس کرد که سفته بازی، فروش یا خرید سهام یا اوراق بهادار است، در حالی که انتظار میرود سود ناشی از نوسانات قیمت باشد. اساساً، حدس و گمان فروش و خرید سهام براساس مزیتهای پیش بینی شده، داشتن دانش در مورد سهام یا روند بازار است. به عنوان مثال یک سرمایه گذار با پیش بینی روند بعدی بازار، میتواند پیشرو باشد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که سهام براساس تمایلها حرکت میکند و با توجه به روحیه شرکت کنندگان در بورس، سهام میتواند به سرعت تغییر کند. بنابراین، توجه به بازار سهام و اطلاع از زمان کاهش ضررها، سودآوری سرمایه گذاری را نشان میدهد. در گذشته، دلالان موفق میتوانستند بر قیمت سهام و نظارت بر الگوهای شناخته شده به عنوان مقاومت و پشتیبانی، نظارت کنند و براسان آنها خرید و فروش خود را راهنمایی کنند. در حالت ایده آل، میتوانید سهام خود را از سطح حمایت برگردانید و بعد از رسیدن به سطح مقاومت، آنها را بفروشید. برخی دیگر از چندین استراتژی عالی معاملات سهام و راهکار موفقیت در بورس ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- تجارت فقط زمانی سودآور است که بازار سودآور باشد.
- خرید سهامهایی که در حال افزایش هستند و فروش سهامهایی که در حال سقوط هستند.
- هرگز به روند خرید سهامهایی که ارزش آنها کاهش یافتهاند ادامه ندهید.
- هرگز منتظر یک تماس حاشیهای نباشید (ترک تجارت).
- نگهداری سهامی که به یک نرخ جدید رسیده است.
- فروش سهام هنگام رسیدن به پایینترین نرخ
این تکنیکها به آنچه در حال حاضر به عنوان تحلیل تکنیکی یا گمانه زنی شناخته میشود، تبدیل شدهاند. به عبارت دیگر، الگوهای خود را تکرار میکنند. بنابراین با بررسی قیمتهای گذشته و فعلی میتوانید سعی کنید قیمتهای آینده و روند بازار سهام را پیش بینی کنید.
۳- داشتن نگاه تجاری
پیشرفتهای فن آوری به افراد این اجازه را داده است تا از ابزارهای جدیدی برای پیگیری و تفسیر بازار سهام استفاده کنند. شرکتهای وال استریت و سرمایه گذاران انفرادی فلسفههای جدید تجارت سهام را پذیرفته اند و بسیاری از آنها از الگوریتمهای پیچیده و برنامههای هوش مصنوعی برای خرید و فروش سهام در میکرو ثانیه را استفاده کرده اند.
معامله گر، فردی است که در مدت زمان کوتاهی سهام یا اوراق بهادار را خریداری و به فروش میرساند، غالباً کمتر از یک روز تجاری، سهام خود را نگه میدارد. یک معامله گر بسیار شبیه به دلال است اما یک تفاوت بزرگ وجود دارد، معامله گران به جای تلاش برای پیش بینی روندهای آینده، روی روندهای فعلی تمرکز میکنند.
بیشتر معاملات از طریق سیستمهای برنامه ریزی شده موسسات مالی صورت میگیرند، که روند قیمتها را تجزیه و تحلیل میکنند و سفارشات را بر اساس نتایج قرار میدهند. این گاهی به تجارت با فرکانس بالا یا HFT شناخته میشود. در صورت دستیابی به معیارهای تجاری خاص، معاملات به صورت خودکار وارد سیستم میشوند.
تأثیر HFT به عنوان یک راهکار موفقیت در بورس سهام همچنان بحث برانگیز است و با نگرانیهای بسیاری مبنی بر اینکه تجارت خودکار باعث اختلال در بازار و کاهش نقدینگی آن میشود، همراه است. در حالی که اکثر افراد توانایی مالی برای تقلید از عادات تجاری مؤسسات مالی بزرگتر را ندارند، تجارت روزانه همچنان به عنوان یک استراتژی رایج در بازار سهام شناخته میشود. تجارت روزانه به طور معمول به امید کسب سود ناچیزی از هر تجارت انجام میشود.
۴- سرمایه گذاری شاخص سرمایه
سرمایه گذاری ایندکس، گرچه با شک و تردید بسیاری از دیگر کارشناسان این صنعت روبرو است، اما امروزه به عنوان یکی کتابهایی که هر معامله گر باید بخواند از محبوب ترین استراتژیها و راهکار موفقیت در بورس شناخته میشود. علیرغم اینکه ابتدا مورد تمسخر قرار گرفت، ولی با گذشت زمان ایدههای بوگل محبوب شدند و نوار بسیاری از سرمایه گذاران شاخص را ایجاد کردند. در نتیجه، سرمایه گذاران شاخص اغلب به عنوان Bogle-head خوانده میشدند. در اینجا نکات کلیدی Bogle بیان شده است:
- سرمایه گذاران نمیتوانند از بازار پیشی بگیرند.
- سرمایه گذاران همیشه باید بازار را تحت الشعاع قرار دهند زیرا هزینههای مشارکت در بازار به طور مستقیم بازده بازار را کاهش میدهد.
- اکثر مدیران حرفه ای نتوانند عملکرد بهتری از شاخصهای بازار داشته باشند.
پس از ۱۸ سال موفقیت درشاخص سرمایه گذاری صندوق بین المللی، صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ETF) به وجود آمدند. مشابه صندوقهای شاخص غیرفعال، شاخصهای ویژه کالایی و امنیتی را ردیابی میکند، اما مانند بورس سهام، در بورس تجارت میکند. چندین مطالعه تا به امروز نظریه اولیه Bogle را تأیید کرده اند که ضربه زدن به بازار تقریبا غیرممکن است.
خرید ETF یا صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله در بورس انفرادی، اغلب شامل تخصیص دارایی میشوند، که یک استراتژی برای کاهش ریسک در یک سبد سرمایه گذاری است. به طور دوره ای دوباره بازگرداندن تعادل سهام، برای تخصیص متعادل تر بین طبقات دارایی، میتواند به کاهش نوسانات کلی کمک کند.
نوع دیگری از سیستم مدیریت اوراق بهادار حرفه ای، سیستم مشاوران روبو است. مشاوران روبو به طور خودکار پیشنهادات پرتفولیو(سبد سهام) سرمایه گذاری آنلاین را بر اساس معیارهایی مانند سن و اهداف مشتری ایجاد میکنند. این پرتفولیوهای سرمایه گذاری به طور خودکار با هزینه ای بسیار کمتر از مدیران سرمایه گذاری سنتی کنترل و تنظیم میشوند.
بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار بورس کدام است؟
سود سهام بورس به ویژه در کوتاه مدت میتواند گریزان باشد. در نتیجه، بسیاری از سرمایه گذارانی که به دنبال حداکثر بازده با حداقل ریسک موجود هستند، دائما در جستجوی بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری در بازار سهام میگردند. متأسفانه، هنوز کسی بهترین راهکار موفقیت در بورس را کشف نکرده است.
صرف نظر از این، جستجوی فلسفه سرمایه گذاری کامل، ادامه خواهد داشت. سرمایه گذاران جدید باید بدانند که داشتن سهام یا اوراق بهادار میتواند بعضاً استرس زا باشد زیرا هرگز نمیتوانید حوادث فردا را به طور کامل پیش بینی کنید. سایر سرمایه گذاران بازار اغلب میتوانند به شیوههای غیرقابل پیش بینی در برابر شایعات، اخبار یا گرایشها واکنش نشان دهند و این امنیت سود در بورس سهام را غیرممکن میسازد. بنابراین، از برنده شدن خود لذت ببرید، اما همیشه آماده باشید تا ضررهای خود را نیز کاهش دهید.